درس خارج فقه استاد حمید درایتی
1402/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الوديعة/حقیقة الوديعة /منظر روائی
• وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنِ اِبْنِ بُكَيْرٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ اَلشَّيْبَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِيكَ يَسْتَحِلُّ مَالَ بَنِي أُمَيَّةَ وَ دِمَاءَهُمْ وَ إِنَّهُ وَقَعَ لَهُمْ عِنْدَهُ وَدِيعَةٌ، فَقَالَ: أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ إِلَى أَهْلِهَا وَ إِنْ كَانُوا مَجُوساً، فَإِنَّ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا فَيُحِلُّ وَ يُحَرِّمُ.[1]
این روایت ضعیفة (حسین شیبانی مجهول است) به امام صادق علیه السلام گفته شد که یکی از موالیان ایشان جان و مال بنی امیه را حلال میشمارد و در حال حاضر اموالی از بنی امیه نزد او به امانت است. حضرت فرمودند که امانت را ردّ کنید حتی اگر صاحب آن یک مجوسی باشد و این حکم تا ظهور ولی عصر عجل الله فرجه پابرجاست. بدیهی است که صیغهی امر أدوا ظهور در وجوب اداء امانت دارد، و این روایت از جملهی ادلهای است که حقّ مالکیت برای ذات انسان را اثبات میکند زیرا ردّ امانت به هرکسی نمیتواند صرفا برای تقویت یک صفت نفسانی یا احترام به اعتماد مردم باشد، چرا که مثلا ردّ مال مسروقه به سارقی که آن را به امانت گذاشته، قطعا مشمول این نوع روایات نمیباشد. بنابراین روایت فوق دلالت بر محترم بودن مال کفار و معتبر بودن مالکیت آنان دارد و حتی برای کافری مثل مجوسی نیز اهلیت اداء امانت شناسایی مینماید.
امام علیه السلام در ذیل این روایت اشاره میکنند تا ظهور حضرت حجت عجل الله فرجه باید براساس ملکیت ظاهری افراد رفتار کرد و استحلال اموال بنی امیه اساسا مربوط به عصر ظهور است که حضرت بین اموال حلال واقعی و حرام واقعی تفکیک میکنند و هرمالی را به مالک حقیقی خودش ردّ مینمایند و سهم امام اموال کفار را به کسانی که اموال کفار نزد آنان به امانت است، میبخشایند (نه اینکه تمام اموال کفار را به شیعیان میبخشند).
• وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ اَلْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ وُلْدِ اَلْأَنْبِيَاءِ. [2]
در این روایت ضعیفة (حسن بن راشد نه توثیق صریح ندارد بلکه تضعیف ابن غضائری را هم دارد و نزد رجالیون مولی بنی العباس خوانده شده که این چنین تعبیری از رجالیون ظهور در تقدیح دارد[3] و مانع از جریان اصالة الوثاقة خواهد میباشد، و اگرچه که ادعا شده آن کسی که با بنی العباس مرتبط بوده، حسین بن راشد است نه حسن بن راشد کما ادعی أبیداوود فی رجاله، اما اثبات این مطلب و تفکیک بین این دو شخص نیاز به دلیل دارد)، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودهاند که امانت را اداء نمایید حتی اگر صاحب آن قاتل اولاد انبیاء باشد. به نظر میرسد قاتل اولاد انبیاء نه از باب ارتکاب به قتل ذکر شده است بلکه از باب دشمنی با انبیاء و مخالفت با آنان برشمرده شده و طبیعتا چنین حکمی شامل تمام ناصبیها و کفار بوده و به گونهای دلالت بر احترام اموال کافران خواهد داشت. شایان ذکر است که اگرچه امام علیه السلام با این عبارت در مقام مبالغه و شدت اهتمام به امانتداری است اما احتمال دارد اعراض حضرت از عنوان قاتل انبیاء به قاتل اولاد انبیاء از این باب باشد که حضرت نمیخواهند وقوع چنین جنایت و فاجعهای حتی بر زبانها بیافتد و افراد آن را تصور کنند.
• وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي اَلْعَلاَءِ عَنْ أَبِي عَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلاَّ بِصِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ إِلَى اَلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِر.[4]
در این روایت معتبرة (حسین بن أبی علاء توثیق صریح ندارد اما براساس اصالة الوثاقة قابل اعتماد است)، امام صادق علیه السلام بعثت همهی انبیاء را همراه با صدق گفتار و اداء امانت به هر خوب و بدی برشمردهاند، اما کلام حضرت دو احتمال دارد: ۱- تمام انبیاء با دو خصلت صداقت و امانتداری در میان جامعه شناخته میشدهاند، ۲- یکی از آموزههای مشترک تمام انبیاء، صداقت و امانتداری بوده است. به نظر میرسد از آنجا که امام صادق علیه السلام با این کلام در مقام تهییج و تشویق جامعه به صداقت و امانتداری هستند (نه اینکه صرفا در مقام بیان برخی از اوصاف شخصی انبیاء باشند)، این عبارت ظهور در احتمال دوم دارد.