< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1401/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /حجيت سيره عقلائيه

 

مرحوم صدر می‌فرمایند این نقض غرض به دو شکل قابل تقریب است[1] :

     سکوت معصوم علیه السلام در برابر سیره‌ی عقلائیه‌ای که مخالف شرع است، نقض ملاکات و مصالح عامه‌ای است که غرض اساسی از تشریع (غرض أقصی) می‌باشد.

     سکوت معصوم علیه السلام در برابر سیره‌ی عقلائیه‌ای که مخالف شرع است، نقض احکام انشائیه‌ای است که به غرض محرکیت و امتثال (غرض أدنی) جعل می‌شود.

اشکال

این دلیل اخص از مدعاست و نهایت چیزی که ثابت می‌کند، عدم تعارض مدلول سیره‌ی عقلائیه با اغراض یا احکام شرعی است، لکن ثابت نمی‌کند که شریعت دقیقا منطبق بر آن حکمی است که سیره قائم بر آن می‌باشد زیرا ممکن است حکم شرعی اباحه لااقتضائی بوده اما سلوک عملی عقلاء قائم بر لزوم آن باشد (مانند وجوب تقلید از عالم و قیام سیره بر لزوم تقلید از اعلم[2] ) و بدیهی است که سکوت شارع در چنین مواقعی نقض غرض نخواهد بود.

علاوه بر اینکه اصل لزوم واکنش نشان دادن معصومین علیهم السلام در برابر ترک امتثال تکالیف و هشدار دادن نسبت به عدم استیفاء اغراض و ملاکات الهی، اول کلام است.

 

     راه پنجم : رضایت منکشف از ظهور حالی — هرگاه امامی که مسئول حفاظت از شریعت و تبلیغ دین است، در برابر یک رفتار عملی عقلاء که در مرأی و مسمع اوست، سکوت کند، ظهور حالی او حاکی از رضایتش نسبت به آن رفتار و موافقت او خواهد بود (مانند سکوت پدر در مقابل تصرفات پسر). بدیهی است که اگر این ظهور حالی و رضایت منشکف از آن به جهت اقتضائات و شرائط، به مرتبه‌ی قطع یا اطمینان برسد که قطعا معتبر می‌باشد (حجیت قطع و اطمینان، عقلائی است)، و اگر در مرتبه‌ی ظن باقی بماند، با توجه به اینکه یکی از مصادیق ظواهر است و حجیت ظواهر قطعی می‌باشد، همچنان معتبر خواهد بود.[3]

اشکال

اگرچه شکی در حجیت ظواهر وجود ندارد اما نسبت به اینکه آیا ظهور حالی هم یکی از آن ظهورات معتبر است یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد. نسبت به این مسأله سه دیدگاه کلی در میان اصولیین وجود دارد:

     برخی معتقدند که ظهور حالی مطلقا معتبر است.

     برخی معتقدند که ظهور حالی مطلقا بی‌اعتبار است.

     برخی معتقد به تفصیل هستند:

         عده‌ای قائل‌اند که ظهور حالی متکلم (مانند ظهور حال متکلم در جد و عدم هزل)، معتبر و ظهور حالی غیرمتکلم (مانند ظهور حال کسی که همیشه پس از خواب، وضو می‌گیرد) بی‌اعتبار است.

         عده‌ای قائل‌اند که در غیر از مواردی که دلیل خاص وجود دارد، ظهور حالی بی‌اعتبار است.

علاوه بر اینکه هنگامی می‌توان ظهور حالی معصوم دال بر رضایت دانست که واکنش نشان دادن ایشان در مواجهه با خلاف شرع، واجب باشد در حالی که در بعضی از روایات، امام علیه السلام نه تنها این مقدار از مسئولیت و هدایت‌گری بلکه حتی وظیفه‌ی پاسخگویی به مسائل شرعی را نیز از خود سلب می‌نماید و روایاتی بدین مضمون در حد استفاضه (بل یمکن أن یدعی علی حد التواتر المعنوی) وجود دارد. برای نمونه به چند روایت اشاره می‌شود:

     وعنه عن معلّى ، عن الوشاء ، قال : سألت الرضا ( عليه السلام ) عن قوله : ( فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لا تَعْلَمُونَ ) فقال : نحن أهل الذكر. ونحن المسؤولون ، قلت : فانتم المسؤولون ونحن السائلون ؟ قال : نعم ، قلت : حق علينا أن نسألكم ؟ قال : نعم ، قلت : حقّ عليكم أن تجيبونا ؟ قال : لا ، ذاك إلينا إن شئنا فعلنا ، وإن شئنا لم نفعل ، أما تسمع قول الله تعالى : ( هَٰذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ). [4]

     وعن عدَّة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمّد ، عن الوشا ، عن أبي الحسن الرضا ( عليه السلام ) ، قال : سمعته يقول : قال عليُّ بن الحسين ( عليهما السلام ) : على الأئمّة من الفرض ما ليس على شيعتهم ، وعلى شيعتنا ما ليس علينا ، أمرهم الله عزَّ وجلَّ أن يسألونا ، قال : ( فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لا تَعْلَمُونَ ) فأمرهم أن يسألونا ، و ليس علينا الجواب ، إن شئنا أجبنا ، وإن شئنا أمسكنا.[5]

 


[2] براساس این مثال، تقلید از اعلم امری مباح به اباحه‌ی لااقتضائی است و تخییر بین افراد واجب (تقلید بین اعلم و عالم) صرفا یک تخییر عقلی می‌باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo