< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

98/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/تشهد /بررسی نصوص

 

اکنون به بررسی دو روایت دیگر می پردازیم که ممکن است تلقّی شود چنانچه به جای شهادتین در تشهد، حمد خداوند گفته شود مجزی است:

روایت خثعمی:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ بَكْرٍ عَنْ حَبِيبِ الْخَثْعَمِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ إِذَا جَلَسَ الرَّجُلُ لِلتَّشَهُّدِ فَحَمِدَ اللَّهَ أَجْزَأَهُ.

«أَقُولُ» حَمَلَهُ الشَّيْخُ عَلَي التَّقِيَّةِ لِمَا سَبَقَ مِنْ وُجُوبِ الشَّهَادَتَيْنِ[1] .

(حبیب خثعمی از امام باقر نقل کرده است زمانی که مردی نشست برای تشهد پس حمد خداوند بجا آورد مجزی است برای او.)

صاحب وسائل گویند: «شیخ این روایت را حمل بر تقیه نموده است به لحاظ ادلّه وجوب شهادتین.»

روایت بکر بن حبیب:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَي عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ بَكْرِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ(ع) عَنِ التَّشَهُّدِ فَقَالَ: ... إِذَا حَمِدْتَ اللَّهَ أَجْزَأَ عَنْكَ.

«أَقُولُ» وَ قَدْ حَمَلَهُ الشَّهِيدُ فِي الذِّكْرَي عَلَي التَّقِيَّةِ وَ ذَكَرَ أَنَّهُ مُوَافِقٌ لِكَثِيرٍ مِنَ الْعَامَّةِ[2] .

(بکر بن حبیب گوید سؤال کردم از امام باقر(ع) راجع به تشهد پس فرمود: ... وقتی حمد خداوند بجا آوردی مجزی است برای تو.)

صاحب وسائل گویند: «شهید در ذکری این روایت را حمل بر تقیه نموده و یادآور شده که موافق با نظر بسیاری از عامّه می باشد.»

در مورد روایت اوّل علاوه بر ضعف سند قاصرة الدّلالة است نسبت به اینکه تحمید کفایت از شهادتین نماید زیرا فرض این است که شخص نشسته برای خواندن تشهد و معلوم است که تشهد چیزی جدای از تحمید است بنابراین در اینجا تشهد مفروض الوجود است و مراد از اجتزاء همان اجتزاء تحمید از بقیه اذکار و ادعیه مذکور در بقیه روایات است.

و امّا روایت دوم نیز علاوه بر ضعف سند به جهت عدم ثبوت وثاقت بکر بن حبیب دلالت دارد بر اجتزاء تحمید از سایر اذکار و ادعیّه مندوبه.

متن:

الثانی: الصَّلوةَ عَلی محمدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ فَیَقولُ اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلّاالله وحده لاشریک لَهُ و اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه اللّهُمَّ صَلِّ عَلی محمدٍ و آل مُحَمَّد.

(دوم: صلوات بر محمد و آل محمد پس می گوید شهادت می دهم به اینکه نیست خدایی به جز الله او تنها است و شریکی برای او نیست و شهادت می دهم به اینکه محمد(ص) بنده و فرستاده او می باشد، خداوندا بر محمد و آل محمد درود بفرست.)

شرح:

بعد از شهادتین، واجب است بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد بسیاری از فقهاء در این حکم هم ادّعای اجماع نموده اند.

تنها موارد خلاف نسبتی است که به صدوق و ابن جنید داده شده است.

در مورد صدوق گفته شده که وجوب صلوات را مطلقاً انکار نموده و پدرشان در تشهد اوّل انکار وجوب صلوات نموده است هرچند صاحب جواهر این نسبت را ضعیف شمرده است.

صاحب جواهر (محمد حسن نجفی):

بِلاخلافٍ محقَّقٍ اَجِدُهُ فیه بل فِی الغُنْیَةِ و التَّذْکِرَةِ وَ المُنْتَهی و الذِّکْری و کَنْزِالْعِرْفان و عن المعتبر و الْحَبْلِ الْمَتین وَ غیرها الاجماعُ عَلَیْهما صَریحاً وَ نَفی الخلاف عنه فی المبسوط و غیره ... و فی کَشْفِ الحَقّ اجماعُ الامامیّة عَلی وجوبِ الصّلاة علی النبیّ و آله(ع) فی التّشهدین و کیف کان فیمکن تحصیل اتفاق الاصحاب علی ذلِک اِذْ لَمْ یُحْکَ فیه خلافٌ اِلّا مِنَ الصدوق و والده و ابن جُنَیْد وَ اِنْ کان الْمَحْکیُّ عَنْ اَمالیه اَنَّ مِنْ دینِ الْاِمامیّة اَلْاِقْرارُ بانّه یُجزی فِی التَّشَهُدِ الشَّهادتان و الصَّلاة علی النّبی و آله و والده رئیس الْاِمامیّة بِاعْتِقادِه و کَلامُه نَصْبُ عَیْنَیه و امّا این الجنید فَلَمْ یَصِلْ اِلَیْنا کَلامُه وَ لَیْسَ النَّقْلُ کَالْعَیان[3] .

(بدون خلاف ثابت و مسلّم که یافته باشم در این حکم بلکه در غنیه و تذکره و منتهی و ذکری و کنزالعرفان و معتبر و حبل المتین و غیر این ها اجماع بر صلوات بر محمد و آل محمد تصریح شده است و در مبسوط و غیر آن نفی خلاف از آن گردیده است ... و در کشف الحقّ وجوب صلوات بر پیامبر و آل وی در دو تشهد را اجماع امامیه دانسته است و به هرحال پس امکان دارد تحصیل اتفاق اصحاب بر این حکم. زیرا حکایت نشده است در آن خلافی به جز از صدوق و پدرش و ابن جنید هرچند از امالی صدوق نقل شده است که اقرار به مجزی بودن شهادتان و صلوات بر پیامبر و آل آن حضرت در تشهد از دین امامیّه می باشد و والد ایشان رئیس امامیّه هم عقیده با وی بوده و مرحوم صدوق کلام پدر را مورد توجه قرار داده است و امّا ابن جنید پس کلام وی به ما نرسیده و نقل قول مانند مشاهده نمی باشد.)

أقول:

هرچند صاحب جواهر نسبت قول خلاف به صدوق و ابن جنید را ضعیف شمرده اند گوییم بر فرض صدق نسبت مزبور این خلاف شاذّ است و در برابر تسالم اصحاب و سیره قطعیه علماء بلکه متشرعه، قول به خلاف قابل اعتناء نمی باشد.

و امّا نصوصی که دلالت بر وجوب صلوات و عدم مقبولیت نماز بدون آن می نماید:

صحیحه ابوبصیر و زرارة «الاولی»:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ زُرَارَةَ جَمِيعاً قَالَا فِي حَدِيثٍ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع): إِنَّ الصَّلَاةَ عَلَي النَّبِيِّ(ص) مِنْ تَمَامِ الصَّلَاةِ (إِذَا تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً) فَلَاصَلَاةَ لَهُ إِذَا تَرَكَ الصَّلَاةَ عَلَي النَّبِيِّ(ص)[4] .

(ابوبصیر و زراره در حدیثی از امام صادق(ع) نقل کرده اند که صلوات بر پیامبر(ص) از تمام نماز است «زمانی که ترک کند آن را عمداً» پس نمازی برای او نیست وقتی صلوات بر پیامبر(ص) را ترک نماید.)

صحیحه ابوبصیر و زرارة «الثانیه»:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ زُرَارَةَ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ مِنْ تَمَامِ الصَّوْمِ إِعْطَاءُ الزَّكَاةِ كَمَا أَنَّ الصَّلَاةَ عَلَي النَّبِيِّ(ص) مِنْ تَمَامِ الصَّلَاةِ وَ مَنْ صَامَ وَ لَمْ يُؤَدِّهَا فَلَا صَوْمَ لَهُ إِذَا تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً وَ مَنْ صَلَّي وَ لَمْ يُصَلِّ عَلَي النَّبِيِّ(ص) وَ تَرَكَ ذَلِكَ مُتَعَمِّداً فَلَا صَلَاةَ لَهُ[5] .

(ابوبصیر و زراره هردو از امام صادق(ع) نقل کرده اند که فرمود اعطاء الزکاة از تمام صوم است همان گونه که صلوات بر محمد و آل محمد(ص) از تمام نماز است و کسی که روزه بگیرد و زکات ندهد پس صومی برای او نخواهد بود در صورتی که متعمّداً آن را ترک نماید و کسی که نماز بگذارد و صلوات بر پیامبر(ص) نفرستد و آن را عمداً ترک کند نمازی برایش نخواهد بود.)


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo