< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

97/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/قرائت /بررسی نصوص

 

امّا در مقابل بعض از نصوص منافی با روایاتی است که دلالت بر جزئیت بسمله از سوره های قرآنی داشت:

صحیحه عبیدالله بن علی الحلبی و محمد بن علی الحلبی:

وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ وَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه(ع) أَنَّهُمَا سَأَلَاهُ عَمَّنْ يَقْرَأُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ حِينَ يُرِيدُ يَقْرَأُ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ قَالَ نَعَمْ إِنْ شَاءَ سِرّاً وَ إِنْ شَاءَ جَهْراً. فَقَالَا أَ فَيَقْرَؤُهَا مَعَ السُّورَةِ الْأُخْرَي فَقَالَ لَا[1] .

(عبیدالله بن علی حلبی و محمد بن علی حلبی هردو سؤال کردند از امام صادق(ع) راجع به کسی که می خواند بسمله را وقتی می خواهد بخواند فاتحة الکتاب را؟ فرمود آری اگر خواهد آهسته یا بلند بخواند پس گفتند آیا پس بخواند بسمله را با سوره دیگر؟ فرمود نه.)

أقول:

در این ضمیمه نهی از قرائت بسمله در آغاز هر سوره ای غیر از سوره فاتحة الکتاب حمل بر تقیّه می شود.

متن:

فصلٌ، فِی الرّکعاتِ الْاَخیرَة

فی الرّکْعَةِ الثالِثَةِ مِنَ المغربِ وَ الْأخیرَتَیْن مِنَ الظُّهْرَیْنِ و العشاء، یَتَخَیَّرُ بَیْنَ ‌قَراءَةِ الْحَمْدِ أوِ التَّسْبیحاتِ الْأرْبَعَة و هی «سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ ‌وَ لاإلهَ إلّا‌اللّهُ وَ اللّهُ أکبر»، وَالْأقْوی إجْزاءُ الْمَرَّةِ وَ الْأحْوَطُ الثَّلاث، وَ الْأوْلی إضافَةُ الْاِسْتِغْفارِ‌ ‌إلَیْها وَ لَوْ بِأنْ یَقولَ «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی»

فصل در رکعات اخیره: در رکعت سوم از نماز مغرب و دو رکعت سوم و چهارم از ظهر و عصر و عشاء، تخییر است بین قرائت حمد و تسبیحات اربعه و آن «سبحان الله و الحمدلله و لااله الّاالله و الله اکبر» و اقوی کفایت یک مرتبه است و احوط سه مرتبه و اولی اضافه استغفار به آن است هرچند بگوید «اللّهم اغفر لی»

شرح:

در رابطه با تخییر بین حمد و تسبیحات در بسیاری از کلمات اصحاب ادعای اجماع بر آن شده است.

مختلف الشیعه: «اَجْمَع عُلمائنا علی التخییر بَیْنَ الْحَمْدِ وَحْدَها و التَّسبیح فی الثّالثَةِ و الرّابِعَةِ مِنَ الثُلاثیة و الرُّباعیَّة.

(اجماع علمای ما بر تخییر بین حمد به تنهایی و تسبیح در رکعت سوم و چهارم از سه رکعتی و چهار رکعتی می باشد.)

صاحب جواهر (شیخ محمدحسن نجفی):

(ابتدا نقل قول محقق را می نماید)

والمصلّی فی کل ثالِثَةٍ وَ رابِعَةٍ بِالخیارِ اِنْ شاءَ قَرَءَ الْحَمْدَ و اِنْ شاءَ سَبَّحَ (و سپس گوید) اجماعاً محصّلاً و منقولاً صَریحاً و ظاهراً مستفیضاً بل متواتراً و نصوصاً کذلک صریحاً و ظاهرةً[2] .

(و نمازگزار در رکعت سوم و چهارم مخیّر است اگر بخواهد حمد بخواند و اگر بخواهد تسبیح «سپس می گوید» اجماع محصّل و منقول، صریحاً و ظهور در کلام به نقل مستفیض بلکه متواتر و همچنین نصوصی دال بر آن است به طور صریح و ظاهر.)

شیخ مرتضی انصاری:

و یتخیَّرُ المُصَلّی فِی الزّائِد علی الْاوّلَیَیْن بَیْنَ قَراءَةِ الحمد وحدها من غیر سورةٍ و بین التّسبیح باجماع علمائنا.

(و نمازگزار در زائد بر دو رکعت اوّل «منظور رکعت سوم و چهارم است» مخیّر است بین خواندن حمد تنها بدون سوره و بین تسبیح به اجماع علمای ما.)

نصوص دالّ بر تخییر بین حمد تنها و تسبیحات:

موثقه علی بن حنظله:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَنْظَلَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ مَا أَصْنَعُ فِيهِمَا فَقَالَ إِنْ شِئْتَ فَاقْرَأْ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ إِنْ شِئْتَ فَاذْكُرِ اللَّهَ فَهُوَ سَوَاءٌ.

قَالَ قُلْتُ فَأَيُّ ذَلِكَ أَفْضَلُ فَقَالَ هُمَا وَ اللَّهِ سَوَاءٌ إِنْ شِئْتَ سَبَّحْتَ وَ إِنْ شِئْتَ قَرَأْتَ.

صاحب وسائل: أَقُولُ الْمُرَادُ التَّسَاوِي فِي الْإِجْزَاءِ لِمَا يَأْتِي مِنَ التَّرْجِيحِ لِلتَّسْبِيحِ[3] .

(علی بن حنظله گوید از امام صادق(ع) سؤال کردم راجع به دو رکعت اخیر که چه انجام دهم در آنها پس فرمود اگر بخواهی فاتحة الکتاب بخوان و اگر بخواهی پس ذکر خدا بگو پس مساوی است.

صاحب وسایل گوید: مراد تساوی در اجزاء است چون بعد از این می آید که تسبیح ترجیح دارد.)

شرح:

این موثقه بر تخییر بین فاتحة الکتاب و تسبیح در رکعات سوم و چهارم نماز دلالت دارد.

محقق خویی در مورد این روایت اظهار داشته اند:

لکنّها ضعیفة السند فَاِنَّ علیَّ بن حنظله لم یُوَثّقْ[4] .

(لکن این روایت از لحاظ سند ضعیف است زیرا که علی بن حنظله توثیق نشده است.)

امّا ایشان در همان کتاب تغییر رأی و نظر خود را نسبت به «علی بن حنظله» بیان نموده اند:

لکنّ الظاهر وثاقة الرَّجُل «علی بن حنظله» فَاِنَّ ماتَقَدم مِنَ التضعیف کان مَبْنیّاً عَلَی الغَفْلَةِ عمّا وَرَدَ فی شَأنه مِن رِوایَةٍ صحیحةٍ تَدُلُّ عَلی وِثاقَته بَلْ ما فَوقها

و هی ما رواه فی بصائر الدرجات «ص328» بسند صحیح عن عبدِالاعلی بن اَعیَن قال دَخَلْتُ اَنَا و علی بن حَنظَله علی الصّادق(ع) فَسَألَهُ عَلیُّ بنُ حنظله فاجابه «الی اَن قال» یا ابالحسن فانّکَ رَجُلٌ وَرِعْ.[5] .

قال محقق الخویی:

فَاِنّ ابالحسن کنیةُ علی بن حنظله و قد وصفه الامام بالورع الذی هو فوق العدالَة فضلاً عن الوثاقه فلاینبغی التشکیک فی وثاقة الرجل و علیه فروایته فی المقام موثقة و لولا وقوع عبدالله بن بکیر و الحسن بن علی بن فضال فی السّند لعبّرنا عنه بالصحیحه لکنّها موثقه مِنْ اَجلها و مقتضاها کصحیحه عبید هو التخییر و التّساوی بین الامرین مطلقا کما عرفْتَ[6] .

(لکن ظاهر این است که این مرد یعنی علی بن حنظله ثقه می باشد پس آنچه گذشت از تضعیف وی در اثر غفلتی بوده است از آنچه وارد شده در شأن وی از روایت صحیحه که دلالت بر وثاقت او دارد بلکه بالاتر از آن.

و آن روایتی است که در بصائرالدرجات «ص328» به سند صحیح از عبدالاعلی بن اَعیَن که گوید: من و علی بن حنظله داخل شدیم بر امام صادق(ع) پس علی بن حنظله سؤال کرد از آن حضرت و جواب فرمود «تا آنجا که فرمود» ای ابوالحسن به درستی که تو مرد با ورعی می باشی.

محقق خویی در ادامه گویند: ابوالحسن کنیه علی بن حنظله است و امام(ع) او را وصف فرموده است به وَرَع که بالاتر از عدالت است تا چه رسد به وثاقت پس سزاوار نیست تشکیک در ثقه بودن وی، بنابراین روایت وی در اینجا موثقه است و چنانچه عبدالله بن بکیر و حسن بن علی بن فضّال در سند روایت نبودند از این روایت تعبیر به صحیحه می نمودیم. لکن موثقه است به خاطر همان دو نفر و مقتضای این موثقه همانند صحیحه عبید تخییر و تساوی بین دو امر «حمد تنها و تسبیحات» است مطلقا.)

صحیحه عبید بن زراره:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَي الْحَلَبِيِّ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الرَّكْعَتَيْنِ الْأَخِيرَتَيْنِ مِنَ الظُّهْرِ قَالَ تُسَبِّحُ وَ تَحْمَدُاللَّهَ وَ تَسْتَغْفِرُ لِذَنْبِكَ وَ إِنْ شِئْتَ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ فَإِنَّهَا تَحْمِيدٌ وَ دُعَاءٌ[7] .

(عبید بن زراره گوید که سؤال کردم از امام صادق(ع) راجع به دو رکعت اخیره (سوم و چهارم) نماز ظهر، امام(ع) فرمود تسبیح و حمد خداوند بجا می آوری و استغفار می کنی برای گناهانت و اگر خواستی فاتحة الکتاب پس بدرستی که آن (فاتحة الکتاب) حمد است و دعا.

شرح:

این صحیحه دلالتش بر تخییر بین فاتحة الکتاب و تسبیح ظاهر است. البته همانطور که ملاحظه می شود خصوص نماز ظهر بیان شده امّا به غیر ظهر یعنی عصر و عشاء هم تعدّی می نماید. زیرا قول به فصل وجود ندارد یعنی کسی قائل نشده که تکلیف در نماز ظهر با تکلیف در نماز عصر و عشاء متفاوت است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo