< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

97/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/تکبیرة الاحرام /شَکَّ فی تکبیرةِ الإحرامِ

 

متن:

إذا شَکَّ فی تکبیرةِ الإحرامِ فَإنْ کان قبل الدخول فیما بعدِها ‌بَنی عَلَی الْعَدَم وَ إنْ کانَ بعدَ الدخول فیما بعدها من دعاءِ التوجّه أوِ الْاِسْتَعاذَةِ أوِ ‌الْقَرائَةِ بَنی عَلَی الإتیانِ.

زمانی که شک کند که تکبیرة الاحرام را انجام داده یا نه پس اگر قبل از دخول در مابعد تکبیر باشد بنا را بر عدم گذاشته و بایستی تکبیر را بجا آورد و چنانچه شک وی بعد از دخول در مابعد تکبیر باشد (از جمله دعای توجه یا استعاذه یا قرائت) در این صورت بنا را بر اتیان گذاشته و لازم نیست انجام دهد.

صورت اول که شک قبل از دخول در مابعد است که به آن شک در محل گویند لازم است اعتناء نسبت به آن و می بایست بنا بر عدم اتیان گذاشته شود که اکنون به بیان دلیل آن می پردازیم.

مفهوم بعض اخباری که قاعده تجاوز از آنها استنباط می شود.

صحیحه زراره:

محمد بن الحسن باسناده عن احمد بن محمد عن احمد بن محمد ابی نصر عن حمّاد بن عیسی عن حریز بن عبدالله عن زُراره عن ابی عبدالله(ع) قال قُلْتُ لِاَبی عبدالله(ع) رَجُلٌ شَکَّ فی الاذان و قد دخل فی الاقامه قال یَمْضی، قلت رجل شَکَّ فی الاذان و الاقامه وَ قد کَبَّر قال یَمْضی قلتَ رَجُلٌ شکَّ فی التّکبیر و قَد قرأَ قال یَمْضی قلتُ شَکَّ فی القرائَةِ و قد رَکَع قال یَمْضی قلتُ شَکَّ فی الرکوع و قد سَجَد قال یَمْضی علی صلاته ثم قال یا زراره اِذا خرجْتَ من شیئٍ ثُمَّ دَخَلْتَ فی غیره فَشَکُّکَ لیس بشیئ[1] .

زراره می گوید: به امام صادق(ع) گفتم مردی شک در اذان نموده در حالی که مشغول اقامه شده است فرمود ادامه دهد. گفتم شک در اذان و اقامه در حالی که تکبیر گفته است، فرمود ادامه دهد گفتم شک کرده در تکبیر در حالی که مشغول قرائت شده است، فرمود ادامه دهد گفتم شک در قرائت دارد در حالی که به رکوع رفته فرمود ادامه دهد گفتم شک در رکوع نموده در حالی که به سجده رفته است فرمود ادامه دهد سپس فرمود ای زراره، زمانی که خارج شدی از چیزی سپس داخل شدی در غیر آن پس شک تو چیزی نیست. (قابل اعتناء نمی باشد)

از این صحیحه قاعده تجاوز شکل می گیرد.

امّا آنچه دلیل بر صورت اوّل مسئله یعنی شک در محل و قبل از دخول در غیر می باشد مفهوم این روایت است یعنی اینکه اگر به غیر نپرداخته ای بایستی اعتناء نموده و آنچه را که اتیان آن مشکوک است انجام دهی.

بر فرض که این دلیل هم وجود نداشت استصحاب عدم اتیان تکبیر جاری بود در حالی که هیچ دلیلی هم که حاکم بر استصحاب گردد وجود ندارد.

امّا صورت دوم یعنی اگر شک کند در اینکه تکبیرة الاحرام را گفته است در حالی که داخل جزء بعد از آن شده یعنی تجاوز از محل واقع گردیده است.

همانگونه که ملاحظه کردیم، صحیحه زراره تصریح دارد بر اینکه به شک در تکبیر بعد از دخول در قرائت اعتنائی نیست و از لحاظ کلّی هم صحیحه مزبور و دیگر نصوص قاعده تجاوز را نتیجه می دهد و معلوم است که همین نصوص حاکم بر استصحاب عدم اتیان می باشند.

اکنون بحث در این است که منظور از داخل شدن در جزء بعدی که موجب عدم اعتناء به شک است جزء وجوبی است مانند قرائت یا اجزاء مستحبی مانند دعای توجه و استعاذه و امثال آنها را هم شامل می شود؟

قال المحقق الخوئی(ره) فی المستندالعروة:

لاسبیل الی القول الاخیر المبنیّ علی التمسّک بِاِطلاقِ قولِه(ع) فی ذیل صحیحه زراره، یا زراره اِذا خَرَجْتَ مِنْ شیئٍ ثمَّ دَخَلْتَ فی غیره فَشَکُّکَ لیس بِشَکٍّ الذی هو بمنزلة اِعْطاءِ ضابِطٍ کُلّی اذ فیه- اَنَّ الْاَمْثِلَةَالمذکورةِ فی الصحیحه من الشک فی التکبیر، و هو فی القرائة و فیها و هو فی الرکوع و فیها و هو فی السّجود کُلّها من قبیل الشکِّ بعد الدخولِ فی الجزءِ الوجوبی فلاینعقِدُ الاطلاق لذلک الضابط بحیث یعمّ الجزء الاستحبابی اذ من الجائز اَنْ تکون هذه قرینَةٌ علی اختصاص الضّابط بموارد الجزءِ الوجوبی فیکون من احتفاف الکلام بما یصلح للقرینةِ الموجب لِلاجمال اذ معه لم یُحْرَز کونه(ع) فی مقام البیان من جمیع الجهات کی یَنْعَقِد الاطلاق ...... و مِنْ جمیع ما ذکرناه تَعْرِفُ انَّ المتعیّن اختصاص الغیر بالجزءِ الوجوبی فلایکفی الدخول فی المستحب بل الشک معه من الشک فی المحلّ[2] .

(راهی نیست برای پذیرفتن قول اخیر که مبتنی است بر تمسّک به اطلاق قول امام(ع) در ذیل صحیحه زراره «ای زراره زمانی که خارج شدی از چیزی و داخل شدی در غیر آن پس شک تو شک نیست.» که این به منزله اعطاء یک قاعده کلّی باشد، زیرا که مثال های مذکور در صحیحه از شک در تکبیر در حال قرائت و شک در قرائت در حال رکوع و شک در رکوع در حال سجود همگی از قبیل شک بعد از دخول در جزء وجوبی است پس اطلاقی منعقد نیست برای این ضابط به گونه ای که تعمیم یابد به جزء استحبابی چون همین امثله می تواند قرینه باشد بر اختصاص ضابط به موارد جزء وجوبی پس از قبیل مواردی است که کلام محفوف است به آنچه صلاحیت برای قرینه موجب اجمال دارد زیرا با این وضع محرز نیست که امام(ع) در مقام بیان من جمیع الجهات بوده که اطلاق منعقد گردد ...... و از تمام آنچه ذکر کردیم معلوم می شود که متعیّن اختصاص غیر به جزء وجوبی است پس کفایت نمی کند دخول در مستحب بلکه شک در این حالت از قبیل شک در محل می باشد.)

اقول:

برخلاف نظر مرحوم آیت الله خوئی(ره) دخول در اجزاء مستحبه هم مصداق قاعده تجاوز از محل است زیرا که:

اولاً مراد از قول امام(ع) این است که وقتی خارج شدی از چیزی یعنی خارج شدی از محل آن چیز و وقتی داخل شدی در چیزی یعنی داخل شدی در چیزی که برای آن چیز محلّی از طرف شارع تعیین شده است بعد از شیئ مشکوک و ادعیه ای از قبیل دعای توجه و استعاذه که از سوی ائمه(ع) به ما رسیده است محل معینی دارد که وقتی مشغول هریک از آنها می شود در واقع دخول در غیر بر آن صدق می کند.

ثانیاً اینکه ایشان می فرماید «احتمال این هست که مثال های مذکور در صحیحه قرینه باشد بر اختصاص ضابط به موارد جزء وجوبی پس از قبیل مواردی است که کلام محفوف می باشد به آن چیزی که صلاحیت دارد قرینه ای باشد که موجب اجمال گردد زیرا با این ترتیب قرار داشتن امام(ع) در مقام بیان از جمیع جهات محرز نبوده و لذا اطلاق منعقد نمی شود» ، این مطلب هم مردود است زیرا که کلام امام خطاب به زراره درصدد بیان قاعده کلی است و آنچه از ظاهر دخول در غیر فهمیده می شود محلّی است غیر از محل مشکوک که در لسان شارع معین شده است و مثال هایی که ذکر شده است قاعده تجاوز را مقیّد نمی کند.

ثالثاً مثال هایی هم که ذکر شده است از راوی یعنی زراره است نه امام(ع).

فتحصّل اینکه دخول در غیر شامل دخول در اعم از جزء واجب یا جزء مستحب می باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo