< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

97/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/قیام و قرائت /انتصابُ العنق

 

متن:

الأحوط انتصابُ العنق أیضاً و إن کان الأقوی جواز الإطراق.‌

احوط این است که گردن هم در حال قیام راست و صاف قرار گیرد هرچند اقوی جواز اِطراق می باشد.

(اطراق به معنی سر بر زیر انداختن و به زمین نگاه کردن است)

شرح:

مشهور انتصاب عنق را مستحب دانسته اند برخلاف مرحوم صدوق که قائل به وجوب بوده اند برخلاف مرحوم حلبی که اطراق را مستحب دانسته اند کما اینکه صاحب جواهر (شیخ محمدحسن نجفی) آن را شأن اتقیاء ذکر نموده اند.

مرحوم صدوق وجوب انتصاب عنق را استناد به مرسله حریز عن ابی جعفر داده است.

مرسله حریز عن ابی جعفر:

و عنه عن احمد بن محمد عن حمّاد عن حریز عن رَجُلٍ عن ابی جعفر(ع) قال قلت له فصلّ لربّک وانْحَرْ؟ قالَ النّحرُ الاعتدالُ فی القیام اَنْ یُقیمَ صُلْبَهُ و نَحْرَه[1] .

حریز از مردی که او از امام باقر نقل نموده است که گفتم به آن حضرت در مورد آیه شریفه فصلّ لربّک وَانْحَرْ. فرمود: نحر اعتدال در قیام است اینکه راست نماید صُلْب و نحر خود را.

معلوم است که روایت مزبور مرسله می باشد و حجت نیست بلی اگر حجت بود استدلال مرحوم صدوق به آن تمام می شد. امّا البته از باب تسامح در ادلّه سنن، استحباب انتصاب عنق به این مرسله ثابت است و قول مشهور تمام می باشد و چنانچه این تسامح نبود طبعاً نه وجوب و نه استحباب هیچ یک ثابت نمی شد. و امّا استحباب اطراق بنابر قول حلبی بدون سند و دلیل است مگر اینکه آن را مصداقی از خشوع و خضوع بدانیم و به عنوان ثانوی حکم به استحباب نماییم هرچند به عنوان اوّلی یعنی صرف اطراق مستحب نمی باشد.

صاحب جواهر (شیخ محمدحسن نجفی):

و امّا اطراق الرّأس و انحرافُ العنق یمیناً و شمالاً کما یفعَلُهُ الاتقیاءِ فلا اری فیه ابطالاً لِلصَّلوة لصدق القیام خلافاً للمحکّی عن ظاهر الصّدوق فَاَبْطَلَها بالاطراقِ و هو ضعیفٌ[2] .

متن:

فصلٌ فی القراءَة

یجب فی صلاة الصبح و الرکعتین الْأوَّلَتَیْنِ مِنْ سائِر الفرائض قراءَةُ سورةِ ‌الحمد. و سورةٍ کامِلَةٍ غَیْرِها بَعْدَها إلّا فی ضیقِ الْوَقْت أوِ الْخَوْفِ ونحوِهِما مِنْ أفْراد ‌الضَّرورَةِ فیجب الاقتصارُ علیها و ترکُ السّورَةِ و لا یجوزُ تقدیمُها علیه فلو‌ ‌قَدّمَها عمداً بَطلتِ الصَّلوةُ لِلزّیادَةِ العَمْدیّة إنْ قَرَأها ثانیاً وَ عَکْسِ التّرتیبِ‌ ‌الواجب إنْ لم یقرأْها وَ لَو قدّمها سهواً و تَذَکَّر قبل الرّکوع أعادَها بعد الحمد‌ ‌أوْ أعادَ غَیْرَها وَ لایجبُ علیه إعادةُ الحمد إذا کانَ قَدْ قَرَأها.‌

واجب است در نماز صبح و دو رکعت اول از سایر فرائض یک سوره حمد قرائت نماید و یک سوره کامل غیر از سوره حمد، بعد از قرائت آن بخواند مگر در تنگی وقت یا ترس و امثال آنها از موارد ضرورت، که واجب است اکتفاء به سوره حمد نموده و سوره را ترک کند و جایز نیست مقدم نمودن سوره بر حمد و اگر عمداً مقدم نمود نماز باطل است به جهت زیادتی عمدی در صورتی که دوباره بخواند سوره را و به جهت عکس ترتیب واجب اگر دوباره نخواند آن را «چون اوّل سوره خوانده بعداً حمد» و اگر مقدم نمود آن را سهواً و قبل از رکوع متذکر شد اعاده کند آن سوره ای را که خوانده بعد از حمد یا اعاده نماید غیر از آن سوره خوانده شده را و واجب نیست بر او اعاده حمد در صورتی که آن را قرائت نموده است.

شرح:

وجوب قرائت سوره حمد در نماز صبح و دو رکعت اول سایر فرائض:

اتفاق نظر مسلمین در وجوب قرائت قرآن در دو رکعت نماز صبح و دو رکعت اول سایر فرائض است و کریمه قرآنی (فاقْرَؤا ماتَیَسَّرَ مِنْه) ظهور در وجوب دارد و اتفاق نظر بر این است که در غیر نماز قرائت قرآن واجب نمی باشد.

همینطور اختلافی نیست در اینکه این قرائت واجب متعیّن در سوره حمد است و این مطلب اجماع بین مسلمین است و بلکه از ضروریات و بدیهیات می باشد.

صاحب جواهر (شیخ محمدحسن نجفی):

القرائة الواجبَةٌ فی الجملة فی الصلوة اجماعاً بل و ضرورةٌ من المذهب و نصوصاً مستفیضةً بل متواترةً ... و تتعیَّنُ بالحمد فی کُلِّ ثُنائیّة و فی الاَوَّلَتَیْنِ مِنْ کُلِّ رباعیّةٍ و ثلاثیّة بلاخلافٍ اَجِدُهُ فیه.

(قرائت واجب است فی الجملة در نماز به اجماع بلکه ضرورت مذهب است و نصوصی که مستفیضه بلکه متواتر می باشد ... و متعیّن است در هر نماز دو رکعتی و دو رکعت اول از هر چهار رکعتی و هر سه رکعتی بدون خلافی که یافته باشم آن را.)

اکنون بعض از نصوصی را که دالّ بر وجوب قرائت قرآن در نماز است و ترک آن موجب بطلان نماز می باشد، متذکر می شویم:

صحیحه زراره عن احدهما(ع):

قال اِنَّ اللهَ تَبارکَ و تَعالی فَرَضَ الرکوعَ و السجودَ و القرائَةَ سَنَّةً فمن ترک القرائَة مُتَعَمِّداً اَعادَ الصَّلوةَ وَ مَنْ نَسیَ فَلاشَیْئ عَلَیْه[3] .

زراره از یکی از دو امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) نقل می کند خداوند تبارک و تعالی واجب ساخته است رکوع و سجود و قرائت را به عنوان یک سنّت پس کسی که ترک کند قرائت را عمداً نماز را اعاده نماید و اگر فراموش کرد پس چیزی بر او نیست.

از محمد بن مسلم هم قریب به همین مضمون نقل شده است:

محمد بن یعقوب عن محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن حَمّاد بن عیسی عَنْ رِبْعیِّ بن عبدِالله عن محمد بن مسلم عن احدهما(ع) مِثْلَهُ اِلّا انه قال و من نَسیَ القرائَةَ فقد تمّت صلاتُهُ و لاشیئَ علیه[4] .

محمد بن مسلم از یکی از دو امام یعنی امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) نقل کرده است مثل آن را به جز اینکه فرموده است کسی که فراموش کرد قرائت را در نمازش تمام است و چیزی بر او نیست.

صحیحه علی بن جعفر:

فی کتابه عن اخیه موسی بن جعفر(ع) قالَ سألته عن تَرَکَ قراءَة الْقرآنِ ما حالُهُ؟ قال اِنْ کانَ متعمّداً فَلاصلاةَ له وَ اِنْ کان نَسیَ فَلابأسَ[5] .

علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر نقل نموده است که سؤال کردم از آن حضرت راجع به کسی که قرائت قرآن را «در نماز» ترک می کند حالش چگونه است؟ فرمود اگر عمداً ترک کرده نمازی برایش نیست و اگر فراموش نموده اشکالی ندارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo