< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

97/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/تکبیرة الاحرام /زیادتی تکبیرة الاحرام

 

اکنون ببینیم بر فرض تصور زیادتی تکبیرة الاحرام دوّم نظریه فقها چیست:

مرحوم شیخ طوسیره در مبسوط:

اذا کَبَّرَ تکبیرةَ الاحرام انعَقَدَت صلاته فَاِنْ کَبَّرَ اُخْری و نوی بِها الافتتاح بَطَلَتْ صلاتُه لِاَنَّ الثّانیَةَ غیرُ مُطابَقَةٍ لِلصّلوة فَاِن کَبَّرَ بها ثالِثَةً و نَوی بها الافتتاح اِنعَقَدَت صلاته[1] .

(زمانی که تکبیرة الاحرام گوید نمازش منعقد می شود و اگر تکبیر دیگری بگوید و نیت کند به آن افتتاح را نمازش باطل می شود زیرا تکبیر دوّمی مطابقت با نماز ندارد پس اگر تکبیر سوّم را بگوید و نیت کند به آن افتتاح را نمازش منعقد می گردد.)

صاحب جواهر:

ولو کبّر و نوی الافتتاح ثمّ کبَّر و نوی الافتتاح بطَلت صلاته بلاخلافٍ اَجِدُهُ فیه بین القدماءِ و المتأخرین کما اعترف به بعضُهم صَریحاً و آخَرُ ظاهراً[2] .

و اگر تکبیر بگوید و نیّت کند افتتاح را و سپس تکبیر گوید و نیّت کند افتتاح را نمازش باطل می شود بدون خلافی که یافته باشم در آن بین قدما و متأخرین همان گونه که بعض ایشان تصریح نموده اند و بعض دیگر از ظاهر کلامشان دانسته می شود.

صاحب مدارک:

و یمکن المناقشه فی هذا الحکم اعنی البطلان بزیاده التکبیر ان لَم یکن اجماعیاً فَاِن اَقصی مایستَفادُ من الروایات بطلان الصّلوة بترکه عمداً و سهواً و هو لایستلزم البطلانَ بزیادته.

و امکان مناقشه در این حکم یعنی بطلان نماز به زیادتی تکبیرة الاحرام موجود است البته در صورتی که اجماعی نباشد زیرا که نهایت چیزی که از روایات استفاده می شود بطلان نماز به ترک تکبیرة الاحرام است عمداً و سهواً و آن هم مستلزم بطلان به زیادتی تکبیر نمی باشد.

صاحب حدائق:

قد صرّح الاصحاب "رضوان الله علیهم" مِنْ غَیْر خلاف یُعْرَف بانّه لو کَبَّر وَ نَوی الافتتاح ثم کَبَّر ثانیاً و نوی الافتتاح بَطَلَتْ صلوتُه فَاِن کَبَّرَ ثالثاً بالنیّة المذکوره انعقدت الصّلاة و هذا الحکم مبنیٌ علی انّ زیادةَ الرُّکْنِ موجِبَةٌ لِلْبُطْلانِ کَنُقْصانه وَ هُوَ عَلی اِطْلاقِه مُشْکِلٌ و اَخْبارُ هذه المَسْئلة قَدْ دَلَّتْ عَلَی الْبُطلان بترک التکبیر عمداً و سهواً وَ اَمّا بُطْلانُها بِزیادَتِه فَلَمْ نَقِفُ له عَلی نَصٍ[3] .

(اصحاب تصریح نموده اند بدون خلاف که دانسته شده باشد به اینکه اگر تکبیر گفت و نیت افتتاح داشت سپس تکبیر گفت بار دوّم و نیت افتتاح داشت نمازش باطل است پس اگر بار سوّم تکبیر گفت به همان نیّت، نمازش منعقد می شود، و این حکم مبنی بر این است که زیادتی رکن موجب بطلان است همانند نقصان آن و این مطلب به نحو اطلاق فراگیر مشکل است. و اخبار این مسئله دلالت دارد بر بطلان نماز به ترک تکبیر عمداً و سهواً و امّا بطلان نماز به زیادتی تکبیر نیافتیم بر آن نصّی را.)

اقول:

زیادتی تکبیرة الاحرام چنانچه عمدی باشد و به قصد جزئیت نماز واقع شود نماز باطل می شود. به لحاظ زیادتی عمدی در نماز.

دلیل مبطل بودن زیادتی عمدی در نماز:

روایت ابوبصیر:

و باسناده عن علی بن مهزیار عن فَضالَةَ بْنِ اَیّوب عن ابان بن عثمان عن ابی بصیر قال قال ابوعبدالله(ع) : مَنْ زادَ فی صَلاتِه فَعَلیهِ الْاِعادة[4] .

(ابوبصیر گوید امام صادق(ع) فرمودند: کسی که زیادتی در نمازش وارد کند بر اوست که نمازش را اعاده نماید.)

امّا زیادتی تکبیرة الاحرام چنانچه سهوی باشد دلیلی بر بطلان آن نیست بلکه به استناد حدیث لاتُعاد می توان عدم لزوم اعاده را نتیجه گرفت بر فرض زیادتی سهوی تکبیرة الاحرام زیرا لزوم اعاده منحصر به 5 مورد ذکر شده است.

روایت زراره:

و بِاِسناده عن زراره عن ابی جعفر(ع) قال: لاتُعادُ الصَّلوةُ اِلّا من خَمْسَة الطَّهورِ وَ الوقْتِ وَ الْقِبلَةِ و الرّکوعِ و السّجودِ[5] .

زراره از امام باقر(ع) نقل نموده است که فرمودند: اعاده نمی شود نماز مگر از پنج چیر، طهارت و وقت و قبله و رکوع و سجود.

و ملاحظه می کنیم که تکبیرة الاحرام جزء موارد مزبور نیست بنابراین اگر سهواً زیادتی در آن واقع شود مبطل نخواهد بود. (معلوم است که منظور از اعاده 5 مورد مذکور در حدیث بر فرض اخلال سهوی آنهاست نه عمدی)

متن:

ولو کان فی أثناءِ صَلاةٍ فَنَسیَ وَ کَبَّرَ لصلاة اُخری فالأحوط إتمام ‌الاُولی و إعادتُها.‌

و اگر در اثناء نماز فراموش کرد که در حال نماز است تکبیر گفت برای نماز دیگر پس احتیاط آن است که نماز اوّلی را تمام کند و سپس اعاده نماید.

وجه احتیاطی که مصنف در اعاده نماز نموده اند تردید در صدق زیادتی در اینجا نسبت به تکبیر دوم است که بر فرض اینکه زیادتی محسوب شده و صدق کند طبعاً دلیلی که دالّ بر بطلان زیادتی در نماز است شامل آن هم باشد.

اقول:

به نظر می رسد که این احتیاط لازم نباشد زیرا قدر متیقن در صدق زیادتی جایی است که تکبیر دوم را برای نمازی بگوید که مشغول انجام آن است نه نماز دیگری.

مضافاً بر اینکه طبق فرض، زیادتی به قصد جزئیت نسبت به نمازی که در اثناء آن قرار دارد و متلبس به آن است قطعاً منتفی می باشد.

توجه به این نکته لازم است که اگر ضمن نماز افعال یا اذکاری بدون اینکه به عنوان جزئیت باشد انجام گردد این ها زیادتی در نماز محسوب نمی شود.

مثال: جلوس به قصد از بین بردن جانور موذی قیام برای نظر کردن به ناحیه ای که محلّ خطر و موضع نفوذ دشمن است و تکرار سوره فاتحه به قصد میّت و امثال این ها که در هیچکدام قصد جزئیت نماز نیست و طبعاً زیادتی محسوب نمی شود.

بلی البته در مواردی حتی اگر قصد جزئیت هم نباشد چنانچه در اثناء نماز واقع شود مبطل می باشد مانند سجده ای که در اثر تلاوت آیه سجده در اثناء نماز اتفاق افتاده هرچند هم از آن قصد جزئیت نشده باشد علت آن هم روایاتی است که در آنها نهی از قرائت سوره عزائم در حین نماز شده است و تعلیل آن ذکر شده است به اینکه سجده زیادتی در نماز محسوب می شود.

امّا در غیر چنین مواردی دلیلی بر ابطال نماز نیست.

صاحب مستمسک عروة الوثقی مرحوم آیة الله حکیم در اینجا نکته ای را بیان داشته اند که:

ممکن است تصور شود که وجه توقّف مصنّف احتمال صدق زیادتی در مقام است از آن جهت که بگوییم این زیادتی داخل در معقد اجماع است بر بطلان زیادتی رکن ولو سهواً در حالیکه اولاً وجوب عملِ به این چنین اجماعی ثابت نیست. ثانیاً بر فرض چنین باشد امّا مشمول اجماع نسبت به موردی که شک نسبت به صدق زیادتی آن داریم صحیح نیست زیرا که اجماع دلیل لبّی است و اطلاق ندارد بنابراین شامل این موارد نمی گردد.

پس در این قبیل موارد که شک داریم آیا حکم به بطلان می شود یا نه؟ پاسخ جریان اصالة البرائة می باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo