< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید علی‌اصغر دستغیب

98/12/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلوة الجماعة /بررسی چند نکته

 

أقول:

همانگونه که عَلَمَین حکیم و خوئی(قدس سرّهما) بیان داشته اند، با توجه به اَنْسب بودن لفظ شِبر از لفظ سِتر با صدر روایت (فرض ضیق مکان) اطمینان حاصل می شود که نسخه صحیح تر همان شِبر می باشد و در نتیجه روایت موثقه از مانحن فیه یعنی از بحث ساتر و حائل خارج خواهد بود و حدّاقل اینکه نسبت به لفظ ستر در موثقه شک و تردید است و ثابت نیست و طبعاً نمی تواند با صحیحه در تعارض قرار گیرد. با این ترتیب حمل هایی از قبیل تقیّه یا جمع عرفی و حمل صحیحه مزبور بر استحباب قابل قبول نخواهد بود.

اکنون لازم است نکاتی را مورد بررسی قرار دهیم:

1- دانستیم که ساتر و حائل مانع از جماعت است و از شروط نمازجماعت این است که چنین مانعی موجود نباشد، امّا آیا حتّی برای یک لحظه هم وجود حائل، مانع است یا در صورتی که از ابتداء تا انتهاء نماز بطور مستمر حائل برقرار باشد مانع است و موجب بطلان جماعت؟

پاسخ آن است که صحیحه دلالت دارد بر اینکه سُتره، مانع است و اطلاق دارد بنابراین فرقی نیست بین صورت استمرار و عدم آن لذا به مجرد وجود حائل جماعت باطل می شود و نماز فرادی می گردد اعم از اینکه در ادامه آن حائل مرتفع شود یا باقی بماند.

با این ترتیب تفاوتی نیست بین اینکه در جمیع حالات نماز از قیام و قعود و رکوع و سجود حائل موجود باشد یا در بعض حالات مزبور حیلولت داشته باشد مانند کوتاه بودن آن که در حال سجده حائل است امّا در حال قیام یا قعود حائل نمی باشد.

2- آیا این حکم یعنی شرط عدم المانع در جماعت شامل چیزی که مانع از رؤیت نباشد هرچند مانع از عبور و تردّد است هم می شود یا نه؟ مانند دیوار شیشه ای یا پنجره ها یا دیواری که دارای سوراخ های زیاد است به طوری که در هیچیک از حالات مانع مشاهده نباشد. پاسخ آن است که آنچه در صحیحه وارد شده لفظ سُترة است و به معنای پوشش و سُتْرَةُ السطح به معنای دیوار اطراف بام می باشد و قرار دادن آن به منظور آن است که از رؤیت و مشاهده همسایگان محفوظ باشد بنابراین جهت صدق مفهوم سُتره معتبر است که مانع از رؤیت و مشاهده باشد.

و امّا جدار که در روایت عطف به ستره شده است از قبیل عطف خاص بر عام می باشد و در واقع جدار به عنوان یکی از مصادیق غالب سُتره بر آن عطف گردیده است و دانستیم که سُتره اختصاص بما یمنع المشاهده دارد.

با این ترتیب جدار فی نفسه موضوع مستقلّی برای حکمی غیر از ستره نمی باشد که در نتیجه تمسّک به اطلاق آن نماییم از حیث ساتر بودن و عدم آن. (به عبارت دیگر دو حالت مانع از مشاهده و غیر مانع از مشاهده)

با این ترتیب اگر حائل مانع از مشاهده نباشد مانند شیشه و پنجره و غیره ، آن حائل نه ستره است نه جدار،و در نتیجه مانع از ائتمام نخواهد بود.

فتحصّل که حائل بودن شیشه یا پنجره یا دیواری که دارای ثقوب و سوراخ های زیاد است اشکالی ندارد.

ضمناً ارتکاز عرفی هم مساعد این نظریه است زیرا اموری که هرچند مانع عبور و تردّد است امّا مانع مشاهده و رؤیت نیست عرفاً ضرری به وحدت مکان نمی زند و دو طرف چنین حائلی که افراد حاضر در طرفین یکدیگر را می بینند عرفاً یک مجلس محسوب می شود و تعدّد جلسه عرفاً منوط به وجود حائلی است که مانع از مشاهده باشد.

مرحوم صاحب جواهر(ره) در این رابطه نظریه خود را چنین ابراز نموده اند:

وَ لاتَصِحُّ مَعَ حائِلٍ بَیْنَ الْاِمامِ و الْمَأمُوم یَمْنَعُ المُشاهَدَةِ جِداراً کانَ اَوْ غَیْرَهُ بِغَیْرِ خِلافٍ اَجِدُهُ، بَل الظّاهِرُ اَنَّهُ اِجْماعیٌّ ... وَ قَدْ یقوی فِی النَّظَر عَدَمُ قَدْحِه لَوْ کانَ شباکاً مانعاً لِلْاِسْتِطْراقِ دُونَ المُشاهدةِ وِفاقاً لِلسّرائِر وَ الذِّکری و الدّروس و البیان و المُوجَز و مسالک بل هو المشهور کَما فِی الذَّخیرةِ و الْکِفایَة و الرّیاض، بَلْ لَمْ اَجِدْفیه خلافاً اِلّا مِنَ الشیخ فی الخلاف فَلَم یُجَوِّزْهُ وَ السَیّدُ فِی الْغُنْیَةِ، فَلا حَجَّةَ لَهُما سِوی الْاِجماعِ الْمُدَّعی فِی الْخِلافِ عَلَی الظّاهر وَ الْغُنْیَةُ کَذلِک الّذی لَمْ یَثْبُتْ عَدَمُ وِفاقِ اَحَدٍ مِنَ الْعُلَماءِ فیه بَلْ صَریحُ مَنْ تَأَخَّرَ عَنْهُما خِلافُه ...[1] .

(و صحیح نیست با حائل بین امام و مأموم در صورتی که مانع از مشاهده باشد اعم از دیوار یا غیر آن بدون خلافی که یافته باشم آن را بلکه ظاهراً اجماعی است ... و آنچه در نظر قویّ است اینکه ضرر ندارد اگر مانع پنجره هایی باشد که هرچند مانع از عبور وتردّد است امّا مانع از مشاهده نیست موافق با آنچه در سرائر و ذکری و دروس و بیان و موجز و مسالک بلکه مشهور همانگونه که در ذخیره و کفایه و ریاض است بلکه نیافتم من در آن خلافی مگر از شیخ در خلاف که جایز ندانسته آن را و سیّد در غُنیه و دلیلی برای آنها نیست بجز اجماعی که ادّعا شده است در کتاب خلاف ظاهراً و غنیه همچنین، در حالی که ثابت نیست یک نفر از علماء به آن موافق باشد بلکه متأخرین از شیخ و سیّد تصریح به خلاف نظر ایشان نموده اند.)

نظر مرحوم محقق همدانی در مصباح الفقیه:

ثُمَّ اِنَّ الظاهِرَ کَما نَبَّهَ علیه شَیْخُنا الْمُرْتَضی اَنَّ ما فی الصحیح مِنْ جَعْلِ الْجِدارِ مُقابلاً لِلسُّتْرَةِ اِنَّما هُوَ بِاعْتِبارِ ذاتِ السّاتِرِ بِمَعنی اَنَّ السّاترَ قَدْ یَکونُ جِداراً وَ قَدْ یَکُونُ غَیْرَهُ لا بِاعْتِبارِ اَصْلِ السِّترِ کَیْ یَکُونُ الجِدارُ بِنَفْسِه مِنْ حَیْث هُوَ مَناطاً لِلْحُکْمِ سَواءٌ تَحَقَّقَ بِهِ السِّترِ اَمْ لا فَیعْتَبر فی مانِعیّة الْجِدارِ اَیْضاً کالسُّتْرَة السِّتْرُ وَ الْمَنْعُ عَنِ الْمُشاهَدَةِ. فَالْجِدارُ المَصْنُوعِ مِنَ الزُّجاجِ الْغَیْرِ الْمانِعِ عَنْ مُشاهَدَةِ ماوَرائه غَیْرُ المانِعِ عَنِ الْاِئتِمام وَ هکذا الکلام فِی الشّبابیکِ الْمانعَةِ عَنِ الْاِسْتِطْراقِ دُونَ الْمُشاهَدَةِ فهیَ غَیْرُ مانِعَةِ عَنْ جَوازِ الْاِئْتِمام کَما نُسِبَ اِلی مَعْظَمِ الْاَصْحاب ...[2] .

(ظاهراً همانگونه که شیخ ما مرتضی «انصاری» به آن آگاهی داده اند آنچه در روایت صحیحه آمده که جدار در مقابل سُتْرَة قرار گرفته است به اعتبار خود ساتر است یعنی ساتر گاهی جدار است و گاهی غیرجدار «نه به اعتبار اصل سِتر که جدار فی نفسه مناط برای حکم باشد چه ستر به آن محقق شود یا نشود» پس معتبر است سِتر و منع از مشاهده در مانعیت جدار همانگونه که در سُتره چنین می باشد، پس جِدار ساخته شده از شیشه که از پشت آن مانع از مشاهده نیست، مانع از جماعت نخواهد بود و همینطور پنجره هایی که مانع از عبور و تردد است امّا مانع از مشاهده نمی باشد آن هم مانع از جواز جماعت نیست همانطور که به معظم اصحاب نسبت داده شده است.)


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo