< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1402/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: اصاله الطهاره /کتاب الطهاره /المختصر النافع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در ادله اصاله الطهاره از کتاب العناوین الفقهیه بود. گفتیم عمده دلیل بر حجیت این قاعده، موثقه عمار ساباطی است.

1- بررسی اشکالات بر دلالت موثقه عمار ساباطی بر قاعده طهارت

هفت شبهه ایشان در مورد اینکه آیا از این روایت قاعده طهارت استفاده می شود یا نه، مطرح کرده است و همه را جواب داده است.

اشکال اول این است که از این حدیث استصحاب طهارت سابقه را فقط می فهمیم. در روایت آمده بود «وَ بِإِسْنَادِهِ‌ عَنْ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ أَحْمَدَ بْنِ‌ يَحْيَى عَنْ‌ أَحْمَدَ بْنِ‌ الْحَسَنِ‌ عَنْ‌ عَمْرِو بْنِ‌ سَعِيدٍ عَنْ‌ مُصَدِّقِ‌ بْنِ‌ صَدَقَةَ‌ عَنْ‌ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فِي حَدِيثٍ‌ قَالَ‌: كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ‌ نَظِيفٌ‌ حَتَّى تَعْلَمَ‌ أَنَّهُ‌ قَذِر»[1] شی ای داشتید نظیف بوده و شک می کنید که حالا نجس شده است یا نه «و هنا شبه أوردوها في وجه الدلالة: منها: أن هذه الرواية محتملة بل ظاهرة فيما علم طهارته و شك في طريان النجاسة عليه، فتدل على استصحاب الطهارة حتى يثبت النجاسة، فتكون من أدلة الاستصحاب، و لا يثبت بها القاعدةكلية»[2]

لکن این عبارت ظهوری در اینکه شی سابق طهارت داشته باشد ندارد. ایشان در جواب فرموده «و الجواب عن الأول بأمور: أحدها: أن المتبادر منها الحكم بالطهارة في كل شيء مطلقا، و الحمل على معلوم الطهارة خلاف الأصل و الظاهر. و ثانيها: أن كلمة (نظيف) كنظائره دال على ثبوت الصفة، لا بقائها، كما أن قولك: (ضارب) و (قائم) بمعنى ثبوت الضرب و القيام، لا بقائهما. و ثالثها: أن ظاهر كلمة (قذر) كونه قذرا من أصله، لا كونه عرض له القذارة، و لو أريد ذلك ينبغي أن يقال: (حتى تعلم أنه تقذر) أو (تنجس) و نحوهما. و رابعها: أنه موجب لكون الرواية تأكيدا لأدلة الاستصحاب، و التأسيس أولى منه. و خامسها: أن المتبادر من مجموع الخبر عند أهل العرف غيره و هو المتبع و الاحتمال غير مضر، بل منتف» پاسخ اول همان است که بیان کردیم که چنین ظهوری از عبارت فهمیده نمی شود. پاسخ دوم این است که وقتی می گوید «کل شی نظیف» اثبات صفت نظیف بودن است نه بقای این صفت. مثل اینکه وقتی می گوییم فلانی ضارب است یعنی ثبوت ضارب بودن نه بقای آن صفت.

در روایت کلمه «قذر» آمده است حال آیا «قذر» نجس العین است یا «ما عرض له النجاسه» هم قذر است و «قذر» بر هر دو صادق است. صحیح این است که «قذر» بر هردو صادق است اگر پاسخ سوم ایشان را بپذیریم این عمومیت محدود می شود.

پاسخ چهارم ایشان این است که طبق این بیان این روایت، مؤکد روایات استصحاب است ولی اگر قاعده طهارت را برساند تأسیسی می‌شود و تأسیسی بودن اولویت دارد نسبت به تأکیدی بودن. اما به ایشان اشکال می شود که شما فرمودید اولی است و ثانیا روایات تأکیدی زیاد داریم. پس این بیان صرفا مؤید است نه دلیل.

پاسخ پنجم ایشان این است که ظهور روایت واضح است و احتمالات دیگر مانع این ظهور و حجیت آن نیست.

 


[2] حسینی مراغی، عبد الفتاح بن علی. العناوین الفقهیة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo