< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

98/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: صلوة/صلوة آیات /سایر آیات

 

متن:

و أمّا فی سائر الآیات فمع تعمّد التّأخیر یجب‌ ‌الإتیانُ بها مادام العمر وکذا إذا عَلِمَ ونَسیَ. و أمّا إذا لم یَعْلَمْ بِها حتّی مَضَی‌ ‌الْوَقْتُ أو حتّی مَضَی الزّمانُ المتّصِلُ بِالْآیَةِ فَفِی الوجوبِ بَعْدَ الْعِلْمِ إشکالٌ ‌لکِنْ لایُتْرَکُ الْاِحْتیاطُ بِالْإتْیانِ بِها مادامَ الْعُمْر فوراً فَفوراً.‌

(و امّا در سایر آیات چنانچه عمداً نماز را تأخیر بیندازد تا پایان عمر واجب است آن را بجا آورد و همین طور زمانی که علم به وقوع پیدا کرده است و در اثر نسیان وی نماز تأخیر افتد و امّا هرگاه که علم پیدا نکرد تا وقت گذشت یا زمان متّصل به آیه گذشت پس در وجوب بعد از آنکه علم و اطّلاع حاصل نمود اشکال است لکن احتیاط را ترک نکند و به آوردن آن مادام العمر به فوریّت و اگر بجا نیاورد باز هم واجب است فوراً انجام دهد.)

شرح:

در صورت وقوع آیاتی غیر از کسوف و خسوف چنانچه مکلّف با علم به وقوع آنها تعمّداً نماز آیات را تأخیر اندازد و همینطور در صورت علم به وقوع و نسیان نماز تأخیر افتد واجب است مادام العمر بجا آورد. دلیل عمده آن هم تمسّک به اطلاق صحیحه زراره است.

زراره از امام باقر(ع):

انّه سُئل عن رَجُلٍ صَلّی بغیر طَهور او نَسیَ صلواتٍ لَمْ یُصَلِّها او نام عنها فقال یقضیها اِذا ذَکَرها فی اَیِّ ساعَةٍ ذکرها عن لیلٍ او نهارٍ[1] .

(زراره از امام باقر(ع) نقل کرده که از آن حضرت سؤال شد در مورد شخصی که نماز خوانده بدون طهارت یا نمازهایی را فراموش کرده و نخوانده است یا خواب رفته پس حضرت فرمود قضاء کند آن را هرگاه یادش آمد در هر ساعتی که متذکر شد از شب و روز.)

قول امام باقر(ع) در صحیحه زراره و محمد بن مسلم:

کُلُّ اخاویف السّماءِ مِنْ ظُلْمَةٍ اَوْ ریحٍ او فَزَعٍ فَصَلِّ له صَلاةَ الکسوفِ حتِّ یَسکُن.

(تمامی آیات ترسناک آسمانی از ظلمت یا باد یا وحشت آور پس نماز آیات برای آن بجا آور تا آرام گردد.)

و قول امام صادق(ع) در روایت سلیمان دیلمی پس ازسؤال راوی که هنگام زلزله چه کنم؟ فرمود صَلِّ صَلاة الکسوف. (نماز آیات بخوان.)

به دلیل اطلاق در هردو و عدم دلیل بر تقیید حکم به وجوب صلاة که نسبت به زمانی که علم به وقوع داشته و عمداً یا نسیاناً بجا نیاورده و هنگامی که علم به وقوع نداشته در اثر نوم یا غفلت شمول دارد.

متن:

یَثْبُتُ الکسوفُ و الخسوفُ وَ سائِرُ الْآیاتِ بِالْعِلْمِ وشهادَةِ ‌الْعَدْلَیْنِ ‌وَ إخْبارِ الرَّصَدی إذا حَصَلَ الْاِطْمئنان بِصِدْقِه عَلی إشْکالٍ فِی‌ ‌الْأخیر لکِن لایُتْرَکُ مَعَهُ الْاِحْتیاطُ وَ کذا فی وَقْتِها وَ مِقْدارِ مَکْثِها.

(ثابت می شود کسوف و خسوف و سایر آیات با علم و گواهی دو عادل و خبر دادن منجّم چنانچه اطمینان به صدق آن حاصل گردد البته در مورد اخبار رصدی اشکال است پس احتیاط با آن ترک نشود و همین طور در وقت وقوع و مقدار زمان آن.)

شرح:

در ثبوت کسوف و خسوف به علم تردیدی نیست مانند وقتی که شخصاً شاهد آن باشد و معلوم است که حجیّت قطع ذاتی است و همینطور شیاع مفید علم، وقتی تعدادی که از قول آنان علم حاصل می شود گواهی کنند که کسوف یا خسوف واقع شده است.

ممکن است به دلیل علمی مانند بیّنه یعنی گواهی عدلین اثبات کسوف یا خسوف اثبات گردد از آنجا که دلیل اعتبار بیّنه اطلاق دارد و مانحن فیه را هم شامل می شود.

البته بعضی هم شهادت عدل واحد بلکه گواهی ثقه واحد را هم کافی دانسته اند و امّا اِخبار منجّم بر فرض که اطمینان به صدق آن حاصل باشد بنابر نظر مصنّف محل اشکال است هرچند احتیاط لایترک حکم به ثبوت کسوف یا خسوف می باشد.

می توان گفت که با وجود حصول اطمینان محلّی برای اشکال نمی باشد زیرا حصول اطمینان خود حجّت عقلائیه است مانند قطع.

اکنون ببینیم مراد از اطمینان بِصِدْقه کدام است؟

اطمینان به صدق مخبر یا اطمینان به صدق خبر، زیرا ممکن است اطمینان به راستگو بودن منجّم باشد امّا به صدق خبر اطمینان حاصل نشود از آن جهت که احتمال خطاء و عدم اصابت خبر با واقع ممکن است بنابراین نسبت به وقوع کسوف یا خسوف شک و تردید موجود باشد که طبعاً بی اثر خواهد بود.

(متن) تَجبُ هذه الصَّلاة عَلی کُلّ مکلّف إلّاالحائِض و النفساءِ‌ ‌فَیَسْقُطُ عَنْهُما أداؤُها والأحوط ‌قضاؤُها بعد الطّهر و الطَّهارَة.‌

(نماز آیات واجب است بر هر مکلّفی بجز حائض و نفساء پس ساقط می شود از آنها اداء آن و احتیاط آن است که قضاء آن را بعد از پاکی بجا آورد.)

شرح:

اینکه این نماز بر هر مکلّفی واجب است هنگام وقوع هر یک از آیات در فصل اثبات وجوب نماز آیات ادلّه آن ذکر شد امّا استثناء حائض و نفساء به استناد نصوص بسیاری که دلالت دارند بر حرمت صلوة بر حائض و نفساء محرز می باشد.

صحیحه زراره:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ إِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ طَامِثاً فَلَا تَحِلُّ لَهَا الصَّلَاةُ[2] .

(زراره از امام باقر(ع) نقل کرده است که فرمود: هرگاه زن حائض شد پس نماز بر او جایز نیست.)

برحسب این صحیحه حرام است نماز بر حائض مطلقا به دلیل اطلاق آن.

البته نفساء و حائض در احکام مساوی هستند اِلّا ماخرج بالدلیل «بجز مواردی که فرضاً در حکمی دلیل بر تفاوت بین آنها وجود داشته باشد.»

امّا در مورد قضاء نماز آیات بر حائض و نفساء مصنّف قضاء بعد از پاکی را احوطدانستند، گوییم بر حائض و نفساء قضاء نماز آیات واجب نیست زیرا که اساساً قضاء نماز به امر جدید است و بر اساس اِقْضِ مافات کما فات «قضا کن آنچه را فوت شده همان گونه که فوت شده است»موضوع عبارت از فوت می باشد و لابدّ از صدق این عنوان است در حکم به قضاء و آن هم متوقف است بر تعلق تکلیف به اداء و ثبوت آن یا به نحو فعلیّت نسبت به کسی که عمداً آن را ترک کرده و عاصی است. یا به اقتضاء به جهت وجود مانع از تنجیزنسبت به شخص ناسی و نائم که اطلاق فوت بر این موارد صحیح است و امّا حائض و نفساء از اوّل الامر تکلیف وجوب به آنها تعلّق نگرفته است حتّی در مرحله شأن و اقتضاء.

بنابراین اساساً موضوع یعنی فوت، منتفی است تا بخواهد حکم وجوب قضاء بر آن وارد گردد و بر فرض شک هم که اصالة البرائة بر آن جاری خواهد بود.

مضافاً بر اینکه تصریح به عدم وجوب قضاء بر نماز حائض در بعض نصوص داریم:

صحیحه زراره:

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ(ع) عَنْ قَضَاءِ الْحَائِضِ الصَّلَاةَ ثُمَّ تَقْضِي الصِّيَامَ؟ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهَا أَنْ تَقْضِيَ الصَّلَاةَ وَ عَلَيْهَا أَنْ تَقْضِيَ صَوْمَ شَهْرِ رَمَضَانَ[3] .

(زراره گوید از امام باقر(ع) سؤال کردم در مورد قضاء نماز حائض و سپس قضاء روزه وی؟ آن حضرت فرمود قضاء نماز بر او نیست و قضاء روزه ماه رمضان برعهده او می باشد.)

این صحیحه در مورد مطلق صلاة است و اختصاص به یومیّه ندارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo