< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد حمید درایتی

97/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ربا/مستثنیات ربا/باب 7 ابواب الربا/ادامه روایت سوم

پیرامون مستثنیات ربا، دو روایت ابتدایی باب و بخشی از روایت سوم مطرح شد. اینک ادامه دلالت روایت سوم را بیان می‌کنیم.

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يس الضَّرِيرِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَيْسَ بَيْنَ الرَّجُلِ وَ وَلَدِهِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ عَبْدِهِ وَ لَا بَيْنَ أَهْلِهِ رِبًا إِنَّمَا الرِّبَا فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَا لَا تَمْلِكُ قُلْتُ فَالْمُشْرِكُونَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ رِبًا قَالَ نَعَمْ قَالَ قُلْتُ: فَإِنَّهُمْ مَمَالِيكُ فَقَالَ إِنَّكَ لَسْتَ تَمْلِكُهُمْ إِنَّمَا تَمْلِكُهُمْ مَعَ غَيْرِكَ أَنْتَ وَ غَيْرُكَ فِيهِمْ سَوَاءٌ فَالَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ لِأَنَّ عَبْدَكَ لَيْسَ مِثْلَ عَبْدِكَ وَ عَبْدِ غَيْرِك[1] .

ادامه دلالت روایت سوم

    1. از فراز إِنَّمَا الرِّبَا فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَا لَا تَمْلِكُ، قاعده ای استفاده شد که آنکه تو مالک امور او هستی و اختیاردار وی هستی، بین تو و او ربا نیست.

    2. بعد زراره پرسید آیا بین ما و مشرکین ربا وجود دارد؟ یعنی حکم حرمت است؟ فرمودند: آری. زراره پرسید شما فرمودید آنهایی که مملوک ما هستند می‌شود از ایشان ربا بگیریم. چطور می‌فرمایید ربا گرفتن از مشرکین حرام است و حال آنکه ایشان مملوک ما هستند؟-دقت شود در فراز اول بحث عبد مطرح شد. پس مراد از کافر، کافری نیست که من سید او هستم و او عبد- حضرت در جواب فرمودند: تو که به تنهایی مالک آنها نیستی. همه مسلمین مالک آنها هستند؛ همانطور که بنده تو با بنده تو و دیگری مساوی نیست.

    3. پس ما از مطلقِ مشرکین نمی‌توانیم ربا بگیریم.

    4. دیگر اینکه آن قاعده (إِنَّمَا الرِّبَا فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَا لَا تَمْلِكُ) در مورد جایی است که ملکیت اختصاصی باشد. در مورد سید و عبد نتیجه می‌دهد که اگر عبد مشترک بود نمی‌توانیم از او ربا بگیریم. در ارتباط با مکاتب و مبعَّض که مالک دیگری ندارد، نگوییم به دلیل آزادی حصه‌ای از وی نمی‌شود از وی ربا گرفت؛ زیرا امام جایی را که چند مالک است فرمودند ربا حرام است.

    5. بحث در جایی است که اختیاردارها، در عرض یکدیگر باشد. ولی مثلا پدر و جد در طول یکدیگر هستند.

    6. در فقه عنوان عبد و مملوک یکی است و نه دو تا.

    7. در ارتباط با این که دولت به نمایندگی از مسلمین، از کفار ربا بگیرد، این نمایندگی تحت چه عنوانی است؟ دو نظر است ولایت یا وکالت.

    8. حضرت تصریح کردند بین مشرک و مسلمان حرمت ربا وجود دارد. روایت 2 این بود که ربا با اهل حرب حرام نیست. مرحوم صاحب وسایل ذیل روایت 3 فرموده‌اند: هذا(حرمت) مخصوص بالذمی لما مر او محمول علی الکراهة[2] .

روایت چهارم

23322- 4- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يس الضَّرِيرِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ: لِأَنَّ عَبْدَكَ لَيْسَ عَبْدَ غَيْرِكَ.

نکته جدیدی ندارد. روایت پنجم

23323- 5- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع لَيْسَ بَيْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَيْنَ الذِّمِّيِّ رِبًا- وَ لَا بَيْنَ الْمَرْأَةِ وَ بَيْنَ زَوْجِهَا رِبًا.

بحث سندیاین از مرسلات صدوق است. اینکه برخی فرمودند مرسلات مسلم صدوق حجت است، به خاطر فرمایش وی است در مقدمه من لایحضره الفقیه که من هر روایتی که می‌گویم بین من و خدا حجت است.بحث دلالی

    1. روایت 2 در مورد اهل حرب بود. روایت 3و4 در مورد مشرکون بود. روایت 5 در مورد ذمی است.

    2. ربا گرفتن از کافر ذمی اشکال ندارد.

    3. بر اساس این پنج روایت، ربا گرفتن از کافر حربی و ذمی مشکلی ندارند. مشکل فقط روایت 3 است.

    4. تعریف کافر ذمی: هر که در دار اسلام است و اهل کتاب است و قوانین حکومت اسلامی را پذیرفته و جزیه هم می‌دهد. جزیه این است که سالیانه و سرانه در مقابل اینکه دولت اسلامی به ایشان امکانات می‌دهد مثل یک مسلمان، مبلغی را پرداخت کنند. در حکومت ما کفار جزیه نمی‌دهند. برخی گفته‌اند همین مالیات در حکم جزیه است. که این سخن اخیر اشکالی دارد و آن اینکه مالیات را همه پرداخت می‌کنند و مختص کفار نیست.

    5. عرض کردیم برخی کفار، معاهد هستند؛ یعنی در خارج از دارالاسلام هستند و معاهده‌ای بین ما و ایشان است که صلح را برقرار کرده است. خدای متعال میفرماید: ﴿إِلاَّ عَلى‌ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ ميثاق﴾[3] ‌.مثل عهدنامه مودت ایران و آمریکا که البته مربوط به قبل انقلاب بوده است و هنوز قابل استناد است. کافرمعاهد ضرورتی ندارد که اهل کتاب باشد. آقای مکارم گفته‌اند معاهدها همه کشورهایی هستند که ما در آنها سفیر و کاردار داریم.

    6. کافر مستأمن هم داریم که امان گرفته اند از حکومت اسلامی و در دار اسلام هستند. در اصطلاح امروز به پناهندگان به دولت اسلامی تعبیر می‌شوند. به خصوص آنها که پناهندگی موقت دارند. ایشان شهروند محسوب نمی‌شوند. آقای مکارم کفاری که ویزا دارند را نیز مستامن می‌دانند که همه گردشگران را شامل می‌شود.

    7. اهل ذمه و مستامنین محترم هستند. کفار معاهد هم محترم‌اند علی اختلاف. می‌ماند کفار حربی که یا جنگ بالفعل دارند یا درصدد جنگ هستند یا حامی جنگجویان با ما هستند؛ مثلا به آنها سلاح می‌دهند. ممکن است آن کشوری که می‌جنگد مسلمان باشد. در این صورت حامی او کافر حربی نمی‌شود.

    8. گروهی از کفار، کفار «مهانِد» هستند که هیچ کدام از اقسام مذکور نیستند(هدنه:آرامش).

    9. بحث سود گرفتن از بانک‌های خارجی محل ابتلاء است.

نتیجه گیری استاد تا اینجا: بهترینِ این گروه ها ذمی‌ها هستند؛ زیرا اهل کتاب هستند و جزیه نیز می‌دهند و در کشور ما هستند و قوانین ما را قبول کرده‌اند. وقتی می‌توانیم از آنها ربا بگیریم، به طریق اولی از غیر ذمی نیز می‌شود ربا گرفت. پس نسبت روایت 5 و3 عام و خاص مطلق نیست ؛ بلکه تباین است(بر اساس 3 از کافر ذمی نمی‌شود ربا گرفت و بر اساس 5 می‌شود).

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo