< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

98/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/مبطلات نماز /صورت نماز

 

متن:

الثامِن: کُلُّ فِعْل ماحٍ لِصُورَةِ الصَّلوةِ قلیلاً کانَ أوْ کثیراً کَالْوَثِبَة ‌وَ الرَّقْصِ ‌و التَّصْفیقِ و نحو ذلک مِمّا هو مُنافٍ لِلصَّلاة وَ لافَرْقَ بَیْنَ الْعَمْدِ و السَّهْوِ و کذا‌ ‌السّکوتُ الطّویلُ الْماحی وَ أمّا الْفِعْلُ الْقَلیلُ الْغَیْرُ الْماحی بل الکثیر الْغَیْرُ الْماحی ‌فَلا بَأس به مِثْلُ الْإشارَةِ بِالْیَدِ لِبَیانِ مَطْلَبٍ وَ قَتْلِ الحَیَّةِ وَ الْعَقْرَبِ وَ حَمْلِ الطِّفْلِ ‌وَ ضَمِّهُ وَ إرْضاعِهُ عِنْدَ بُکائِه وَعَدِّ الرَّکَعاتِ بِالْحَصی وَعَدِّ الاسْتِغْفارِ فِی الْوَتْرِ‌ ‌بِالسَّبْحَةِ وَ نَحْوِها مِمّا هُوَ مَذْکورٌ فِی النُّصُوصِ وَ أمَّا الْفِعْلُ الْکَثیر أوِ السُّکُوتُ‌ ‌الطَّویلُ الْمُفَوِّتُ لِلْموالاة بِمَعْنَی الْمُتابَعَةِ الْعُرفیّة إذا لَمْ یَکُنْ ماحیاً لِلصّورَةِ‌ ‌فَسَهْوُهُ لایَضُرّ وَ الْأحْوَطُ الْاجْتِنابُ عنه عمداً.

(هشتم هر فعلی که موجب محو صورت نماز گردد اعم از اینکه قلیل یا کثیر باشد مانند جست و خیز، رقصیدن، کف زدن و امثال این ها از اموری که منافی نماز است و فرقی بین عمد و سهو نیست و همچنین سکوت طولانی که موجب محو صورت نماز گردد و امّا فعل قلیلی که محو صورت نماز نکند بلکه فعل کثیری که ماحی نیست اشکالی ندارد مانند اشاره با دست برای بیان مطلبی و کشتن مار و عقرب و برداشتن کودک و در بغل گرفتن و شیر دادن به او هنگام گریه اش و شمردن رکعات با سنگریزه و شمردن استغفار در نماز وَتر با تسبیح و امثال این ها از اموری که در نصوص ذکر شده است و امّا فعل کثیر یا سکوت طولانی که موجب فوت موالات به معنای پی در پی بودن عرفیه در صورتی که باعث محو صورت نماز نباشد پس سهوی آن ضرری ندارد و احوط اجتناب از عمدی آن می باشد.)

شرح:

بی تردید اگر بین اجزاء نماز فعل کثیری که از سنخ نماز است فاصله شود مانعی ندارد (مانند اذکار یا دعاها یا سوره های طولانی) زیرا در این روایت این امور از نفس نماز شمرده شده است.

و امّا افعالی که از سنخ نماز نیست:

1- مشهور قائل به مبطل بودن فعل کثیر شده اند و بعضی هم ادعای اجماع بر آن نموده اند.

2- بعضی مبطل بودن آن را اختصاص داده اند به صورتی که فعل کثیر ماحی صورت نماز باشد به گونه ای که شخص را از حالت نماز خارج کند.

3- برخی هم گفته اند آنچه در مبطل بودن نماز معتبر است ماحی بودن است اعم از اینکه فعل کثیر باشد یا قلیل. (مصنّف همین نظر را اختیار کرده اند.)

صاحب مستند العروة (محقق خوئی):

وَ قَدِ اعتَرَف غیرُ واحِدٍ بِعَدَمِ نَصٍّ یَدُلُّ عَلی مُبْطِلیّة الْفِعْلِ الکثیر بعنوانه[1] .

(بعضی اعتراف کرده اند بر اینکه نصّی موجود نیست که دلالت کند بر مبطل بودن فعل کثیر با همین عنوان.)

بی تردید آنچه باعث محو صورت نماز باشد موجب بطلان نماز است.

مصنّف مثال هایی در این رابطه ذکر نموده است که عبارتند از جست و خیز، رقصیدن و کف زدن و آنها را منافی صلاة دانسته و مبطل بودن عمدی و سهوی آنها را متذکر شده اند.

معلوم است که اگر فعلی ماحی صورت صلاة باشد به گونه ای که سلب اسم صلوة کند مبطل است و فرقی نیست بین عمد و سهو آن زیرا در این صورت برحسب فرض، نمازی نمانده که تصحیح شود به وسیله حدیث لاتُعاد زیرا سالبه به انتفاء موضوع می باشد.

بلی البته در مبطلاتی که به استناد نص یا اجماع حکم به بطلان می شود طبعاً اختصاص به صورت عمد پیدا می کند زیرا در صورت سهو مشمول حدیث لاتُعاد خواهد بود.

در ادامه مواردی را که در نصوص به آنها اشاره شده و ماحی صورت صلوة نیست ذکر می نماید:

صحیحه عبدالله بن ابی یعفور:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) فِي الرَّجُلِ يُرِيدُ الْحَاجَةَ وَ هُوَ فِي الصَّلَاةِ قَالَ فَقَالَ يُومِئ بِرَأْسِهِ وَ يُشِيرُ بِيَدِهِ[2] .

(عبدالله بن ابی یعفور از امام صادق(ع) نقل کرده راجع به مردی که قصد حاجتی دارد در حالی که مشغول نماز است پس فرمود با سر و با دست اشاره کند.)

صحیحه علی بن جعفر:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَي بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَي(ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ فِي صَلَاتِهِ فَيَسْتَأْذِنُ إِنْسَانٌ عَلَي الْبَابِ فَيُسَبِّحُ وَ يَرْفَعُ صَوْتَهُ وَ يُسْمِعُ جَارِيَتَهُ فَتَأْتِيهِ فَيُرِيهَا بِيَدِهِ أَنَّ عَلَي الْبَابِ إِنْسَاناً هَلْ يَقْطَعُ ذَلِكَ صَلَاتَهُ وَ مَا عَلَيْهِ قَالَ لَابَأْسَ لَايُقْطَعُ بِذَلِكَ صَلَاتُهُ[3] .

(علی بن جعفر از برادرش موسی(ع) نقل کرده است که سؤال کردم از ایشان راجع به شخصی که مشغول نماز است پس انسانی پشت درب اذن می خواهد پس شخص نمازگزار تسبیح می گوید و صدایش را بلند می کند و به گوش کنیزش می رساند پس آن کنیز می آید سپس نمازگزار با دستش به او نشان می دهد که انسانی پشت درب می باشد آیا این کار نمازش را باطل می کند و تکلیف او چیست؟ فرمود اشکالی ندارد نمازش باطل نمی شود.)

صحیحه زراره:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي جَعْفَرٍ(ع) رَجُلٌ يَرَي الْعَقْرَبَ وَ الْأَفْعَي وَ الْحَيَّةَ وَ هُوَ يُصَلِّي أَ يَقْتُلُهَا؟ قَالَ نَعَمْ إِنْ شَاءَ فَعَلَ[4] .

(از زراره نقل شده است که به امام باقر گفت شخصی عقرب و افعی و مار می بیند در حالی که نماز می گذارد آیا آنها را بکشد؟ فرمود بلی اگر بخواهد انجام دهد.)

موثقه عمّار ساباطی:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ لَابَأْسَ أَنْ تَحْمِلَ الْمَرْأَةُ صَبِيَّهَا وَ هِيَ تُصَلِّي وَ تُرْضِعَهُ وَ هِيَ تَتَشَهَّدُ[5] .

(عمار ساباطی از امام صادق(ع) نقل کرده است که فرمود اشکالی ندارد که زن برگیرد کودکش را در حالی که نماز می خواند و به او شیر دهد وقتی تشهد می خواند.)

روایت حبیب خثعمی:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِي إِسْمَاعِيلَ السَّرَّاجِ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ قَالَ شَكَوْتُ إِلَي أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) كَثْرَةَ السَّهْوِ فِي الصَّلَاةِ فَقَالَ أَحْصِ صَلَاتَكَ بِالْحَصَي أَوْ قَالَ احْفَظْهَا بِالْحَصَي[6] .

(حبیب خثعمی گوید: از کثرت سهو در نماز به امام صادق(ع) شکایت بردم پس فرمود بشمار نمازت را با سنگریزه یا فرمود حفظ کن نمازت را با سنگریزه.)

در ادامه کلام مصنّف چنین آمده است: فعل کثیر یا سکوت طولانی که موجب فوت موالات به معنای متابعت عرفیه شود در صورتی که ماحی صورت صلوة نشود هرچند سهو آن مبطل نیست امّا احوط اجتناب از ارتکاب عمدی آن می باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo