< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

97/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/قرائت /بررسی نصوص

 

صحیحةُ عُبَیْدِالله بْنِ علیّ الحَلبی:

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ يَقْرَأَ الرَّجُلُ فِي الْفَرِيضَةِ بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ فِي الرَّكْعَتَيْنِ الْأَوَّلَتَيْنِ إِذَا مَا أَعْجَلَتْ بِهِ حَاجَةٌ أَوْ تَخَوَّفَ شَيْئاً[1] .

عبیدالله بن علی الحلبی از امام صادق(ع) نقل نموده است که فرمود: اشکالی ندارد که مردی بخواند در نماز واجب فاتحة الکتاب در دو رکعت اول زمانی که نیازی باعث عجله او باشد یا از چیزی بترسد.

صاحب مستمسک العروة (سید محسن حکیمره):

اِنَّ هذا اللسان من البیان یناسِبُ الاسْتحباب جداً وَ قَدْ وَرَدَ نظیرهُ فی تَرْکِ الاذانِ ففی خبر ابی بصیر (عن احدهما) «اِنْ صَلَّیتَ جَماعَةً لَم یُجْزِ اِلّا اَذانٌ وَ اِقامَةٌ وَ اِنْ کُنْتَ وَحْدَک تُبادِرُ اَمْراً تَخافُ اَنْ یَفُوتَکَ یُجْزِئُکَ اقامَةٌ الّا الْفَجر و المغرب»[2] .

و فی صحیح اَبی عبیده «رأیتُ اباجعفر(ع) یُکَبِّرُ واحِدَةً واحِدَةً فی الاذانِ فقُلتُ لَهُ لِمَ تکبّر واحدةً واحِدَةً؟ فقالَ لابأسَ به اذا کُنْتَ مُسْتَعْجِلاً»[3] .

(لسان این روایت مناسب با استحباب است جداً و نظیر آن در ترک اذان و اقامه وارد شده است پس در خبر ابی بصیر وارد شده است «اگر نماز جماعت می خوانی مجزی نیست مگر اذان و اقامه و اگر تنها هستی و کاری را می خواهی انجام دهی که ترس از فوت آن داری یک اقامه مجزی است مگر در فجر و مغرب» و در صحیح ابی عبیده آمده است «دیدم امام باقر را که در اذان تکبیر را یکی، یکی می گفت پس گفتم چرا یکی، یکی می گویی؟ فرمود اشکالی ندارد زمانی که عجله داری.

صاحب مستند العروة (محقق خوییره):

انّ دلالةَ الصحیحة علی الوجوب تامّة. نعم یستفاد مِنْها اَنَّ وجوب السّورَةِ لَیْسَ عَلی حَذْوِ سایر الاجْزاءِ بل هیَ دونَها فِی الاِهتِمام وَ العِنایة بِشَأنِها وَ لِذا یَسْقُطُ وجوبُها بِمجرّدِ الاستِعجال الْعُرفی لِاَمر دنیوی و اُخرَوی و لایُناط ذلک بالبلوغ حَدّ الضَّرَر او العُسر وَ الحَرَج کما فی سایر الواجبات و هذا المعنی غَیْرُ قابِل الاِنکار کما تَشْهَدُ به سائر الاخبار، لکنّهُ لایُنافی اَصْلَ الوجوب وَ لُزومَ الاِتْیانِ بِها عِنْدَ عدمِ الاسْتِعْجال وَ اِنْ کانَتْ مَرْتِبَتُه ضعیفةً کما لایَخْفی[4] .

دلالت صحیحه بر وجوب تامّ است، بله از آن استفاده می شود که وجوب سوره محاذی و مساوی با سایر اجزاء نیست بلکه از لحاظ اهتمام و عنایت به شأن آن در مرتبه پایین تر از آنها می باشد و لذا وجوب ساقط می شود به مجرد عجله داشتن عرفی برای اعم از کار دنیوی و اخروی. و مناط آن رسیدن به حدّ ضرر یا عُسر و حرج نیست آن گونه که در سایر واجبات می باشد و این معنا غیرقابل انکار است همانطور که سایر اخبار بر آن شاهد هستند، لکن این موضوع منافاتی ندارد با اصل وجوب سوره و لزوم انجام آن وقتی که عجله نباشد هرچند مرتبه آن ضعیف است همانطور که مخفی نیست.

أقول:

آنچه از صحیحه عبیدالله حلبی فهمیده می شود عرفاً این است که وجوب سوره در آن مفروغٌ عنه می باشد البته برای کسی که نیازی موجب عجله او گردیده یا ترس از چیزی دارد تخفیف قائل شده که می تواند سوره را ترک نماید و به فاتحة الکتاب اکتفاء نماید.

با این ترتیب کلام صاحب مستمسک و تناسب لسان روایت با استحباب، مورد قبول نمی باشد و امّا آنچه صاحب مستند در اصل وجوب اختیار کرده اند صحیح است لکن اینکه شأن وجوب سوره را ادنی از سایر اجزاء واجب دانسته اند به نحوی که ساقط شود وجوب به مجرد عجله عرفی و عادّی برای کار دنیوی یا اخروی محل اشکال است به این بیان که اگر اصل واجب و منع از ترک ثابت باشد، برائت یقینی از تکلیف وقتی حاصل است که استعجال و تخوّف به حدّ ضرورت و عسر و حرج برسد و اگر با کمتر از این حدّ سوره ترک گردد، یقین به برائت ذمّه حاصل نمی شود.

صحیحه عبدالله بن سنان:

و عن علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبدالرحمن عن عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله(ع) قال یجوزُ للمَریض اَنْ یَقْرَأَ فِی الفَریضةِ فاتِحَة الکِتاب وَحْدَها وَ یَجوزُ للصحیح فی قضاءِ صلاة التطوع باللّیل و النّهار[5] .

عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: جایز است برای مریض که در نماز واجب بخواند فاتحة الکتاب را به تنهایی و برای شخص سالم صحیح است در قضای نماز مستحبی شب و روز.

شرح:

اینکه جواز اکتفاء به فاتحة الکتاب و ترک سوره مقیّد به مریض شده است معنایش این است که جایز نیست اکتفاء به آن برای کسی که سالم و صحیح می باشد و البته برای وی جایز است در قضای نوافل شب و روز سوره را ترک نماید.

اشکالی که وارد کرده اند مطلبی است که در بحث های اصول فقه مطرح شده است که اغلب اصولیّین برای وصف مفهوم قائل نیستند.

در پاسخ می گوییم بنابر همین مبنا که وصف مفهوم ندارد باز هم نتیجه همان خواهد بود که متذکر شدیم یعنی جایز نیست اکتفاء به فاتحة الکتاب برای شخص سالم و صحیح زیرا:

نمی توان موضوع حکم را ساری و جاری در اعم از مریض و سالم بدانیم و گرنه تقیید به مریض در روایت لغو خواهد بود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo