< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1402/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صوم/شرائط صوم /بیان مرحوم علّامه طباطبائی

 

در مورد(یطیقونَهُ) بایستی توجه داشت که اِطاقَه(از باب اِفعال) غیر از طاقة است و مطیق به کسی گفته می شود که برای انجام کاری به مشقّت می افتد، بدین معنی که می‌ بایست نهایت توان خود را به کار گیرد و طبعاً شدیداً به زحمت افتاده و این همان حالت عُسر و حرج می باشد ضمناً ضمیر آخر(یطیقونه) به روزه برمی گردد یعنی افرادی که برای روزه گرفتن با چنین وضعیّتی مواجه هستند.

در اینجا برای بعضی این توهّم پیش آمده که آیه شریفه(وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) منسوخ است به آیه پس از آن قوله تعالی: فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ(پس کسی از شما که در ماه رمضان در حضر است پس بایستی روزه بگیرد)، آنان اطاقه را به معنای قدرت گرفته و گفته‌ اند در صدر اسلام همه افراد متمکّن از روزه مخیّر بوده اند روزه بگیرند یا فدیه بدهند و سپس آیه نسخ شده است.

امّا این توهّم قابل دفع است زیرا آیه شریفه(وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) تکلیف قسم سوّم از مکلّفین را بیان نموده است که از همان اوّل تکلیف آنان فدیه است و همانطور که گفته شد اطاقه غیر از طاقة است بنابراین آیه شریفه منسوخه نمی باشد.

مرحوم علّامه طباطبائی در این رابطه بیانی دارند که تلخیص آن چنین است:

وَ حُكْمُ الْفِدْيَةِ أَيْضاً فَرْضٌ كَحُكْمِ الْقَضاءِ فِي الْمَريضِ وَ الْمُسافِر لِمَكانِ قَوْلِه: (وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) الظّاهِرِ في الوُجُوبِ التَّعْييني دُونَ الرُّخْصَةِ وَ التَّخْييرِ وَ قَدْ ذَكَرَ بَعْضُهُم اَنَّ الْجُمْلَةَ تُفيدُ الرُّخْصَةَ ثُمَّ نُسِخَتْ فَهُوَ سُبْحانه وَ تَعالى خَيَّرَ الْمُطيقينَ لِلصَّوْمِ مِنَ النّاسِ كُلِّهِم يَعْني الْقادِرين عَلَى الْصَّوْمِ مِنَ النّاسِ بَيْنَ أَنْ يَصُومُوا وَ بَيْنَ أَنْ يَفْطَرُوا وَ يُكَفِّرُوا عَنْ كُلُِّ يَوْمٍ بِطَعامِ مِسْكين… ثُمَّ نَسَخَ ذلك بِقَولِه : فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ…) وَ قَدْ ذَكَرَ بَعْضُ هؤلاءِ: أَنَّهُ نَسَخَ حُكْمَ غَيْرِ الْعاجِزينَ وَ اَمّا مِثْلُ الشَّيْخِ الهَرِم وَ الْحاملِ وَ الْمُرْضِعِ فَبَقيَ عَلى حالِه، مِنْ جَوازِ الْفِدْيَةِ.

وَ لَعَمْري إَنَّهُ لَيْسَ إِلّا لَعْباً بِالْقرآنِ وَ جَعْلاً لِآياتِه عِضين[1] .

ترجمه:

(و حکم فدیه نیز واجب است، مانند حکم قضاء در مریض و مسافر به لحاظ قول خداوند(وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) که ظاهر در وجوب تعیینی است و منظور از آن رخصت و تخییر نمی باشد و بعض از آن ها گفته اند جمله(عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) افاده رخصت می دهد، سپس نسخ شده است پس خداوند سبحان مخیّر نمود کسانی را که قدرت بر صوم دارند از مردم بین اینکه روزه بگیرند یا افطار نموده و کفّاره بپردازند به جای هر روز به طعام مسکین پس از آن نسخ نمود آیه شریفه(وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) را به قول خودش(فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ…) و بعض از آن ها متذکر شده‌اند که آیه شریفه(فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ…) نسخ نموده حکم غیر عاجزین را و امّا مثل فرد سالخورده و زن حامله و زن بچه شیرده پس باقی بر حال قبلی هستند از حیث اینکه جائز است که فدیه بپردازند.

و سوگند یاد می ‌کنم که این قول(نسخ آیه شریفه مزبور به وسیله آیه پس از آن) چیزی نیست جز بازی با قرآن و قرار دادن آیات آن پاره پاره).

مرحوم صاحب جواهر ضمن نسبت دادن قول مزبور به اصحاب و علماء همان را اختیار نموده اند:

تَعَيَّنَ الْفِدْيَةُ فِي الْقِسْمِ الْاَخير وَ اَنَّهُ لَوْ صامَ لَمْ يَصِحَّ، لِعَدَمِ الْاَمرِ حَسَبِمَا اقْتَضاهُ ظاهِرُ الْكِتابِ-كَما عَرَفْتَ- وَ الرِّواياتُ عَلى ما سَيَجئ[2] .

ترجمه:

(در قسم اخیر فدیه دادن متعیّن است و اینکه اگر روزه بگیرد صحیح نمی باشد به جهت اینکه امر به روزه ندارد بر حسب آنچه اقتضاء دارد آن را ظاهر کتاب(همانطور که دانستی) و روایات بنابر آنچه خواهد آمد).

لکن مرحوم صاحب حدائق قول خلاف را اختیار نموده اند و قائل به صحت روزه هم شده‌اند و عدم تعیّن فدیّه و اینکه حکم ترخیصی است و الزامی نمی باشد بلکه صوم را افضل دانسته و استشهاد کرده اند به قوله تعالی:(وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ) و آن را متمّم و مرتبط با آیه شریفه (وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) دانسته اند و از مجمع البیان نقل نموده اند قوله:

«وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ» یعنی مِنَ الْاِفْطارِ وَ الْفِدْیَةِ[3] .

ترجمه:

(و اینکه روزه بگیرید برای شما بهتر است، یعنی بهتر از افطار و فدیه دادن می باشد).

از عبارت مرحوم مصنف صاحب عروة هم چنین استظهار می شود زیرا در آغاز فصل بیان داشته اند(وَرَدَتِ الرُّخْصَةُ….بَلْ قَدْ یَجِبُ….) از عبارت چنین برداشت می‌ شود که افطار به نحو مطلق واجب نیست بلکه حکم ترخیصی است که بسا واجب می شود همانند جائی که روزه مستلزم ضرر محرّم باشد و شاهد این مطلب ذیل عبارت ایشان است که گفته اند: فَیَجُوزُ لَهُما الْاِفطار(بر شیخ و شیخه افطار کردن جائز می باشد).

فتحصّل که این قول یعنی تخییر بین روزه و فدیه قابل قبول نیست زیرا خلاف ظاهر کریمه قرآنی است و اینکه قول خداوند از خطاب(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ….) برگشت به غیبت نموده است در(وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) دلالت دارد بر اینکه منظور از آیه(وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ….) گروه دیگری غیر از مخاطبین به تکلیف روزه یعنی اشخاص سالم و در حضر و همینطور مریض یا مسافر می باشند.

مضافاً بر اینکه بازگشت به خطاب در قول خداوند: (وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ) کاشف از این است که خطاب در این بخش از آیات کریمه به همان مخاطبین در آیه شریفه(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ….) می باشد.

 


[2] - جواهر الکلام جلد 17 صفحه 144.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo