< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1401/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صوم/مفطرات صوم /مسئله

 

مسئله:

لَا بَأْسَ بِافاضَةِ الماءِ عَلَى رَاْسِهِ وَ اِنِ اشْتَمَلَ عَلَى جَميعِه مَا لَمْ يَصْدُقِ الْرَّمْسُ فِي الْماءِ نَعَمْ لَوْ اَدْخَلَ رَأْسَهُ اَوْ تَمامَ بَدَنِه فِی الْنّهْرِ الْمُنْصَبِّ مِنْ عالٍ اِلَى الْسّافِلِ وَ لَوْ عَلى وَجْهِ التَّسْنیمِ اَوِ الْتَّسْریحِ فَالظّاهِرُ الْبُطلانِ لِصِدْقِ الرَّمْسِ وَ كَذا فِي الْميزابِ اِذا كَانَ كَبيراً وَ كَانَ الْماءُ كَثيراً كَالنَّهْرِ مَثَلاً.

(اشکالی نیست بر ریختن آب بر سر اگرچه مشتمل بر تمام آن باشد تا زمانی که صدق فرو بردن سر در آب ننماید بلی هرگاه داخل نماید سر خود یا تمام بدنش را در آب نهری که از بالا به پایین می ریزد به صورت آبشار یا سیلاب پس ظاهر بطلان است به جهت صدق رمس و همینطور در ناودان بزرگ در حالی که آب زیاد باشد مانند نهر).

دلیل جواز ریختن آب بر سر عبارت است از: عدم صدق ارتماس و نصّ به جواز آن:

در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع):

الصَّائِمُ يَسْتَنْقِعُ فِي الْمَاءِ وَ يَصُبُّ عَلَي رَأْسِهِ….[1]

ترجمه:

(روزه دار جائز است آب تنی کند و آب بر سرش بریزد….)

لکن در صورتی که سر یا تمام بدن به گونه ای زیر آبِ نهری قرار گیرد که از بالا به پایین می ریزد، چه به صورت آبشار یا به گونه سیلاب باشد، حکم به بطلان صوم می شود از آن جهت که صدق رمس می کند.

مسأله:

اِذا کانَ مُکْرَهاً فِی الْاِرْتِماسِ لَمْ تَصِحَّ صَوْمُه بِخِلافِ ما اِذا کانَ مَقْهوراً.

(هرگاه با اکراه ارتماس در آب نمود روزه اش صحیح نخواهد بود برخلاف زمانی که بصورت قهری ارتماس واقع شود).

در این مسئله دو مقوله مُکرَه شدن و مقهور بودن است که حکم آنها متفاوت می باشد، اکراه به این معنا است که فرضاً شخص روزه دار تهدید شود اگر سر زیر آب نکنی با فلان ضرر مواجه می شوی، بنابراین از شخص مُکْرَه سلب اراده و اختیار نشده است و فعلی که در اثر اکراه انجام می دهد از روی عمد و قصد واقع می شود هرچند البته تمایلی نسبت به آن ندارد.

نتیجه آنکه اطلاق ادلّه نفی اکراه از جمله حدیث رفع شامل آن می‌شود که البته مفادّ آنها نفی عقاب و مؤاخذه است نه اثبات صحّت زیرا که شأن آن ادلّه رفع است نه وض

در ما نحن فیه اگر روزه دار مُکرَه شد که سرش را زیر آب نماید طبعاً عذاب و عقوبت نسبت به وی منتفی است هرچند حکم به صحّت روزه او نمی شود و روزه اش باطل خواهد بود.

امّا مقهور بودن بدین معنی است که اراده و اختیار از او سلب و زائل شده است و در مورد چنین شخصی عمد و قصد منتفی است مثلاً در فرض مسئله شخص یا اشخاصی با اِعمال قدرت و به زور صائم را در آب انداخته بنحوی که سرش زیر آب قرار گرفته است و در اینصورت حکم به بطلان روزه وی نمی شود.

مسأله:

اِذَا ارْتَمَسَ لِاِ نقاذِ غَريقٍ بَطَلَ صَوْمَه وَ اِنْ كَانَ واجِباً عَلَيْه.

(هرگاه ارتماس در آب نماید به لحاظ نجات‌ غریق روزه اش باطل می شود هرچند ارتماس بر او واجب بوده است).

همانگونه که در مسئله قبل نسبت به شخص مُکرَه گفته شد در این فرض هم از شخصی که وظیفه‌اش انقاذ غریق است سلب اراده و اختیار نشده است هرچند بر او واجب است غریق را نجات دهد با عین حال که مستلزم فرو رفتن سر در آب باشد، بنابراین ارتماس با عمد و قصد انجام گرفته فلذا حکم به بطلان روزه می شود.

مسأله:

اِذا كَانَ جُنُباً وَ تَوَقَّفَ غُسْلُهُ عَلَى الْاِرْتِماسِ اِنْتَقَلَ اِلَى الْتَّيَمُّمِ اِذا كَانَ الْصَّومُ واجِباً مُعَيِّناً وَ اِنْ كَانَ مُسْتَحَبّاً اَوْ كَانَ واجِباً مُوَسَّعاً وَجَبَ عَلَيهِ الْغُسْلُ.

(هرگاه جنب باشد و انجام غسل متوقّف بر ارتماس در آب که در اینصورت تکلیف وی منتقل به تیمّم می شود چنانچه صوم واجب معیّن است امّا اگر غسل مستحبّی یا واجب موسّع باشد، غسل بر او واجب است).

 

فرض مسئله در جایی است که جنب است و امکان غسل ترتیبی ندارد و طبعاً راه منحصر برای غسل همان نوع ارتماسی است که در اینصورت تکلیف به تیمّم منتقل می شود چنانچه صوم واجب معیّن باشد و در این حکم تردیدی نیست زیرا شرعاً عجز دارد از غسل کردن به لحاظ اینکه حرمت ارتماس، محرز می باشد.

امّا فرضی که صوم مستحبّی یا واجب موسّع باشد به لحاظ اینکه افطار در این موارد جائز است بنابراین شخص صائم می تواند ارتماس در آب نموده و غسل بجا آورد که البته روزه اش باطل می شود و اشکالی هم ندارد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo