< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

1402/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صوم/شرائط صوم /اَحْکامِ الْقَضاءِ

 

فَصْلٌ:

فی اَحْکامِ الْقَضاءِ.

یَجِبُ قَضاءُ الصَّوْمِ مِمَّنْ فاتَه بِشُروطٍ ، وَ هیَ الْبُلُوغُ وَ الْعَقْلُ وَ الْاِسلامُ فَلا یَجِبُ عَلَی الْبالِغِ ما فاتَهُ اَیّامَ صَباهُ.

ترجمه:

(قضای روزه واجب است بر کسی که روزه از او فوت شده باشد با شروطی که عبارت از بلوغ و عقل و اسلام می باشد پس واجب نیست بر بالغ آنچه از او در ایّام کودکی ترک شده است).

شرح:

خلافی نیست در اینکه روزه بر صبیّ و مجنون واجب نمی باشد و ادلّه آن قبلاً ذکر شد از جمله حدیث رفع القلم که بر نفی تکلیف و عدم وجوب روزه بر آنان تصریح دارد و امّا اینکه آیا بعد از رسیدن به بلوغ یا بهبودی از جنون واجب است روزه هایی که در رمضان قبل از بلوغ و یا زمان جنون از او فوت شده قضاء نماید؟

دلیلی بر وجوب آن نیست و اصل برائت نسبت به آن جاری می باشد و اطلاق وجوب قضاء بر کسی که روزه از او فوت شده است قطعاً انصراف دارد به کسی که روزه بر او واجب بوده است و شامل کسی که روزه را به لحاظ عدم وجوب ترک نموده نمی شود.

مرحوم شهید ثانی در شرح لمعه:

وَ يَقْضي صَوْمَ شَهْرِ رَمَضان كُلُّ تارِكٍ لَهُ عَمَداً أَوْ سَهْواً أَوْ لِعُذْرٍ مِنْ سَفَرٍ أَوْ مَرَضٍ وَ غَيرِهِما إِلَّا الصَّبيِّ وَ الْمَجْنُونِ اِجْماعاً[1] .

ترجمه:

(همه کسانی که روزه ماه رمضان را ترک نمایند بایستی آن را قضاء نمایند اعمّ از اینکه عمداً یا سهواً به لحاظ عذری از قبیل سفر یا مرض و غیر اینها ترک شده باشد مگر کودک و دیوانه).

متن:

وَ کَذا لا یَجِبُ عَلَی الْمُغْمی عَلَیْه سَواءٌ نَوَیَ الصَّوْمَ قَبْلَ الْاِغْماءِ اَمْ لا.

ترجمه:

(و همینطور قضاء واجب نیست بر کسی که بیهوش شده اعمّ از اینکه قبل از بیهوشی نیّت روزه داشته یا نداشته است).

بعض اعاظم مانند مرحوم مفید و مرتضی و شیخ در خلاف قائل به تفصیل شده اند و گفته اند اگر قبل از حالت اغماء نیّت روزه داشته است قضاء روزه بر او واجب نیست امّا اگر چنین نیّتی نداشته است قضاء بر او واجب می باشد.

اما مشهور قائل بر این هستند که قضای روزه بر مغمی علیه مطلقا واجب نیست و بر این قول نصوصی را به عنوان دلیل ذکر نموده اند:

صحیحه ایّوب بن نوح:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ كَتَبْتُ إِلَي أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع أَسْأَلُهُ عَنِ الْمُغْمَي عَلَيْهِ يَوْماً أَوْ أَكْثَرَ هَلْ يَقْضِي مَا فَاتَهُ أَمْ لَا فَكَتَبَ ع لَا يَقْضِي الصَّوْمَ وَ لَا يَقْضِي الصَّلَاةَ[2] .

ترجمه:

(ایّوب بن نوح نقل کرده است که نوشتم به امام ابوالحسن الثالث«امام هادی»(ع) سؤال کردم راجع به مغمی علیه که یک روز یا بیشتر بیهوش بوده است آیا آنچه از او فوت شده قضاء کند یا نه؟ پس آن حضرت مکتوب فرمود که نه روزه را قضاء کند و نه نماز را).

صحیحه علی بن مهزیار:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ أَنَّهُ سَأَلَهُ يَعْنِي أَبَا الْحَسَنِ الثَّالِثَ ع عَنْ هَذِهِ الْمَسْأَلَةِ يَعْنِي مَسْأَلَةَ الْمُغْمَي عَلَيْهِ فَقَالَ لَا يَقْضِي الصَّوْمَ وَ لَا الصَّلَاةَ[3] .

ترجمه:

(از علیّ بن مهزیار نقل شده است که از او یعنی امام ابوالحسن ثالث(ع) سؤال کرد راجع به این مسئله یعنی مسئله مغمی علیه پس فرمود نه روزه را قضاء کند و نه نماز را).

این دو صحیحه دلالت واضح دارند بر اینکه مغمی علیه واجب نیست نماز و روزه را قضاء نماید مطلقا.

ممکن است توّهم شود تعارض بین آنها و دو روایت دیگر:

صحیحه منصور بن حازم:

وَ عَنْهُ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنِ الْمُغْمَي عَلَيْهِ شَهْراً أَوْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً قَالَ فَقَالَ إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُكَ بِمَا آمُرُ بِهِ نَفْسِي وَ وُلْدِي أَنْ تَقْضِيَ كُلَّ مَا فَاتَكَ.[4]

ترجمه:

(از منصور بن حازم نقل شده که از امام صادق(ع) سؤال نمود راجع به مغمی علیه به مدت یک ماه یا چهل شب پس فرمود: اگر بخواهی خبر دهم تو را به آنچه خودم و فرزندانم را به آن امر نمودم که قضاء کن هر آنچه از تو فوت شده است).

روایت حَفْصِ بنِ الْبَخْتری:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يَقْضِي الْمُغْمَي عَلَيْهِ مَا فَاتَهُ.[5]

ترجمه:

(حفص بن البختری از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود مغمی علیه آنچه را ترک نموده قضاء نماید).

جمع بین این دو(صحیحه منصور بن حازم و روایت حفص بن البختری) با دو صحیحه قبل از آن(ایوب بن نوح و علی بن مهزیار) آن است که دو روایت اخیره حمل بر استحباب گردد بنابراین عدم وجوب قضاء روزه بر مغمی علیه به دلیل نصوص معتبره ثابت است هرچند مستحب است که قضاء نماید.

أقول:

قول مشهور با توجه به نصوص معتبره و عدم وجود معارض اصحّ و ثابت می باشد.

و امّا در مورد قول به تفصیل دلیل ظاهری بر آن نیست کما اینکه مرحوم محقق حکیم در مستمسک العُروة متذکر شده‌اند:

وَ عَنِ الْمفيد وَ الْمُرتضى و الشّيخ فِي الْخلاف أَنَّهُ يَقضي إِنْ لَم تَسْبِقْ مِنْهُ النّيَّةُ وَ إِنْ سَبَقَتْ مِنْهُ لَمْ يَقضِ وَ لَيْسَ لَهُمْ دَليلٌ ظاهِر نَعَمْ عَنِ الْمُخْتَلَفِ الْاِسْتِدْلالُ لَهُم بِما دَلَّ عَلى قَضاءِ الْمريضِ…

وَ كَأَنَّ مَنْشَأَ التَّخصيصِ بِصُورةِ عَدَمِ سَبْقِ النّيَّةِ بَناؤُهُم عَلى صِحَّةِ صَوْمِه لَوْ سَبَقَتْ مِنْهُ النّيَّةُ لِعَدَمِ مُنافاةِ الْاِغماءِ لِلصَّوْمِ.[6]

ترجمه:

(و از مفید و مرتضی و شیخ در خلاف نقل شده که مغمی علیه چنانچه قبل از بیهوشی نیّت روزه نداشته است واجب است روزه را قضاء نماید و اگر نیّت روزه داشته و پس از آن بیهوش شده قضاء بر وی واجب نیست و برای ایشان دلیل ظاهری نمی باشد بلی از مختلف نقل شده استدلال بر نظر ایشان به ادلّه ای که دالّ بر وجوب قضاء مریض اقامه شده است... و گویا منشاء اختصاص یافتن وجوب قضاء به صورتی که قبلاً نیّت روزه نداشته چنین است که مبنای آنان صحّت صوم است بر فرضی که قبلاً نیّت روزه داشته است زیرا که آنان قائل هستند بین حالت بیهوشی و روزه گرفتن منافاتی وجود ندارد).

متن:

وَ کَذا لایَجِبُ عَلی مَنْ اَسْلَمَ عَنْ کُفْرٍ اِلّا اِذا اَسْلَمَ قَبْلَ الْفَجْرِ وَ لَمْ یُصِمْ ذلِکَ الْیَوْمِ فَاِنَّهُ یَجِبُ عَلَیْهِ قَضاءُه.

ترجمه:

(و همینطور قضاء روزه واجب نیست بر کافری که اسلام آورده است مگر اینکه قبل از طلوع فجر مسلمان شده لکن آن روز را روزه نگرفته باشد که در این صورت واجب است قضای آن روز را بجا آورد).

نصوصی که بر این فرع دلالت دارند:

صحیحه عیص بن القاسم:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَي عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْمٍ أَسْلَمُوا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ قَدْ مَضَي مِنْهُ أَيَّامٌ هَلْ عَلَيْهِمْ أَنْ يَصُومُوا مَا مَضَي مِنْهُ أَوْ يَوْمَهُمُ الَّذِي أَسْلَمُوا فِيهِ فَقَالَ لَيْسَ عَلَيْهِمْ قَضَاءٌ وَ لَا يَوْمُهُمُ الَّذِي أَسْلَمُوا فِيهِ إِلَّا أَنْ يَكُونُوا أَسْلَمُوا قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ.[7]

ترجمه:

(عیص بن القاسم نقل کرده است که از امام صادق(ع) سؤال کردم راجع به قومی که در ماه رمضان اسلام آورده اند در حالی که روزهایی از آن گذشته است آیا بر ایشان واجب است مقدار گذشته را قضاء نمایند یا قضای روزی را که در آن اسلام آورده اند بجا آورند؟ پس فرمود: بر ایشان قضاء کردن واجب نیست و روزی را هم که در آن اسلام آورده‌ اند واجب نیست قضاء نمایند مگر اینکه قبل از طلوع فجر مسلمان شده باشند).

صحیحه حلبی:

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ أَسْلَمَ فِي النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مَا عَلَيْهِ مِنْ صِيَامِهِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ إِلَّا مَا أَسْلَمَ فِيهِ[8] .

ترجمه:

(حلبی از امام صادق(ع) نقل کرده است که از آن حضرت سؤال شد راجع به شخصی که در نیمه ماه رمضان اسلام آورده است چه تکلیفی نسبت به روزه دارد؟ فرمود: چیزی بر او نیست مگر روزی را که در آن اسلام آورده است).

موثّقه مَسْعَدَة بن صَدَقه:

وَ عَنْهُ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَقُولُ فِي رَجُلٍ أَسْلَمَ فِي نِصْفِ شَهْرِ رَمَضَانَ إِنَّهُ لَيْسَ عَلَيْهِ إِلَّا مَا يَسْتَقْبِلُ[9] .

ترجمه:

(مسعدة بن صدقه از امام صادق(ع) نقل کرده و ایشان از پدر ایشان(ع) که علی(ع) می فرمود راجع به کسی که در نیمه ماه رمضان اسلام آورده است اینکه تکلیفی بر عهده او نیست مگر نسبت به آینده).

 


[1] الروضةُ الْبَهیَّةِ فی شَرْحِ اللُّمْعَةِ الدَّمِشقیَّة ج2 ص185.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo