< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

1401/12/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب القرض/احکام قرض /وجه التزام

 

در مباحث حقوقی و مالی سه عنوان مستقل به نام وجه التزام و جریمه‌ی دیرکرد و خسارت تأخیر تأدیه وجود دارد که منحصر به عقد القرض هم نیست بلکه در مطلق قراردادها قابل ملاحظه است و باید به بیان وجه تمایز هریک پرداخت.

از منظر قانون‌گذار خسارت تأخیر تأدیه، به خسارتی گفته می شود که در دیون پولی، متعهِّد له می‌تواند در صورت عدم اجرای تعهد یا تأخیر در آن از متعهِّد دریافت نماید، لکن دریافت این خسارت مشروط به شروط ذیل است:

     احراز وجود ضرر برای متعهد له.

     پیش بینی لزوم جبران خسارت در ضمن اصل قرارداد یا در قانون و یا مرتکز بودن آن. [1]

     انقضای زمان اجرای قرارداد و تعهد.[2]

     عدم اثبات مستند بودن عدم وفای به تعهد به حوادثی خارج از اراده‌ی متعهد [3] یا قوه‌ی قاهره [4] .

لازم به ذکر است که براساس تصریح قانون مدنی اگر در ضمن قرارداد، مبلغ معینی به عنوان خسارت یا جریمه برای التزام متعهد به ایفای تعهد خود شرط شده باشد (اصطلاحا به آن وجه التزام قراردادی می‌گویند)، تعهد کننده در فرض عدم اجرای تعهد یا تأخیر در آن ملزم به پرداخت آن خواهد بود و حاکم نمی‌تواند به لحاظ خسارت به وجود آمده، او را به پرداخت بیشتر با کمتر از آن محکوم نماید. [5]

از سوی دیگر باید توجه داشت از آنجا که براساس ماده ۲۱۹ قانون مدنی ، اصل بر لزوم قراردادها است و مفاد هر قراردادی پس از انعقاد آن، برای هر دو طرف لازم الرعایه و لازم الاجرا می‌باشد و طرفین ملزم به تبعیت از مفاد آن هستند، شرط جزا یا همان وجه التزام و یا به تعبیر قانونی خسارت عدم انجام تعهد یا خسارت تأخیر در انجام تعهد، یک ضمانت اجرایی برای ایجاد فشار و الزام طرف مقابل، در جهت التزام به انجام عقد و اجرای مفاد قرارداد می‌باشد. شرط امکان دریافت خسارت قراردادی یا شرط وجه التزام اگر به درستی در قرارداد درج شود، امنیت قرارداد را تضمین نموده و از تخلفات طرف قرارداد جلوگیری می‌نماید (مانند اینکه در قرارداد بیع غیر منقول شرط شود که در صورت عدم تحویل یا عدم تنظیم سند در زمان مشخص، متعهد له حق دریافت خسارت داشته باشد، که در این فرض مشروط علیه یا فروشنده تمام تلاش خود را خواهد کرد تا رأس موعد قانونی به تعهد خود عمل نماید و مجبور به پرداخت خسارت نشود).

به عبارت دیگر وجه التزام نوعی جریمه تأخیر تأدیه است که بر اساس شرط ضمن عقد دریافت می‌شود و در واقع مجازاتی است که طرفین معامله در متن قرارداد تعیین می‌کنند تا در صورتی که یکی از متاعقدین از اجرای آنچه که در قرارداد به عهده‌ وی گرفته، خودداری کند یا به عملی مبادرت ورزد که مطابق قرارداد ممنوع اعلام شده است، باید مبلغی را که در قرارداد معین شده، به عنوان جریمه به طرف مقابل پرداخت کند. بنابراین وجه التزام در حقیقت، وجه تضمین‌کننده پایبندی طرفین در معاملات است که به صورت شرط ضمن عقد در متن قراردادها ذکر می‌شود نه اینکه به انگیزه‌ی کسب سود بیشتر در قرارداد ملاحظه شده باشد. به نظر می‌رسد می‌توان این شرط را مجازاتی دانست که طرفین معامله در متن قرارداد تعیین می‌کنند تا در صورتی که هر کدام از آنها از مفاد عقد یا تعهد و التزامات پذیرفته شده در عقد تخلف کند، مبلغی را به طرف مقابل بپردازد.

از مطالب فوق بدست می‌آید که اولا نسبت بین وجه التزام و خسارت تأخیر تأدیه، عموم و خصوص مطلق است زیرا اگرچه هردو می‌تواند به صورت شرط صریح با مبلغ معین، ضمن قرارداد لحاظ شود اما لزوم خسارت تأخیر تأدیه صرفا منوط به وقوع خسارت منتسب به تعهد کننده بوده و منوط به اشتراط در ضمن عقد و تعیین مبلغ نیست، در حالی که وجه التزام متوقف بر اشتراط و تعیین مبلغ است (لزوم پرداخت آن به حسب عرف یا قانون، کافی نیست) و ضرورتی به تحقق خسارت در خارج ندارد.

ثانیا نسبت بین جریمه‌ی دیرکرد و وجه التزام، عموم و خصوص مطلق است زیرا وجه التزام به هدف پایبند نمودن طرف مقابل به ایفای تعهد محوله صورت می‌گیرد (وحدت مطلوب)، اما انگیزه‌ی اشتراط جریمه‌ی دیرکرد علاوه بر ملزم ساختن طرف مقابل به اصل تعهد خود، اجرایی نمودن هرچه سریعتر آن تعهد نیز می‌باشد (تعدد مطلوب).

به نظر می‌رسد براساس تحلیل مواد قانونی مختلف، اگر در ضمن عقد مبلغی بابت خسارت شرط شده باشد، مشمول ماده ۲۳۰ قانون مدنی بوده و تعهد کننده ملزم به پرداخت تفاضل بین مبلغ تعیین شده و خسارت حاصله نیست، اما اگر بابت خسارت شرط نشده باشد، وجه التزامی است که ارتباطی به وقوع خسارت و میزان آن ندارد تعهد کننده علاوه بر پرداخت آن، ملزم به پرداخت تفاضل آن و خسارت حاصله خواهد بود.

 

اقوال فقهاء :

در میان فقهاء نسبت به وجه التزام، چند دیدگاه وجود دارد که بدین شرح است:

    1. مرحوم شهید صدر معتقد است که دریافت وجه التزام در خصوص عقد القرض، حرام و در سایر عقود، جائز است.

    2. حضرت آیت الله سیستانی معتقدند که دریافت جریمه‌ی دیرکرد و وجه التزام در ازای دین و بدهی، حرام [6] و در ازای تأخیر تحویل عین شخصی (به صورت شرط فعل) یا عملیات معین، جائز است. [7]

    3. حضرت آیت الله مکارم شیرازی معتقدند که دریافت وجه التزام حتی در عقد القرض و در ازای دین، از جانب دولت به عنوان تعزیر یا برقرار قرار کردن نظم عمومی جائز است، همچنان که براساس شرط ضمن عقد نیز در صورتی که به تفهیم و توافق هردو طرف قرارداد رسیده باشد، صحیح خواهد بود. [8]


[1] ماده ۲۲۱ قانون مدنی :اگر کسی تعهد اقدام به امری را بکند یا تعهد نماید که از انجام امری خودداری کند در صورت تخلف مسئول خسارت طرف مقابل است‌ مشروط بر اینکه جبران خسارت تصریح شده و یا تعهد عرفاً به منزله تصریح باشد و یا بر حسب قانون موجب ضمان باشد.
[2] ماده ۲۲۶ قانون مدنی :در مورد عدم ایفاء تعهدات از طرف یکی از متعاملین طرف دیگر نمیتواند ادعای خسارت نماید مگر اینکه برای ایفاء تعهد مدت‌ معینی مقرر شده و مدت مزبور منقضی شده باشد و اگر برای ایفاء تعهد مدتی مقرر نبوده طرف وقتی میتواند ادعای خسارت نماید که اختیار موقع‌ انجام با او بوده و ثابت نماید که انجام تعهد را مطالبه کرده است.
[3] ماده ۲۲۷ قانون مدنی :متخلف از انجام تعهد وقتی محکوم به تادیه خسارت میشود که نتواند ثابت نماید که عدم انجام به واسطه علت خارجی بوده است که‌ نمیتوان مربوط به او نمود.
[4] ماده ۲۲۹ قانون مدنی :اگر متعهد به واسطه حادثه که دفع آن خارج از حیطه اقتدار اوست نتواند از عهده تعهد خود برآید محکوم به تادیه خسارت نخواهد بود.
[5] ماده ۲۳۰ قانون مدنی :اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که در صورت تخلف متخلف مبلغی به عنوان خسارت تادیه نماید حاکم نمی‌تواند او را به بیشتر یا‌ کمتر از آن چه که ملزم شده است محکوم کند.
[6] مسأله ۱۰۴۰ - ربای دیرکرد آن است که طلبکار در مقابل تأخیر در پرداخت دین (بدهی)، مبلغی پول یا چیز دیگری که دارای ارزش مالی است، از بدهکار مطالبه نماید.مسأله ۱۰۴۱ - قرار دادن هر نوع جریمه‌ای در مقابل تأخیر در پرداخت دین توسط طلبکار جایز نیست، هرچند این کار با رضایت بدهکار انجام شود. این جریمه، شامل هر یک از اقسام زیاده که در مسألۀ‌ «۱۰۲۷» ذکر شد، ‌می‌گردد. بنابراین، فرقی ندارد جریمۀ مذکور، عین مال مانند مبلغی پول باشد یا عمل یا منفعت و مانند آن (که دارای ارزش مالی است) و فرقی نمی‌کند جریمۀ فوق در ضمن قراردادی شرط شده باشد یا نه و تغییر نام آن به «خسارت تأخیر تأدیه» یا «وجه التزام» آن را حلال نمی‌کند. همین طور، فرقی ندارد بدهکاری مدیون بابت معاملۀ نسیه یا سلف یا قرارداد قرض‌الحسنه یا اجرت کار یا غیر آن باشد.رساله‌ی جامع، جلد ۳.
[7] مواردی که دریافت دیرکرد جایز است:الف - دیرکرد در ازای تأخیر در تحویل کالای معیّن (عین شخصی)مسأله ۱۰۴۷ - قرار دادن جریمۀ دیرکرد در ضمن عقد در ازای تأخیر نسبت به مالی که به صورت «عین شخصی» بوده و فرد باید آن را در زمان معیّنی تحویل دهد، اشکال ندارد؛ البتّه، این در صورتی است که دیرکرد مذکور به صورت «شرط فعل» در ضمن عقد ذکر شده باشد. بنابراین، اگر فرد منزل یا مغازه‌اش را بفروشد و خریدار در ضمن معامله شرط نماید چنانچه فروشنده در تحویل منزل یا مغازه از فلان تاریخ‌، تأخیر کند، ‌به ازای هر روز تأخیر، فلان مبلغ بپردازد، چنین شرطی اشکال ندارد؛ امّا اگر شرط شده: «چنانچه فروشنده در تحویل منزل یا مغازه از فلان تاریخ‌، تأخیر کند، ‌به ازای هر روز تأخیر، فلان مبلغ مدیون باشد»، چنین شرطی – همان طور که در مسألۀ «۳۰۰» گفته شد – صحیح نیست. همین طور، اگر در ضمن عاریه دادن کتاب شرط شود در صورت تأخیر عاریه گیرنده در تحویل کتاب به کتابخانه از زمان معیّن، در ازای هر روز فلان مبلغ بپردازد، اشکال ندارد؛ امّا اگر عاریه دهنده بگوید: «چنانچه در تحویل کتاب از تاریخ معیّن تأخیر کنی، به ازای هر روز تأخیر فلان مبلغ بدهکار باشی»، چنین شرطی – همان طور که در مسألۀ «۳۰۰» گفته شد – صحیح نیست.ب. دیرکرد در ازای تأخیر در انجام عملمسأله ۱۰۴۸- قرار دادن جریمۀ دیرکرد در ضمن عقد در ازای تأخیر در انجام عملی همچون سند زدن ملک یا بنّایی و احداث بناء که انجام آن در زمان معیّنی با قرارداد بر فرد واجب شده اشکال ندارد‌؛ البتّه، این در صورتی است که دیرکرد مذکور به صورت «شرط فعل» در ضمن عقد ذکر شده باشد. بنابراین، اگر فرد منزل یا مغازه‌ای را بخرد و در ضمن معامله با فروشنده شرط کند، در زمان معیّنی اقدام به سند زدن آن به نام وی نماید و اگر انتقال سند به نام وی را از مدّت مقرّر تأخیر بیندازد، در ازای هر روز تأخیر، فلان مبلغ را به عنوان دیرکرد بپردازد؛ این شرط اشکال ندارد؛ امّا اگر شرط کند در ازای هر روز تأخیر، فلان مبلغ را به عنوان دیرکرد بدهکار باشد صحیح نیست. همچنین، اگر فرد مثلاً فرد بنّایی را اجیر نماید تا خانه‌ای را در مدّت شش ماه بسازد و در ضمن عقد اجاره با بنّا شرط کند در صورتی که ساخت و ساز و احداث خانه را از مدّت مقرّر تأخیر بیندازد، در ازای هر روز تأخیر فلان مبلغ را به عنوان دیرکرد بپردازد، صحیح است؛ امّا اگر شرط کند در ازای هر روز تأخیر، فلان مبلغ را به عنوان دیرکرد بدهکار باشد صحیح نیست.رساله‌ی جامع، جلد ۳.
[8] دریافت جریمه و خسارت تأخیر توسط بانکپرسش : اگر در بازپرداخت وامى که از بانک گرفته شده است تأخیرى صورت بگیرد، آیا بانک تحت عنوان جریمه و خسارت تأخیر انجام تعهد مى تواند پولى را به عنوان دیرکرد دریافت کند؟پاسخ : جریمه دیر کرد هر گاه به عنوان یک قانون بانکی طبق محاسبه سود پول اعمال شود نوعی ربا خواری و حرام است. و اگر به عنوان تعزیر در برابر تأخیر در پرداخت دین باشد (در فرض عدم اعسار) مبلغ آن جریمه متعلق به بیت المال است نه سیستم بانکی . و اگر به عنوان شرط ضمن العقد در آید و به وام گیرندگان تفهیم شود و آنها موافقت کنند می تواند مشروع باشد و در این صورت نیز سزاوار است انصاف را رعایت کنند.http://www.makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=21&catid=661شرط بازنگرداندن بیعانه در صورت انصراف خریدارپرسش : قبل از انجام معامله ماشین مشتری مبلغی رابه عنوان بیعانه به فروشنده می دهد تا جنس را برایش نگه دارد و به دیگران نفروشد و با هم شرط می کنندکه اگر از خریدپشیمان گشت بیعانه به او باز نخواهد گشت، حال مشتری پشیمان گشته آیا چنین شرطی صحیح بوده و فروشنده میتواندطبق شرط دربیعانه تصرف کند؟پاسخ : نوعی قرارداد است و اشکالی ندارد.https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=46666&mid=260576.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo