< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1401/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /حجيت ظواهر قرآن

 

منکرین حجیت ظواهر قرآن (أخباریون) در دو مقام به ارائه دلیل پرداخته‌اند:

مقام اول – منع کبری و عدم حجیت ظهورات قرآن

برخی معتقدند که اگرچه ظهورات حجت است اما این حجیت به ظواهر قرآن تخصیص خرده و اساسا ظواهر قرآن بی‌اعتبار است زیرا:

اولا : قرآن حاوی آیات متشابه بوده و از تبعیت چنین آیاتی نهی نموده است (قرآن پیرو متشابهات را منحرف و بیمار دل خوانده است[1] )، پس ظواهر قرآن نیز قابل اخذ نیست زیرا مقصود از متشابهات در قرآن همان آیات مجمل و ظهورات آیات می‌باشد که احتمالات معنایی متعددی نسبت به آن وجود دارد. بنابراین نفس قرآن ظهورات خود را بی‌اعتبار نموده است.[2]

اشکالات

    1. اساس این استدلال بر تمسک به ظاهر قرآن استوار است زیرا نهی از پیروی متشابهات و تطبیق متشابه بر ظهورات قرآن، مصرح قرآن نیست بلکه ظاهر قرآن (ظهور اطلاقی) است و واضح است که با تمسک به یک ظاهر در قرآن، نمی‌توان سایر بی‌اعتباری دیگر ظواهر قرآن را اثبات کرد. به عبارت دیگر اگر ظواهر قرآن بی‌اعتبار باشد، نفس این استدلال هم بی‌اعتبار خواهد بود و یا از وجود آن، عدمش لازم می‌آید که مستحیل است (کلما یلزم مِن وجوده عدمه محالٌ).[3]

جواب

به دو دلیل نهی از اخذ به ظواهر قرآن در این آیه، شامل خود این آیه نمی‌شود:

اولا مستحیل بودن شمولیت نهی از تبعیت ظواهر در این آیه نسبت به ظاهر خود این آیه، به منزله‌ی قرینه‌ی عقلیه‌ای است که اطلاق آیه را از ظاهر خود منصرف می‌گرداند.

ثانیا همین که این آیه به صورت قضیه‌ی خارجیه است (نه قضیه‌ی حقیقیه) و ناظر به سایر آیات قرآن می‌باشد، به منزله‌ی قرینه‌ی عرفیه‌ای است که اطلاق آیه را از ظاهر خود منصرف می‌گرداند (از منظر عرف آیه‌ای که در مقام نهی از پیروی متشابهات است، خود متشابه نیست).[4]

اشکال

هرچند که براساس این دو قرینه، نهی در آیه شامل خود این آیه نباشد و مانع از اطلاق آیه باشد، اما عدم حجیت ظهورات قرآن به هر جهت و ملاکی که باشد، آن جهت و ملاک در ظاهر این آیه هم وجود دارد و تمسک به آن را مشکل می‌کند و لازمه‌ی نهی از اخذ ظهورات قرآن آن است که آن نهی به صورت نص و صریح صادر گردد.[5]

به عبارت دیگر همچنان که مرحوم صدر می‌فرمایند محذور و استحاله‌ی شمولیت این آیه نسبت به ظاهر خود، مربوط به عالم وجود و وقوع خارجی آن نیست تا با انکار وجود آن مرتفع شود، بلکه اصل تلازم وجود و عدم یک شئ در عالم واقع محال است و تا این ملازمه ازبین نرود، محذور برطرف نخواهد شد.[6]

    2. با دقت نظر در مفاد آیه‌ی ناهی از متشابهات بدست می‌آید آنچه که منهی‌عنه است، پیروی از خصوص آیات متشابه است و تبعیت از مجموع محکمات و متشابهات متعلق نهی نمی‌باشد، همچنان که شأن نزول این آیه نیز مؤید همین برداشت است (نصاری نجران به خصوص آیات متشابهی که بر فوق بشر بودن حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام دلالت دارد[7] ، تمسک می‌نمودند).

بنابراین براساس این آیه، تمسک به خصوص ظهورات و رها نمودن نصوص قرآن عمل مذموم و اهل انحراف است در حالی که مدعای اصولیین، تمسک به ظواهر قرآن در کنار نصوص آن می‌باشد که این آیه هیچ نهی‌ای از آن نمی‌کند. [8]

    3. واژه‌ی متشابه اساسا شامل ظهورات نمی‌باشد تا نهی از تبعیت متشابهات شامل ظواهر قرآن شود، زیرا مقصود از متشابهات آن الفاظی هستند که متضمن چند معنایی بوده که احتمال همه‌ی آن معانی برابر باشد و معنای استعمالی آن قابل تشخیص و تمییز نباشد مانند الفاظ مجمل، درحالی که ظهور عبارت است از آن معنای واضح و مأنوس به ذهنی که صرفا احتمال اراده‌ی معنای دیگر نسبت به آن لفظ منتفی نیست و واضح است که صرف قابلیت استعمال یک کلمه در معانی مختلف و ذومعانی بودن آن سبب متشابه بودنش نمی‌شود.[9]

    4. تمام بودن این استدلال متوقف آن است که متشابه مدّ نظر این آیه، تشابه مفهومی باشد تا بر ظهورات تطبیق شود، درحالی که تمام آیات قرآن از جهت مفهومی بیّن و واضح است و مقصود این آیه از متشابهات، تشابه مصداقی و تطبیقی می‌باشد[10] ، زیرا اولا قرآن خود را نور[11] و تبیان[12] و مبین[13] و عربی مبین[14] خوانده است و روشن است که منوّر و هادی و بیان بودن قرآن با تشابه مفهومی و غیر قابل فهم بودن آیات جمع نمی‌شود، و ثانیا در موارد تشابه مفهومی، معنایی فهمیده نمی‌شود تا این آیه از تبعیت آن نهی نماید.[15]

    5. حتی اگر مقصود از متشابهات در این آیه تشابه مفهومی باشد، آنچه که مذموم و منهی‌عنه است تأویل بردن آیات متشابه و تمسک به معانی باطنی آن‌ها و حمل بر خلاف ظاهرش می‌باشد، نه اعتماد بر معنای ظاهری آن آیات که تأویل بر آن اطلاق نمی‌شود.[16]

    6. حتی اگر اطلاق متشابهات در این آیه بر عدم حجیت ظواهر قرآن دلالت داشته باشد، روایاتی که دلالت بر حجیت ظواهر قرآن دارد، موجب تقیید آن (تقدیم خاص بر عام) بوده و تنها آیات مجمل، مصداق متشابهات خواهد بود.[17]

    7. براساس اعتراف مستدل، حتی فهم ظاهر آیات هم در گرو مراجعه به اهل البیت علیهم السلام است و این آیه نیز علی القاعده نباید مستثنا باشد، درحالی که با رجوع به روایت کافی شریف[18] بدست می‌آید مقصود از آیات محکمات، امیرالمؤمنین و اولاد معصومین شان علیهم السلام هستند و آیات متشابهات ناظر بر غاصبین خلافت می‌باشد. باید توجه داشت که این استدلال جدلی و براساس مبنای خصم است که همه‌ی روایات کتب اربعه را معتبر می‌دانند و الا که به جهت ضعف سند (مرحوم نجاشی عبدالرحمن بن کثیر را وضّاع و جعّال، و علی بن حسان هاشمی را جدا ضعیف، و معلی بن محمد را مضطرب الحدیث و المذهب می‌داند) و مخالفت آن با کتاب معتبر نخواهد بود و اساسا ناظر بر باطن آیه است نه ظاهر آن.[19]

 


[1] سوره آل عمران، آيه 7.. {هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ}
[7] سوره نساء، آيه 171.. {إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ ...}
[11] سوره نساء، آيه 174.. {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا}
[12] سوره نحل، آيه 89.. {وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ}
[13] سوره مائده، آيه 15.. {يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ ۚ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ}
[14] سوره شعراء، آيه 195.. {بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ}

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo