< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1402/08/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: المیاه /کتاب الطهاره /المختصر النافع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در رابطه با طاهریت و مطهریت آب مطلق بود. اقسام آب مطلق را بیان کردیم. یک تقسیم به آب جاری و آب راکد بود. بحث در ویژگی های آب جاری بود.

1- آب جاری

از نظر لغوی جریان و سیلان آب روشن است. اما مراد از آب جاری که از اقسام آب مطلق است چیست؟ به آب کتری که مثلا کسی روی زمین بریزد و جاری شود، آب جاری نمی گویند. آب جاری اگر بخواهد احکام آن را داشته باشد باید ماده باشد. در فارسی آب جاری و آب روان یک معنا دارد. آب روان به آبی اطلاق می شود که ماده داشته باشد. ممکن است آبی ماده داشته باشد لکن جریان به معنای حرکت نداشته باشد. آیا این آب راکد است یا جاری؟ آنچه که از کلمات فقها فهمیده می شود این است که اگر آب ماده داشته باشد- که اگر از آن مقداری برداریم، جای آن پر می شود- این آب حکم آب جاری دارد. ممکن است در لغت آن جاری نگویند ولی از لحاظ حکم شرعی، احکام آب جاری را دارد.

اگر آب قطره قطره بریزد و ماده هم داشته باشد هرچند اگر در جایی جمع شود مقدار معتنابهی باشد ولی در اطلاق آب جاری بر آن تردید است؛ چون آب جاری جایی است که ماده داشته باشد ولی اینکه این قطره قطره ریختن، بخواهد صدق ماده داشتن کند، مورد تردید است و به نظر، عرف این را ماده داشتن، نمی گوید.

2- آب راکد

آب راکد تقسیم به قلیل یعنی کمتر از کر؛ و کثیر یعنی بیشتر از کر، تقسیم می شود.

اگر آب کثیر باشد، چه آب کر باشد چه جاری، با صرف ملاقات با نجس، نجس نمی شود. آب کر برای نجاست باید یکی از اوصاف ثلاثه آن یعنی بو، رنگ، مزه آن تغییر کند دلیل این مطلب نیز روایات است.

3- روایات دال بر نجاست آب کر با تغییر اوصاف ثلاثه

شیخ حر عاملی در وسائل بابی آورده تحت عنوان «بَابُ‌ نَجَاسَةِ‌ الْمَاءِ‌ بِتَغَيُّرِ طَعْمِهِ‌ أَوْ لَوْنِهِ‌ أَوْ رِيحِهِ‌ بِالنَّجَاسَةِ‌ لاَ بِغَيْرِهَا مِنْ‌ أَيِّ‌ قِسْمٍ‌ كَانَ‌ الْمَاءُ‌»[1] مراد از «أی قسم کان الماء» این است که تمام اقسام آبی که مطرح کردیم، با تغییر اوصاف ثلاثه نجس می شود.

در روایت آمده «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْمُفِيدِ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: كُلَّمَا غَلَبَ الْمَاءُ عَلَى رِيحِ الْجِيفَةِ فَتَوَضَّأْ مِنَ الْمَاءِ وَ اشْرَبْ فَإِذَا تَغَيَّرَ الْمَاءُ وَ تَغَيَّرَ الطَّعْمُ فَلَا تَوَضَّأْ مِنْهُ وَ لَا تَشْرَبْ»[2] می‌فرماید اگر آب بر بوی لاشه مردار غلبه پیدا کند می توان از آن وضو گرفت و نوشید ولی اگر لاشه غلبه پیدا کرد و بوی آب عوض شد و مزه اش تغییر پیدا کرد، از آن نمی توان نوشید یا با آن وضو گرفت. این روایت فقط طعم و بو را گفته است و تغییر رنگ را نگفته است. باید تغییر رنگ را از روایات دیگر استفاده کنیم. مراد از آب، آب کثیر است هرچند اطلاق دارد ولی با روایات دیگر مقید می شود.

غالب افراد ذکر شده در سند مشخص است و افراد شناخته شده ای هستند به جز «احمد بن محمد» که باید معلوم شود کیست؟ در کتب رجال «احمد بن محمد» نام چندین نفر است. یکی از قرائن تعیین راوی است و دیگری مروی عنه است. مروی عنه «حسین بن سعید» است در جامع الروات در مورد او آمده «الحسين بن سعيد بن حماد الاهوازى‌ مولى على بن الحسين عليهما السلام ثقة عين جليل القدر صاحب المصنفات ...روى عن الرضا و الجواد و الهادى عليهم السلام اصله كوفى و انتقل مع اخيه الحسن الى الاهواز ثم تحول الى قم فنزل على الحسن بن ابان توفى بقم رحمه اللّه تعالى»[3] باید طبقه حسین بن سعید مشخص شود. از یکطرف گفته است از موالی امام سجاد علیه السلام است از طرف دیگر از امام هادی علیه السلام نقل روایت دارد. خیلی فاصله اینجا وجود دارد. اگر حماد از موالی امام سجاد علیه السلام باشد بحث دیگری است.

محقق اردبیلی فرموده «فقد روى عنه ابو جعفر احمد بن محمد بن عيسى و ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد و الحسين بن الحسن بن ابان و احمد بن محمد بن الحسن بن السكن القرشى البردعى و ابو العباس احمد بن محمد الدينورى‌» اینجا چهار نفر به نام احمد بن محمد هستند که از حسین بن سعید نقل روایت می کنند. احمد بن محمد مشترک بین چهار نفر است. قرینه دیگر باید پیدا کنیم تا تمییز داده شود. روای از «احمد بن محمد» در روایت «سعد بن عبدالله» است. سعد بن عبدالله از احمد بن محمد بن عیسی نقل روایت کرده است پس به این قرینه، مراد احمد بن محمد بن عیسی است.

این حدیث صحیحه است. مرحوم کلینی همین روایت را با سند دیگری آورده است «وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ مِثْلَه‌»[4] در روایت قبل گفت «حریز» از امام صادق علیه السلام نقل این روایت کرده ولی اینجا کلینی می فرماید «حریز» با واسطه از امام صادق علیه السلام نقل روایت کرده است. آیا حریز این روایت را به دو شکل نقل کرده است. روایت حریز در نقل کلینی مرسله است ولی این واسطه ای که باعث ارسال می‌شود در روایت شیخ طوسی حذف شده است.

 


[2] همان.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo