< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

97/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/نیّت /الامتثال و القربة

 

متن:

بعنوان الامتثال و القربة.

به عنوان امتثال و قربت.

شرح:

امتثال به معنای موافقت امر مولی و قربت از غایات این امتثال می باشد اگر از شخص عامل سؤال شود که چه می خواهی انجام دهی؟ و برای چه می خواهی انجام دهی؟ در پاسخ می گوید می خواهم نمازی را که فرمان خدا هست به جا آورم برای اینکه تقرب به خدا پیدا کنم.

متن:

یکفی فیها داعی القلبی

و کافی است در نیّت، داعی قلب.

شرح:

نیّت همان انگیزه و اراده ای است که برای انجام فعل مانند نماز در باطن شخص وجود دارد.

مرحوم آیت الله سید محسن حکیم ره (صاحب مستمسک عروه) پس از آنکه جماعتی از محققین متأخرین از جمله اردبیلی و شیخ بهایی و خوانساری و صدرالدین شیرازی را دارای همین نظر می دانند مراد ایشان را از داعی چنین بیان می کنند:

اَلْإرادَةُ الإجْمالیةُ الْمُرْتَکَزَة فِی النَّفْسِ اللتی بِها یَکُونُ الْفِعْل اِختیاریاً عمدیّاً[1] .

اراده ای که اجمالاً ارتکاز ذهنی و قلبی شخص است و بوسیله آن فعلی که انجام می گیرد اختیاری عمدی خواهد بود.

متن:

وَ لایُعْتَبَرُ فیها الْإخْطارُ بِالبالِ وَ لا التَّلَفّظُ.

معتبر نیست در نیّت گذراندن از ذهن و بر زبان جاری ساختن آن.

شرح:

مرحوم مصنف خطور قلبی نیّت را لازم ندانسته اند و همین طور تلفّظ به زبان را بلکه بعض اعاظم جاری نمودن به زبان را مکروه دانسته و قادح و مضّر اقامه می دانند.

مرحوم آیت الله خوئیره (در مستند عروة):

وَ أمّا إخْطارُ صُورةِ الْفِعْل فی أفُقِ النَّفْسِ وَلَوْ اِجْمالاً وَ اِحْضارُها فِی الذِّهْن قَبْلَ الصّلوةِ ثُمَّ اسْتِمْرارُها حُکماً کَما عَلَیه جمعٌ فَلادَلیلَ عَلی ذلکْ بِوَجهٍ کَما لایَلْزَمُ التَّلَفُّظُ بها بل هو المکروهٌ و موجبٌ لِإعادة الإقامة و توهم أنّه مِمّا یَرْجِعُ إلی الصّلوة وَ قَد دَلَّ دلیلٌ عَلی عَدَمِ قَدْحِ مِثْلِ هذا التَّکلُّمِ مَدْفوعٌ بِأنَّ الدّلیل مختصٌّ بما یَرْجِعُ إلی الجَماعة مِنْ جَهَةِ تَسْویة الصُّفُوف وَ نَحْوِها فَعُمومُ کِراهةِ التّکلّمِ بَعْدَ الْاِقامة شاملٌ لمثلِ التّلفظِ بالنیّة.[2]

و امّا گذراندن صورت فعل درون نفس و قلب هرچند اجمالاً و حاضر ساختن آن در ذهن قبل از نماز و استمرار آن همانگونه که جمعی آنرا معتقدند دلیلی بر آن موجود نیست همانطور که لازم نیست لفظ آن به زبان آورده شود بلکه این کار مکروه است و چنانچه در فاصله بین اقامه و دخول در نماز، نیّت را به زبان جاری کند موجب بطلان اقامه و لزوم اعاده آن می شود و اینکه بعضی توهم کرده اند بر اینکه تلفظ نیّت بازگشتش به نماز است و دلیل داریم بر اینکه مثل این تکلم قدح و لطمه ای وارد نمی کند (یعنی مکروه نیست و موجب اعاده اقامه نمی شود مدفوع است ) و مورد قبول نمی باشد زیرا دلیل مزبور مختص و مربوط به نمازجماعت است از حیث تسویه و تنظیم صفوف و مانند آن، پس عموم کراهت بعد از اقامه شامل مثل تلفظ به نیّت می شود. "

اقول:

دلیل کراهت تکلم بین اقامه و نماز از جمله تلفظ نیّت جمع بین دو دسته از روایات است که یک طائفه به لسان تحریم و طائفه دیگر با لفظ لابأس بیان شده است و از این کراهت، الفاظ و تکلّم مربوط به نماز جماعت استثناء گردیده است و به آن تصریح نموده اند مثل وقتی که بعد از اقامه اشخاص حاضر و آماده جماعت خطاب به کسی او را جهت امامت جماعت دعوت نمایند یا برای تسویه صفوف نمازگزاران تکلم نمایند و این استثناء شامل هرآنچه مربوط به نماز است نمی شود از جمله تلفظ تکبیرة الاحرام.

متن:

فحالُ الصلاة وَ سایر العبادات حالُ سایرِ الاعمالِ و الافعال الاختیاریة کالاکل و الشّرب و القیامِ و القعود و نحوِها مِنْ حیث النیّة نَعَم تَزیدُ علیها بِاعتِبارِ القربَةِ فیها بأن یکونَ الدّاعی و المُحَرّک هو الاِمتثالُ و القربة

شرح:

در ادامه بحث نیت نماز مرحوم سیّد در عروه می فرماید: حال نماز و سایر عبادات حال دیگر اعمال و افعال اختیاریه است مانند خوردن و آشامیدن و برخاستن و نشستن و امثال آنها از حیث نیّت، بلی اضافه می شود در نماز اعتبار قصد قربت به اینکه داعی و محرک امتثال امر و قصد قربت باشد.

متن:

و لغایاتِ الامتثالِ درجات: " اَحَدُها " و هو اَعلاها أنْ یُقْصَدَ امتثالُ اَمرِالله لِأنَّهُ تَعالی أهْلٌ لِلعبادَة و الطاعَة و هذا ما أشارَالیه امیرالمؤمنین (ع) بقوله:

إلهي ما عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نارِك، وَ لاطَمَعاً في جَنَّتِك بَلْ وَجَدْتُكَ أهْلاً لِلْعِبادَة فَعَبَدْتُكْ .

یکی از آنها و بالاترین آنها اینکه قصد امتثال امر خدا داشته باشد از آنجا که او اهلیّت برای عبادت و طاعت دارد این همان چیزی است که امیرالمؤمنین نسبت به آن اشاره فرموده اند:

خدایا عبادت نکردم تو را از ترک آتش دوزخ تو و نه طمع نسبت به بهشت تو بلکه یافتم تو را که اهلیّت و شایستگی عبادت داری پس عبادت کردم تورا.

نمونه های دیگر از روایات در این باب که مرحوم مصنف در شمارش مراتب و درجات بعدی از آنها و دیگر نصوص استفاده نموده اند.

امام علی(ع):

اِنَّ ‌قوماً عبدوا الله رَغْبَةً فتلک عبادةُ التّجار و إنَّ قوماً عبدوا الله رَهْبَةً فتلک عبادة العبید و إنَّ قوْماً عبدوا الله شُکْراً فتلکَ عِبادةُ الْأحْرار[3] .

بتحقیق قومی عبادت کردند خدا را به انگیزه میل نسبت به اجر و پاداش پس آن عبادت بازرگانان است و قومی عبادت کردند خدا را از ترس عقوبت پس آن عبادت، عبادت غلامان است و قومی عبادت کردند خدا را بخاطر انجام شکر پس آن عبادت آزادگان می باشد.

روایت خارجه از امام صادق(ع) :

اَلْعبادة ثَلاَثَة قَوْمٌ عَبَدُوااَللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْعَبِيد وَ قَوْمٌ عَبَدُوااَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَلَبَ اَلثَّوَاب فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْأُجَرَاء وَ قَوْمٌ عَبَدُوااَللَّه حُبّاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَار وَ هِيَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَة[4] .

عبادت سه قسم است، قومی عبادت کردند خدا را از ترس پس آن عبادت غلامان است و قومی عبادت کردند خدا را به جهت طلب ثواب و پاداش و آن عبادت افراد اجیر و کارگران است و قومی عبادت کردند خدا را بجهت حبّ و دوستی حق تعالی و آن عبادت آزادگان است و آن برترین عبادت است.

متن:

الثانی، أن یُقْصَدَ شُکْرُنِعَمِهِ الّلتی لاتُحْصی.

دوم اینکه مقصود از امتثال امر و انجام عبادات از جمله نماز بجا آوردن شکر نعمت های الهی است که قابل شمارش نمی باشد.

متن:

الثالث، أن یُقْصَدَ به تحصیلُ رضاهُ الفرارُ مِنْ سَخَطه.

سوم اینکه مقصود از امتثال امر و انجام عبادات تحصیل رضای خدا و فرار از غضب او باشد.

متن:

الرابع، أن یُقصَد به حُصُولُ الْقُرْبِ الیه.

چهارم اینکه مقصود از آن، حصول قرب و نزدیکی به خداوند است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo