< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

97/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/تکبیرة الاحرام /حمل ظاهر وجوب بر استحباب

 

اکنون ببینیم چه اموری باعث حمل ظاهر وجوب بر استحباب می شود.

در تفسیر مجمع البیان ضمن تفسیر فصَلّ لِرَبّکَ وانْحَر این روایت ذکر شده است:

فضل بن حسن الطبرسی عن مقاتل بن حیّان عَنْ اَصْبغ بن نُباته عن علی بن ابیطالب: قال النّبی لجبرئیل ما هذِه النَّحیرَة الّلتی اَمَرَنی بها ربّی؟ فانه قال لیست بِنَحیرة و لکنّه یأمُرُک اِذا تَحَرَّمْتَ لِلصّلوة اَن تَرْفَعَ یَدَیْکَ اِذا کَبَّرْتَ وَ اِذا رَکَعْتَ و اذا رفَعْتَ رأسَک مِنَ الرکوعِ و اِذا سَجَدْتَ فانّه صلوتُنا و صلاةُ الملائکةِ فی السماوات السَبْع وَ اِنَّ لِکُلِّ شیئٍ زینَةٌ و انَّ زینَةُ الصَّلوةِ رَفْعُ الْاَیْدی عِنْدَ کل تکبیرةٍ[1] .

پیامبر(ص) از جبرئیل سؤال فرمود: این نَحَیْره که پروردگارم مرا امر به آن فرموده چیست؟ پس جبرئیل در پاسخ گفت منظور از آن نحیره نیست لکن خداوند امر فرموده تو را که وقتی برای نماز آماده شدی دست های خودت را بلند کنی هنگام گفتن تکبیر و موقعی که رکوع می روی و وقتی سر از رکوع برمی داری و زمانی که به سجده می روی، پس آن نماز ما و نماز ملائکه در آسمان های هفتگانه است و برای هر چیزی زینتی است و به تحقیق زینت نماز بلند کردن دست ها نزد هر تکبیری می باشد.

آنچه در این روایت مذکور گردیده که رفع ید به هنگام تکبیر زینت نماز است موجب حمل ظواهر وجوب بر استحباب می شود به لحاظ لفظ زینت.

و همینطور در روایت فضل بن شاذان از امام رضا(ع):

فضل بن شاذان:

و فی العلل و عیون الاخبار بِاَسانید تأتی عن الفضل بن شاذان عن الرضا(ع) قال انّما تُرفَعُ الیدان بالتکبیر لِاَنَّ رَفْعَ الْیَدَیْنِ ضَرْبٌ من الابتهال و التَّبَتُّلِ وَ التَّضَرُّعِ فَاَحَبَّ اللهُ عَزَّوجَلَّ اَنْ یکونَ الْعَبدُ فی وَقْتِ ذِکْرِه لَهُ مُتَبتّلاً متضرّعاً مُبْتَهِلاً وَ لِاَنَّ فی رَفْعِ الْیَدَیْنِ اِحضارَ النّیةِ و اِقبالَ الْقَلْبِ عَلی ما قالَ[2] .

در این روایت هم اینکه ابتهال و تبتّل و تضرّع و احضار النیة و اقبال القلب قرائن و نشانه های استحباب می باشد.

البته ممکن است گفته شود این روایت و قبل از آن از لحاظ ضعف سند آنچنان قدرت برگردانیدن ظواهر صحاح اربعه قبلی از وجوب به استحباب را ندارند.

لذا در توجیه این حمل می توان گفت:

شکی نیست که این مسئله یعنی وجوب رفع ید هنگام تکبیر بر فرض که ثابت باشد بسیار مهم است از لحاظ عام البلوی بودن آن هم در سطح بسیار وسیع که حداقل پنج مرتبه در شبانه روز کلیه مکلّفین با آن سر و کار دارند، چگونه ممکن است اصحاب اتفاق نظر برخلاف آن داشته باشند و نظر مرحوم سید مرتضی هم حمل بر احتمال اراده استحباب شدید گردد و با این ترتیب در حقیقت فهم اصحاب در برداشت احادیث صحاح خود قرینه ای بر حمل ظواهر از وجوب به استحباب می باشد.

متن:

إلی الاُذُنَینِ أوْ إلی حیالِ الْوَجْه أوْ ‌إلی النَّحْر.

مستفاد از مجموع روایات تخییر بین امور سه گانه فوق است به لحاظ تعلّق امر به هریک از آنها

متن:

مُبْتَدِأً بِابْتِدائِه وَ مُنْتَهیاً بِانْتِهائِه.

ظاهر مقارنة بین تکبیر و رفع در بعض روایات از جمله معاویة بن عمّار:

و عنه عن حمّاد بن عیسی عن فضاله عن عن معاویة بن عمّار قال رأیتُ اباعبدالله(ع) حین افتتح الصلاة یرفعُ یَدیه و اَسْفَلَ من وجهه قلیلاً[3] .

معاویة بن عمّار گوید: دیدم امام صادق(ع) را حین افتتاح نماز(گفتن تکبیرة الاحرام) بلند نمود دو دست خود را تا مقدار کمی پایین تر از صورتش.

متن:

والْأوْلی أنْ لایَتَجاوَزَ بِهِمَا‌ ‌الْاُذُنَیْن.

و بهتر است که از دو گوش تجاوز نکند.

به دلیل نهی از آن در صحیحه زراره و لاتجاوز بکفیّک اذنیک

دو دست خود را از دو گوش خودت تجاوز نده.

متن:

وَ الْاِسْتِقْبالُ بِباطِنِهِما القبلة.

باطن دو دست (کف دست ها) رو به قبله قرار گرفتن.

به دلیل روایت:

و باسناده عن محمد بن علی بن محبوب عن محمد بن عبدالحمید عن سَیفِ بن عَمِرَه عَنْ منصور بن حازم قال رأیت اباعبدالله(ع) اِفتَتَح الصلوة فرفع یدیه حیال وجهِه و استقبِلِ الْقِبلةَ بِبَطْنِ کفیّه[4] .

منصور بن حازم گوید دیدم امام صادق(ع) را که نماز را افتتاح نمود و دو دست خود را بلند کرد تا محاذی صورتش و باطن دست ها (کف دست ها) رو به قبله قرار دارد.

متن:

وَیَجُوزُ التَّکْبیرُ مِنْ غَیْرِ رَفْعِ الْیَدَیْنِ بل لایَبْعُد جَوازُ الْعَکْسِ.

و جایز است تکبیر بدون بلند کردن دو دست بلکه بعید نیست جواز عکس آن یعنی بلند کردن دست ها بدون تکبیر

تکبیر بدون رفع یدین به اقتضای استحباب رفع یدین و جوار ترک آن امّا عکس آن دلیلی بر آن موجود نیست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo