< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

97/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : محدوده قاعده ملازمه:

ادامه نکته2: مراد از حکم و مختصات حکم شرعی بر اساس حکم عقلی این است که می خواهیم اثبات عقوبت و مجازات کنیم پس ایا می شود به صرف ملازمه اثبات عقوبت و مجازات کرد یا نه؟

به عبارت دیگر: بحث ما در این است که در مقابل جرم چه اقدامی می توان انجام داد؟

مثلا ایا جایز است کسی، دزد مالش را کتک بزند؟ یا مثلا شخص ثالث می تواند دزد مال مرا عقوبت کند یا نه؟

از انجا که بحث در مجازات، باید هر مورد را مستقلاً برسی کرد چون هر کدام موضوع مستقلی برای مجازات هستند است پس به صرف انجام عمل مجرمانه نمی توان حکم به مجازات کرد و صرف اثبات حسن و قبح نمی تواند مجازات را ثابت کند بلکه هر مورد بستگی به حکم عقل دارد که در این مورد بخصوص جایز می داند یا نه؟

اما در ناحیه عقاب اخروی ایا می توان ثابت کرد که به صرف ارتکاب عمل قبیح مستحق عقاب اخروی می شویم؟

در استحقاق عقاب 2 مبنا وجود دارد:

1: عقاب ذاتی است یعنی اگر خداوند تهدید به عقاب نمی کرد باز هم می توانست در برابر معصیت عقاب کند چون استحقاق عقاب ذاتی است چون به محض معصیت عقل عاصی را مستحق عقاب می داند لذا لازم نیست که خداوند تاکید کند که عمل قبائح عقاب می کنم.

2: عقاب قراردادی است یعنی چون خداوند گفته است که اگر مرتکب گناه شوی عقاب می کنم، عقاب صحیح است اما اگر از قبل این قرارداد را نگفته باشد عقاب صحیح نیست.

چون فعلا در مقام صحت و سقم این دو نظر نیستیم بنا به قول قدر متیقن پیش می رویم پس طبق مبنای دوم ادله ای در شریعت وجود دارد که عقاب را دائر مدار عمل صالح است و مراد از صالح در کتاب سنت آنچه که عقل و شرع صالح میداند است مثل ایه:

﴿إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ النَّصارى‌ وَ الصَّابِئينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون﴾[1]

﴿مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُون﴾‌[2]

﴿وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى﴾[3]

که مراد از عمل صالح انچه که عقل و شرع گفته است پس از انجا که این ایات در اوایل شریعت نازل شده است پس حکم شرع و عقل را می گوید چون احکام شرعی بسیار کم بوده است. بله اگر این ها از زبان امام رضا ع مثلا جاری می شد این احتمال وجود داشت که مراد تنها احکام شرعیه است اما در اوایل شریعت احتمال ضعیف است.

و همچنین :

﴿إِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنين﴾[4]

که نشان می دهد ملاک احسان است که هرکه احسان کند اجرش از بین نمی رود پس اگر کافر هم کار نیک بکند اجرش را می بیند گرچه چون ادله خاصه داریم که در اخرت اجری برای کافر نیست در همین دنیا اجرش را می بیند مثل ایات:

﴿يُريدُ اللَّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَة﴾[5]

﴿وَ نادى‌ أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرين﴾[6]

که نشان می دهد بر کافر نعمات بهشتی حرام است

و همچنین در حوزه گناهان هم همین طور است که اگر کسی مرتکب قبح عقلی شود که عقلا ان را مذمت می کنند از نظر شارع هم مستحق عقاب است.

﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُون﴾[7]

﴿وَ الَّذينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ ﴾[8]

﴿بَلى‌ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون﴾[9]

 

﴿مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى‌ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِساب﴾[10]

﴿وَ الَّذينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ﴾ [11] ﴿بَلى‌ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون﴾[12]

﴿لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيرا﴾[13]

 

و همچنین کسانی که دین به انها نرسیده است اگر به احکام عقلی خود عمل نکنند استحقاق مجازات دارند.

ان قلت: بحث ما در عقاب قراردادی بود و در کسی که دین اسلام به او نرسیده است این قرارداد وجود ندارد؟

قلت: که اولا درست است که این قرارداد طبق دین اسلام به او نرسیده است اما طبق سایر ادیان ابراهیمی که رسیده است پس صرف علم به اینکه چنین عذابی است قراردادی بودن عقاب را توجیه می کند پس اگر طبق قوانین عقلی عمل نکند مستحق عقاب هست.

و ثانیا: باید برسی کرد که قائلین به این قول ایا علم به قرارداد را برای همه شرط می دانند یا اینکه قراردادی باشد عقاب صحیح است ولو این که عده ای قلیلی علم نداشته باشند که این مساله ای کلامی است که باید در جای خود برسی شود.

ادله ای در این که عقل را رسول باطنی می دانست نیز گذشت

و حتی در مواردی تاکید زیادی بر احکام عقلی شده است.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: شَابٌ‌ سَخِيٌ‌ مُرَهَّقٌ فِي الذُّنُوبِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ شَيْخٍ‌ عَابِدٍ بَخِيلٍ.[14]

پس ملاک تنها احکام شرعی نیست بلکه عقل و فطرت هم می تواند ملاک را کشف کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo