درس خارج فقه استاد حمید درایتی
1401/12/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب القرض/احکام قرض /خسارت تأخير تأديه
• سبب، متعدد باشد:
◦ تعدد سبب در عرض باشد — شکی نیست که براساس قاعدهی تسبیب، همهی اسباب ضامن خواهند بود (مانند شهادت دو نفر به ناحق).
◦ تعدد سبب در طول باشد — در این صورت (مانند حفر چاه در طریق توسط یک نفر و پوشاندن روی او توسط فردی دیگر) چند نظریه بین فقهاء وجود دارد[1] :
⁃ سبب مقدم در تأثير، ضامن است — قائلین به این نظریه معتقدند که اگر خسارتی ناشی از دو سبب طولی باشد، آن سببی که در تأثیر منجر به خسارت، مقدم باشد، ضامن خواهد بود (مانند حفر کنندهی چاه در مثال فوق)، زیرا زمینهی بروز خسارت را او به وجود آورده و سبب مؤخر به تنهایی نمیتوانست سبب خسارت شود. لازم به ذکر است که این معیار، مربوط به مواردی است که اقدام هردو سبب، غیر مجاز باشد و الا سببی که مرتکب عمل غیر مجاز شده، ضامن خواهد بود.
⁃ سبب مؤخر در وجود، ضامن است — قائلین به این نظریه معتقدند که اگر خسارتی ناشی از دو سبب طولی باشد، آن سببی که متأخر است، ضامن خواهد بود زیرا اگر سبب دوم رخ نمیداد، سبب اول نمیتوانست موجب بروز خسارت شود.
⁃ سبب اقویٰ، ضامن است — قائلین به این نظریه معتقدند همچنان که در بروز خسارت ناشی از اجتماع سبب و مباشر، هر طرف که اقویٰ باشد، ضامن است، اگر خسارتی ناشی از دو سبب طولی باشد نیز هر سببی که اقویٰ باشد، ضامن خواهد بود.
⁃ همه سببها ضامنند — قائلین به این نظریه معتقدند که اگر خسارتی ناشی از دو سبب طولی باشد، با توجه به اینکه از یک سو خسارت مستند به فعل هردو سبب است، و از سوی دیگر تقدم در تأثیر یا در حدوث یا اقویٰ بودن یک سبب، دلیل بر ترجیح هیچ یک از دو سبب نیست، هردو سبب ضامن خواهند بود.
فقهاء براساس قاعدهی تسبیب که متحصل از روایات است، در فروع فقهی مختلفی حکم به ضمان سبب نمودهاند (هرچند که برخی از آن موارد مورد نقاش واقع شده است). برخی از آن فروع عبارت است از:
1. انداختن کودک یا حیوان ضعیفی که قدرت بر فرار ندارد، در قفس حیوان درنده.[2]
2. غصب نمودن گوسفندی که برهی او از گرسنگی بمیرد.[3]
3. غصب نمودن چارپایی که کرّهی او نیز به دنبال مادر خود حرکت نماید.[4]
4. باز کردن افسار حیوانی که موجب فرار کردن آن شود.[5]
5. شناساندن مالی با سارق که منجر به سرقت آن شود.[6]
6. باز کردن بند مشکی که موجب برون ریختن روغن آن شود. [7]
7. جاری کردن آب یا برافروختن آتش بیش از نیاز که سبب بروز خسارت شود.[8]
8. رم دادن حیوانی که دیگری افسار او را باز نموده باشد.[9]
9. برداشتن لنگر کشتی که موجب غرق شدن آن شود.[10]
10. مانع شدن از بستن حیوانی که موجب ضیاع آن شود.[11]