< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

1401/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حجج و الأمارات/مباحث ظن /حجيت شهرت

 

     حجیت خبر واحد امضائی است نه تعبدی و همانند سایر ادله‌ی ظنی و احکام ظاهری براساس تزاحم حفظی بین ملاکات واقعی‌ای که با حجیت خبر واحد استیصال می‌شود و بین ملاکات واقعی‌ای که با عدم حجیت خبر واحد تحفظ می‌گردد، صورت گرفته است که طبیعتا تزاحم حفظی یک امر عقلائی بوده و تحفظ بر ملاکات اکثر یا اهم از طریق حجیت خبر واحد ارتباطی به حجیت شهرت برای تحفظ ملاکات کمتر یا مهم ندارد زیرا گستره‌ی خبر واحد در تمام ابواب فقهی شارع را بی‌نیاز از تحفظ اهداف و ملاکات خود از طریق شهرتی که در بخشی از فروع فقهی وجود دارد، می‌نماید و لذا از حجیت خبر واحد نمی‌توان حجیت شهرت را اثبات کرد.

 

استدلال چهارم – تعمیم تعلیل حجیت خبر واحد

براساس آیه‌ی شریفه‌ی ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ﴾[1] ، علت بی‌اعتباری ظن حاصل از خبر فاسق، سفیهانه بودن پیروی از آن است (برخلاف پیروی از ظن حاصل از خبر ثقه که سفیهانه نیست)، و از عمومیت تعلیل در آیه بدست می‌آید هر ظنی که پیروی از آن سفیهانه نباشد، حجت خواهد بود، پس باتوجه به اینکه تبعیت از ظن حاصل از شهرت فتوایی نزد عقلاء عمل سفیهانه‌ای نیست، شهرت فتوایی حجت می‌باشد.

اشکال

مرحوم آیت الله خوئی می‌فرمایند که صغری و کبرای این استدلال ناتمام است زیرا [2] :

     اولا نسبت به جهالت مستعمل در این آیه به لحاظ معانی استعمالی آن، دو احتمال وجود دارد:

         جهل در برابر علم — اگر جهالت در این آیه متضاد علم باشد که قطعا شهرت فتوایی هم مصداق جهالت بوده و براساس این آیه بی‌اعتبار است زیرا هیچ شهرت فتوایی‌ای موجب حصول علم و قطع به صحت آن فتوا نخواهد بود.

         جهل در برابر عقل — اگر جهالت در این آیه متضاد عقل باشد که باز هم شامل شهرت فتوایی خواهد بود و شهرت فتوایی براساس این آیه بی‌اعتبار است زیرا پیروی از ظنی که دلیلی بر اعتبار و منجزیت و معذریت آن وجود ندارد، عمل سفیهانه است و هیچ دلیلی بر اعتبار شهرت فتوایی وجود ندارد.

     ثانیا هر تعلیلی تا انحصار در آن اثبات نشود، مفهوم نخواهد داشت و آیه‌ی شریفه در مقام بیان انحصار نیست. توضیح مطلب آنکه براساس مفاد آیه، علت بی‌اعتباری قول فاسق، سفیهانه بودن تبعیت از آن است اما این آیه اثبات نمی‌کند که هر عملی که سفیهانه نباشد، معتبر است بلکه ممکن است بی‌اعتباری ظن علاوه بر سفیهانه بودنش، علت دیگری نیز داشته باشد (الخمر حرام لأنه مسکر دلالت بر حلیت هر مایع غیر مسکر ندارد).

جواب

به نظر می‌رسد اشکال اول مرحوم آیت الله خوئی در صورتی وجیه است که أَنْ تُصِيبُوا غایت باشد نه علت و الا در فرض علت، علی القاعده معیار سفیهانه بودن یا نبودن پیروی از هر ظنی، حال قبل از اعتبار شرعی آن است نه حال بعد از اثبات حجیت آن، و پیروی از شهرت فتوایی و تراکم ظنون ناشی از حدس و قول خبرة به شهادت عقلاء، سفیهانه نیست.

 

مختار در مسأله

به نظر می‌رسد هیچ دلیل تامی بر حجیت شهرت فتوایی وجود ندارد همچنان که شهرت فتوایی سبب اطمینان به وجود ارتکاز متشرعه نیز نمی‌شود، اما در عین حال شهرت فتوایی در یک سطحی می‌تواند در تراکم ظنون یا حساب احتمالات نقش ایفاء نماید (روش فقاهتی عده‌ای مانند مرحوم صدر، تجمیع ظنون است برخلاف روش فقاهتی مدرسه‌ی نائینی و مرحوم آخوند).

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo