< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1401/09/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /حجيت سيره عقلائيه - نظر مختار

 

باید توجه داشت که پذیرش منطقة الفراغ اگرچه نافی حجیت سیره‌ی عقلائیه است و براساس آن سکوت شارع أماره‌ای بر موافقت ایشان نخواهد بود، لکن در چنین حوزه‌ای که شارع رأی و نظری ندارد و حکمرانی آن را به بندگان واگذار کرده است، اساسا نیازی نیست تا به دنبال کشف حکم شرعی بود بلکه طبیعتا همان رفتار عملی عقلاء مبنای عمل قرار خواهد گرفت.

 

پس از بیان این چهار احتمال باید گفت که از انضمام چند نکته، حجیت سیره‌ی عقلائیه به اثبات می‌رسد. آن نکات عبارت است از:

     معصومین علیهم السلام اساسا زعامت تعلیم و ترتیب جامعه و راهبری و تعالی بخشی آن را بر دوش دارند و طبیعتا به اقتضای این منصب و مأموریت، باید نسبت به هر نوع رفتار رایج بلکه ارتکاز و باورهای عام البلوایی که منجر به مخالفت با شریعت می‌شود و حتی سلوک‌های عملی مخالف شرع عقلاء که در آینده محقق خواهد شد، واکنش نشان دهند (سکوت شارع گاهی به معنای همسانی و گاهی به معنای همسویی او با عقلاء می‌باشد).

     اگرچه مدیریت و مرجعیت هر عصری در مسیر تکامل و تعالی اقامه‌ی شریعت برعهده‌ی امام آن عصر است لکن هدایت‌گری هریک از ائمه علیهم السلام اختصاص به عصر خاصی ندارد و نقش هدایت و تربیت امت برعهده‌ی تک تک معصومین علیهم السلام بوده و هریک از اهل البیت علیهم السلام در برابر هدایت و ارشاد آیندگان تا روز قیامت، مسئولیت خواهند داشت.

     لازمه‌ی پیشوایی و سکان داری تعلیم و تربیت در سطح تمام عالَم و در جمیع ازمنه، آن است که پیامبر و ائمه علیهم السلام از مسائل و رخدادهای آینده آگاه باشند و خداوند متعال برای تحقق هدایت جمیع بشر، آنان را از وقایع مستقبل و چالش‌های پیش رو مطلع سازد.

     شریعت برای تمام افعال و شئون عباد، برنامه‌ای تدوین نموده است و هیچ واقعه‌ای از حکم خالی نخواهد بود، همچنان که تضییع ملاکات حقیقی و احکام واقعی در عصر غیبت امام علیه السلام و صرف نظر کردن از تأمین مصالح عباد در برهه‌ای از زمان که ممکن است چند برابر عصر حضور امام باشد، از ذات مقدس ربوبی به دور است. به عبارت دیگر براساس مجموع آموزه‌های دینی، اهمال بندگان در عصر غیبت چه به معنای مطلق رها نمودن[1] (مانند بهائم) و متحیر قرار دادن آنان باشد (بازاء ظلم آنان یا ظلم ظالمین) و چه به معنای عدم بیان احکام واقعی و مصالح آنان و خصوص تشریع احکام ظاهری برای رفع تحیر باشد، قابل قبول نخواهد بود و صرف رفع تحیر و عدم عقوبت بندگان در عصر غیبت با غرض الهی از آفرینش[2] و تعالیه بشر سازگار نمی‌باشد[3] .

از مجموع این چهار نکته بدست می‌آید که سکوت شارع در برابر یک رفتار عملی فراگیر و عام البلوی بلکه ارتکاز و باورهای عمومی و همگانی که به یک رفتار عملی تبدیل نشده است و حتی سلوکی که در آینده شکل می‌گیرد، نشانه‌ی موافقت اوست و الا شارع باید برای هدایت بشر و جلوگیری از چنین رفتارهایی حتی نسبت به عصر غیبت و دوران عدم دسترسی به امام معصوم چاره‌ای می‌اندیشید و به گونه‌ای آن را ردع می‌نمود تا منجر به اهمال آنان نشود. بنابراین نمی‌توان پذیرفت که هدف از غیبت ولی عصر عجل الله فرجه، به اضطرار رسیدن مردم و به ضلالت کشیده شدن آنان و عدم تصدی تأمین سعادت و مصالح آن‌ها از جانب پروردگار متعال باشد.

 


[2] سوره قیامه، آيه 36.. {أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى}
[3] ادعای دین اسلام آن است که این شریعت تا پایان دنیا می‌تواند زندگی مردم را براساس مصالحشان مدیریت کند و سعادت بشر را تأمین سازد، واضح است که این هدف با اجرای حکم ظاهری در بخش عمده‌ای از دین و برای سنوات متمادی قابل تحقق نخواهد بود و براین اساس ممکن است غیر مسلمانان به سعادت و مصالح بیشتری دست یابند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo