< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1401/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صوم/مفطرات روزه /اِذا غَلَبَ عَلَى الصّائِمِ الْعَطَشُ

 

مسألة:

اِذا غَلَبَ عَلَى الصّائِمِ الْعَطَشُ بِحَيْثَ خافَ مِنَ الْهَلاکِ يَجُوزُ لَهُ اَنْ يَشْرَبَ الْماءَ مُقْتَصِراً عَلَى مِقْدارِ الضَّرُورَةِ وَ لكِنْ يَفْسُدُ صَوْمُهُ بِذلِكَ وَ يَجِبُ عَلَيْهِ الْاِمْساكُ بَقيَّةَ النَّهارِ اِذا كَانَ فِي شَهْرِ رَمَضانَ وَ اَمّا فِي غَيْرِه مِنَ الْواجِبِ الْمُوَسَّعِ وَ الْمُعَيَّنِ فَلا يَجِبُ الْاِمْساكُ وَ اِنْ كانَ اَحْوَطَ فِي الْواجِبِ الْمُعَيَّنِ.

ترجمه:

مسأله:

هرگاه بر روزه دار عطش غلبه کند به گونه‌ای که خوف از هلاک برای او حاصل شود جائز است که به مقدار ضرورت آب بیاشامد و لکن روزه اش باطل می شود و واجب است بقیه روز را امساک نماید اگر در ماه رمضان باشد و امّا در غیر ماه رمضان اعمّ از واجب موسّع و معیّن، امساک واجب نیست هرچند در واجب معیّن احوط است.

شرح:

مستند حکم مزبور:

۱- ادلّه نفی حرج و ضرر در حالی که ترک آشامیدن برای روزه دار حرجی بوده و خوف از ضرر در حدّ هلاکت برای وی باشد.

۲- حدیث رفع که از موارد تصریح شده در آن اضطرار می باشد و فرض مسأله آن است که روزه دار نسبت به نوشیدن آب مضطرّ است.

۳- نصّ خاصّ نسبت به مورد مزبور:

موثّقه عمّار:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ وَ غَيْرِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يُصِيبُهُ الْعُطَاشُ حَتَّي يَخَافَ عَلَي نَفْسِهِ قَالَ يَشْرَبُ بِقَدْرِ مَا يُمْسِكُ رَمَقَهُ وَ لَا يَشْرَبُ حَتَّي يَرْوَي[1] .

ترجمه:

(عمّار بن موسی از امام صادق(ع) نقل کرده است راجع به شخصی که تشنگی بر او عارض شده تا جائی که خوف نسبت به خویشتن پیدا کرده است، فرمود: بیاشامد به اندازه‌ای که جان او حفظ شود نه در حدّی که سیراب گردد).

خبر مُفضّل بن عُمَر:

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ لَنَا فَتَيَاتٍ وَ شُبَّاناً لَا يَقْدِرُونَ عَلَي الصِّيَامِ مِنْ شِدَّةِ مَا يُصِيبُهُمْ مِنَ الْعَطَشِ قَالَ فَلْيَشْرَبُوا بِقَدْرِ مَا تَرْوَي بِهِ نُفُوسُهُمْ وَ مَا يَحْذَرُونَ[2] .

ترجمه:

(مفضّل بن عُمَر نقل کرده که به امام صادق(ع) گفتم ما دختران و جوانانی داریم که قادر به روزه گرفتن نیستند به جهت اینکه اصابت می کند به آنها شدت عطش، فرمود: پس بیاشامند به قدری که جان آنها از تشنگی حفظ شود و از آنچه می ترسند و برحذر هستند).

توضیح:

در مورد موثّقه بیان این نکته لازم است که هر چند در وسائل الشیعه به نقل از کافی لفظ (عُطاش) ذکر گردیده لکن ظاهراً سهوی واقع شده و صحیح آن (عطش) می باشد کما اینکه در (تهذیب) و (الفقیه) چنین است: (فِی الرَّجُلِ يُصيبُهُ الْعَطَشَ حَتّى يَخافَ عَلى نَفْسِه) بنابراین موثّقه عمّار از حکم مذکور در مسأله مورد بحث اجنبیّ نخواهد بود.

مضافاً بر اینکه لفظ عُطاش به معنای کسی که بیماری تشنگی(استسقاء) دارد با مضمون موثّقه سازگار نمی باشد زیرا کسی که چنین عارضه ای دارد اساساً هر چقدر آب بیاشامد سیراب نمی شود در حالی که موثّقه تصریح نموده که به اندازه ای آب نیاشامد که سیراب گردد.

علاوه بر این از شخص ذوالعُطاش که بیماری تشنگی دارد صوم ساقط است و تکلیف وی آن است که در صورت تداوم بیماری برای هر روز یک مدّ طعام کفّاره بدهد همانطور که:

در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع) بر آن تصریح شده است:

سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ وَ الَّذِي بِهِ الْعُطَاشُ لَا حَرَجَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُفْطِرَا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ يَتَصَدَّقُ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِي كُلِّ يَوْمٍ بِمُدٍّ مِنْ طَعَامٍ وَ لَا قَضَاءَ عَلَيْهِمَا فَإِنْ لَمْ يَقْدِرَا فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِمَا[3] .

ترجمه:

(محمد بن مسلم نقل کرده که شنیدم از امام باقر(ع) که می فرمود: کسی که در سنین پیری است و کسی که بیماری تشنگی دارد اشکالی بر آنها نیست که در ماه رمضان افطار نمایند و هر کدام برای هر روز یک مدّ طعام تصدّق نماید و قضاء بر آنها نمی باشد پس اگر قادر نیستند تصدّق نمایند و بر آنها چیزی نیست).

در حالی که مورد موثّقه عمّار صائم است که روزه گرفته امّا در اثر شدت عطش بی طاقت شده که طبق دستور بایستی به مقدار ضرورت بیاشامد.

در ادامه مرحوم مصنّف متذکر شده‌اند که شخص مزبور با آشامیدن در حدّ ضرورت روزه اش باطل می شود.

(اقول که صحیح همین است) و دلیل آن عموم ادلّه مفطریّت است چون فرض بر این است که افطار از روی عمد و اختیار انجام شده هر چند نسبت به آن اضطرار داشته است و معلوم است که اضطرار موجب رفع حکم تکلیفی می‌ شود یعنی آشامیدن که برای روزه دار فعل حرامی بوده در اثر اضطرار جائز گردیده است امّا صحّت صوم دلیلی بر آن نمی باشد.

و همینطور نسبت به وجوب امساک در باقیمانده از روز در ماه مبارک رمضان دلیل آن تعیین مقدار شرب و اقتصار به حدّ ضرورت در موثّقه عمّار و خبر مفضّل بن عُمَر است و نهی از آشامیدن بیشتر برای سیراب شدن و معلوم است که فرقی بین آشامیدن مورد نهی با سایر مفطرات نمی باشد بنابراین امساک از جمیع مفطرات تا پایان روز واجب خواهد بود.

نکته دیگر در مسأله مورد بحث این است که آیا وجوب امساک اختصاص به ماه رمضان دارد یا روزه های واجب دیگر اعمّ از موسّع یا معیّن را هم شامل می شود؟

در مورد واجب موسّع بی تردید شامل نخواهد بود زیرا که جواز افطار و عدم وجوب امساک در آن ثابت است یعنی شخص صائم می تواند افطار نموده و آن را به روز دیگری موکول نماید.

و امّا نسبت به واجب معیّن هم وجوب امساک شامل نخواهد بود، زیرا وجوب امساک بعد از فرض بطلان روزه حکمی است که بر خلاف قاعده می باشد فلذا در چنین جائی می‌ بایست به قدر متیقَّن اقتصار نمود، موثّقه عمّار هم ظهور در ماه رمضان یا انصراف به آن دارد، بنابراین اطلاقی برای آن نمی ماند که به غیر ماه رمضان شمول داشته باشد و چنانچه نسبت به ظهور یا انصراف آن انکار شود مجمل بودن آن ثابت است و قدر متیقَّن همان ماه رمضان خواهد بود.

خبر مفضّل بن عُمَر هم به لحاظ ضعف سند صلاحیّت برای استدلال ندارد حتّی بر فرض که از این جهت اطلاق داشته باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo