< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

1402/03/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب القرض/احکام قرض /حکم جاهل ربا

 

شایان ذکر است که مفسرین بزرگی نیز مانند مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان[1] و مرحوم سید عبدالأعلی سبزواری در تفسیر مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، از آیات فوق مطالب ذیل را بدست آورده‌اند :

    1. این آیات اساسا در مقام تشریع حرمت ربا نیست بلکه به حسب نزول، مؤخر از آیات سوره‌ی روم[2] و آل‌عمران[3] بوده و لسان تأکیدش داشته و در مقام بیان احکام مرتبط به حرمت ربا می‌باشد.

    2. بر اساس سیاق آیه و تعبیر موعظه، آیه‌ی اول در مقام تبیین یک قاعده‌ی کلی است که هرکس قبل از اطلاع از حرام بودن امری مرتکب آن شده باشد، عقوبتی متوجه او نخواهد بود{فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ}، اما اگر پس از مطلع شدن از حرام بودن آن، به حکم الهی بی‌توجهی نمود و آن را حلال شمرد، از اصحاب دوزخ و مخلّد در جهنم خواهد بود{وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُون}. [4]

    3. مقصود از موعظه در آیه‌ی اول، دلیل تحریم است (نه توبه) و فقره‌ی «فَلَهُ مَا سَلَفَ» ناظر به حکم تکلیفی و غفران ذنب و عدم مضرّ بودن ارتکاب‌های پیشین می‌باشد (نه اینکه ناظر به حکم وضعی و عدم ضمان باشد)، و فقره‌ی «وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ» نیز مربوط به تبعات معاصی سابق نظیر کفاره و قضاء و... است که باید در انتظار تشریع و تبیین آن از جانب پروردگار متعال بود.

مرحوم سبزواری معتقدند که اگرچه مفهوم آیه همین نکات فوق الذکر است لکن براساس مفاد روایات و استناد اهل البیت علیهم السلام به فقره‌ی «فَلَهُ مَا سَلَفَ»، این آیه دلالت بر عدم ضمان و لزوم استرداد اموال نیز خواهد داشت.

    4. باتوجه به اینکه ربا گرفتن و کسب سود از بدهکار غیر متمکّن نزد عقلاء عمل قبیح و مستنکری است و براساس آیات سوره‌ی نساء[5] نیز حرمت ربا از قوانین شرایع گذشته بوده و دلیلی بر نسخ آن وجود ندارد، آلوده شدن به ربا حتی در فرض جهل و غیر عمد هم موضوع توبه و عذرخواهی واقع می‌شود[6] (نه اینکه توبه اختصاص به عالم عامد یا جاهل مقصر داشته باشد).

    5. باتوجه به اینکه از یک سو از منظر قرآن، بالاترین حرام الهی أکل ربا [7] و تولّی کفار[8] است و هردو را لحن شدید و غلیظی منع نموده است، و از سوی دیگر توبه و ندامت را حتی برای رباخوار نیز مفید و ثمربخش دانسته است، بدست می‌آید که هر گناه و معصیتی قابل توبه است و رحمت واسعه‌ی الهی شامل همه‌ی بندگان خواهد بود. [9]

در برابر نظر مشهور، برخی از فقهاء ادعا (مانند مرحوم ابن ادریس[10] ) نموده‌اند که مال ربوی نیز همانند سایر اموال حرام، حتی اگر در حال جهل یا غفلت دریافت شده باشد، باید به صاحب آن رد شود و رباخوار در هر حالی نباید بیش از رأس المال خود کسب نماید. برای اثبات این ادعا نیز به چند دلیل تمسک شده است:

     مقتضای قاعده‌ی اولی آن است که اگر مالی از طریق حرام و به غیر از اسباب مملّک بدست آید، حتی در فرض جهل هم باید عین آن در فرض بقاء عین، یا مثل و قیمت آن در قرض تلف عین استرداد شود.

     آیه‌ی شریفه‌ی ﴿فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴾[11] ، تصریح دارد که رباخوار حق تصرف و تملک در اموال ربوی دریافتی قبل از توبه را ندارد. براساس مفاد این آیه نیز روشن می‌شود که فقره‌ی «فَلَهُ مَا سَلَفَ» در آیه ۲۷۵ سوره‌ی بقرة ناظر بر حکم تکلیفی و نفی عقوبت از رباخوار جاهل است. همچنین حتی اگر روایتی هم صراحت در عدم ضمان رباخوار جاهل داشته باشد، به جهت مخالفت آن با کتاب باید طرح شود و تاب تخصیص زدن کتاب را نخواهد داشت.

     تمام روایاتی که برای عدم ضمان رباخوار جاهل بدان تمسک شده است، نه تنها صراحت در عدم ضمان ندارد بلکه ظهور در مضرّ نبودن اعمال سابق و نفی عقوبت و حلال بودن افعال گذشته دارد، مانند:

        6. محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن محمد بن عيسى ، عن منصور ، عن هشام بن سالم ، عن أبي عبدالله عليه‌السلام قال : سألته عن الرجل يأكل الربا وهو يرى أنه له حلال ، قال : لا يضره حتى يصيبه متعمدا ، فاذا أصابه متعمدا فهو بالمنزل الذي قال الله عزّ وجلّ.[12]

        7. محمد بن الحسن بإسناده عن ابن أبي عمير ، عن حماد بن عثمان ، عن الحلبي ، عن أبي‌عبدالله عليه السلام انه سئل عن الرجل يأكل الربا وهو يرى انه له حلال؟ فقال : لا يضره حتى يصيبه متعمدا ، فاذا اصابه متعمدا فهو بمنزلة الذي قال الله عزّ وجلّ.[13]

        8. وعنه ، عن أحمد بن محمد ، عن الوشاء ، عن أبي المغرا قال : قال أبو عبدالله عليه‌السلام : كل ربا اكله الناس بجهالة ثم تابوا فانه يقبل منهم إذا عرف منهم التوبة. و قال : لو أن رجلا ورث من أبيه مالا وقد عرف أن في ذلك المال ربا ولكن قد اختلط ـ في التجارة ـ بغيره حلال، كان حلالا طيبا فليأكله ، وإن عرف منه شيئا أنه ربا فليأخذ رأس ماله وليرد الربا ، وأيما رجل أفاد مالا كثيرا قد أكثر فيه من الربا فجهل ذلك ثم عرفه بعد فأراد أن ينزعه ، فما مضى فله، ويدعه فيما يستأنف.[14]

        9. وعن عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد وأحمد بن محمد جميعا ، عن ابن محبوب ، عن خالد بن جرير ، عن أبي الربيع الشامي قال : سألت أبا عبدالله عليه‌السلام عن رجل أربى بجهالة ثم أراد أن يتركه ، قال : أما ما مضى فله، و ليتركه فيما يستقبل ثم قال : إن رجلا أتى أبا جعفر عليه ‌السلام فقال : اني ورثت مالا وذكر الحديث نحوه.[15]

        10. أحمد بن محمد بن عيسى في (نوادره) عن أبيه قال : ان رجلا أربى دهرا من الدهر فخرج قاصدا أبا جعفر الجواد عليه السلام فقال له : مخرجك من كتاب الله يقول الله {فمن جاءه موعظة من ربه فانتهى فله ما سلف} والموعظة هي التوبة فجهله بتحريمه ثم معرفته به ، فما مضى فحلال ، وما بقي فليتحفظ.[16]

     برخی از روایات در مقام بیان کیفیت تطهیر و جداسازی مال ربوی از سایر اموال رباخوار غافل است که پیش‌فرض آن ضمان بودن رباخوار می‌باشد، مانند : محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن السكوني ، عن أبي عبدالله ، عن أبيه عن آبائه عليهم‌السلام قال : أتى رجل عليا عليه ‌السلام فقال : إني اكتسبت مالا اغمضت في مطالبه حلالا وحراما ، وقد اردت التوبة ولا ادري الحلال منه ولا الحرام فقد اختلط عليّ؟ فقال عليه‌السلام : اخرج خمس مالك ، فان الله رضي من الانسان بالخمس ، وسائر المال كله لك حلال.[17]

 

جمع‌بندی

اساسا نسبت به اکتساب مال ربوی در فرض جهل به حرمت ربا، سه نظریه در میان فقهاء وجود دارد[18] :

اول – عده‌ای مانند مرحوم صدوق و شیخ طوسی و شهید اول و مقدس اردبیلی و صاحب ریاض و صاحب حدائق معتقدند که نیازی به ردّ مال ربوی نیست.

دوم – برخی مانند ابن ادریس معتقد است که همانند تمام اموال حرام باید ردّ شود.

سوم – مرحوم ابن جنید نیز قائل به تفصیل بوده و معتقد است که اگر عین آن مال موجود باشد، باید ردّ شود اما اگر تلف شده باشد، نیازی به ردّ نیست.

 


[2] {وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ ۖ وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ} روم ۳۹.
[3] {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} آل‌عمران ۱۳۰.
[4] به نظر می‌رسد ظهور واژه‌ی عاد در عود و ارتکاب مجدد است که این لحن شدید نسبت به ارتکاب مجدد فقط با ربا سازگار می‌باشد و گویا این ذیل قرینه‌ای بر عدم کلیت مضمون صدر است.
[5] {فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا * وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا} نساء ۱۶۰ و ۱۶۱.
[6] {إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَٰئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا} نساء ۱۷.
[7] {فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ} بقرة ۲۷۹.
[8] {لاَّ یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُوْنِ الْمُؤْمِنِینَ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللّهِ فِی شَیْءٍ إِلاَّ أَن تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَاةً وَیُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللّهِ الْمَصِیرُ} آل‌عمران ۲۸.
[9] لازم به ذکر است که توبه‌ی الهی همیشه منوط به درخواست و طلب غفران نیست بلکه إعراض عملی از برخی از رفتارها نیز مصداق توبه خواهد بود.
[12] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج18، ص128، أبواب أبواب الربا، باب5، ح1، ط آل البيت.. هشام بن سالم گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد مردى كه ربا مى‌خورد ولى نظرش اين است كه حلال است، پرسيدم. فرمود: تا وقتى كه از روى عمد ربا نگيرد برايش ضررى ندارد، ولى اگر از روى عمد و با آگاهى ربا بخورد به منزله همان است كه خداوند عزّ و جلّ‌ فرموده است
[13] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج18، ص130، أبواب أبواب الربا، باب5، ح6، ط آل البيت.. حلبی گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد مردى كه ربا مى‌خورد ولى نظرش اين است كه حلال است، پرسيدم. فرمود: تا وقتى كه از روى عمد ربا نگيرد برايش ضررى ندارد، ولى اگر از روى عمد و با آگاهى ربا بخورد به منزله همان است كه خداوند عزّ و جلّ‌ فرموده است
[14] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج18، ص128، أبواب أبواب الربا، باب5، ح2، ط آل البيت.. حلبى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: هرربايى كه مردم از روى ناآگاهى بخورند و پس از آن توبه كنند، اگر توبۀ راستين نمايند از آنها پذيرفته مى‌شود. آن حضرت فرمود: اگر مردى از پدرش مالى را به ارث ببرد و بداند كه در آن مال، ربا وجود دارد، ولى اين ربا در اثر تجارت حلالى با حلال مخلوط‌ شده است؛ برايش حلال است و پاكيزه مى‌تواند آن را بخورد. و اگر متوجّه شود كه بخشى از آن رباست بايد اصل مالش را بردارد و آن‌چه را كه ربا بوده به صاحبش برگرداند. هركس استفادۀ بسيار زيادى از چيزى ببرد و رباى زيادى در آن باشد ولى او نفهميده باشد اگر متوجه شد و خواست آن را جدا كند نسبت به گذشته مانعى ندارد، ولى از اين به بعد آن را از مالش خارج كند
[15] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج18، ص130، أبواب أبواب الربا، باب5، ح4، ط آل البيت.. ابو ربيع شامى گويد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: مردى از روى ناآگاهى از حكم ربا، ربا گرفته است، ولى پس از اطّلاع از حكم تصميم به ترك اين كار دارد. فرمود: آن‌چه گذشته است، براى خودش باشد، ولى در آينده بايد اين كار را ترك كند. آن‌گاه افزود: مردى نزد امام باقر عليه السّلام آمد و گفت: من مالى را به ارث برده‌ام و مى‌دانم كه صاحبش ربا گرفته است و از فقيهان عراق و حجاز پرسيده‌ام، گفته‌اند كه خوردن اين ارث حلال نيست. امام باقر عليه السّلام نيز فرمود: اگر مى‌دانى بخش معيّنى از اين مال رباست و مى‌دانى مال چه كسى است، اصل مال خود را بردار و باقى را به صاحبش بازگردان؛ ولى اگر مخلوط‌ و نامشخّص است، آن را بخور كه گوارا و حلال است؛ چون اين مال، مال توست؛ و از كارى كه دوستت (صاحب پيشين مال) انجام مى‌داده اجتناب كن، زيرا رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله رباهاى پيشين را بر جاى گذاشت؛ پس اگر كسى ناآگاه است خوردن آن برايش جايز است تا زمانى كه بداند حرام است، و هنگامى كه آگاه شد برايش حرام مى‌شود، و اگر پس از فهميدن بخورد همان كيفرى كه بر رباخوار واجب است بر او نيز واجب و لازم مى‌شود
[16] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج18، ص131، أبواب أبواب الصرف، باب5، ح10، ط آل البيت.. محمد بن عیسی می‌گوید شخصی که عمری مشغول رباخواری بود نزد امام جواد علیه السلام آمد و حضرت به او فرمودند: براساس آیه‌ی قرآن اگر از عمل خود نادم باشی و توبه نمایی، آن اموال گذشته حلال است و باید تلاش کنی که زین پس آلوده به ربا نشوی
[17] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج18، ص130، أبواب أبواب الصرف، باب5، ح5، ط آل البيت.. سكونى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى نزد امير مؤمنان على عليه السّلام آمد و عرض كرد: من مالى را به دست آورده‌ام كه كارى نداشتم از راه حلال باشد يا حرام (مخلوط‌ است) و قصد توبه دارم، و نمى‌دانم كه حلال و حرامش كدام است و حلال و حرامش با هم مخلوط‌ شده‌اند. امير مؤمنان على عليه السّلام فرمود: يك پنجم از مال خودت را صدقه بده، چون خداوند به يك پنجم از مال رضايت داده است و بقيه اموالت براى تو حلال است

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo