< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1400/08/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: ماهیت قرارداد بین پزشک و بیمار /فقه پزشکی /مسائل مستحدثه

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در ماهیت قرارداد بین پزشک و بیمار بود.

1- ماهیت قرارداد بین پزشک و بیمار

گفتیم احتمالاتی در این قرارداد وجود دارد و به نظر ما آنچه متداول است عقد اجاره است و فقها نیز آن را تحت قرارداد اجاره بحث کرده اند. بحث در این است که آیا این قرارداد عقد اجاره ای است که همه شرایط اجاره را دارد یا به نحو معاطات است یعنی اجاره معاطاتی.

باید بررسی کرد که فرق بین اجاره و اجاره معاطاتی چیست تا بگوییم ماهیت قرارداد بین پزشک و بیمار کدام است.

2- حقیقت اجاره

در بحث اجاره یک اراده و قصد از ناحیه موجر و مستأجر وجود دارد. مستأجر قصد می کند خدمتی را در مقابل پاداشی که می گیرد انجام دهد. وقتی چنین قصدی را کرد، می خواهد آن را ایجاد کند. این ایجاد کردن را در ذهن خودش اعتبار می کند و با عبارتی ابراز می کند. پس یک قصد از ناحیه طرفین است و بعد ابراز آن قصد است. قرارداد اجاره به این نحو است. در باب پزشک و بیمار نیز چنین است. پزشک خدمتی را که می خواهد ارائه دهد اعتبار می کند و قصد خودش را ابراز می کند بیمار نیز تصور قصد ایجاد عقد را می کند و بعد آن را ابراز می کند. پس عقد اجاره عبارتست از قصد طرفین و ابراز آن قصد.

متداول و مشهور در فقه این است که باید طرفین قصد خودشان را با لفظ ابراز کنند. این لفظ بیان کننده قصدی است که دارند مثل اینکه بگوید «آجرتک نفسی» و طرف مقابل بگوید «استأجرتک»

2.1- مبرز اجاره

نقش لفظ این است که آنچه را قصد کرده اند، ابراز می کنند. در مورد اخرس گفته اند به جای لفظ می تواند از اشاره استفاده کنند. اشاره به گونه ای که حاکی از قصد درون باشد مثل کاری که انسانهای لال می کنند. زبان اشاره می تواند مبرز ما فی‌الضمیر باشد. اینکه فقها فرموده اند به جای صیغه، اشاره کافی است می فهماند که نقش اشاره ابراز ما فی الضمیر است. اینکه بگوییم برای کسی که زبان دارد مبرز باید خصوص لفظ باشد، نیاز به دلیل دارد چون در تحلیل عرفی نیاز به ابراز داریم و عرف هر ابرازی را کافی می داند و اینکه باید ابراز، به نحو خاصی باشد، نیاز به دلیل دارد.

در مورد کتابت که ممکن است نسبت به صیغه، اضبط باشد، اختلاف صورت گرفته که آیا می توان به جای صیغه از کتابت استفاده کرد یا نه؟ تحلیل ما از عقد نیاز به مبرز داشت، کتابت، اشاره، قول، همگی مبرز هستند. حال اگر به جای این موارد، از فعلی که مبرز باشد، استفاده کنیم، آیا اجاره صحیح است؟ خود این عمل و فعل، دلالت بر مافی الضمیر دارد. آیا چنین فعلی مبرز قصد است یا نه؟ اگر هیچ سخنی نگوییم بلکه صرفا طبق مقتضای عقد اقدام کنیم، این فعل، کاشف و مبرز از اقدام است.

اگر شخص به پزشک بگوید من این بیماری را دارم، و من را درمان کن، و این مقدار پول را می دهم، یعنی لفظ بیاورد، در اینصورت صیغه ادا شده است. یا به عربی بگوید «آجرتک» و شخص دیگر بگوید «استأجرت» مسلما اجاره است با صیغه و عقد اجاره واقع شده است.

اگر طرفین کتابت کنند، مورد تردید است که آیا اجاره است -چون در غیر اخرس گفته اند باید صیغه بیان شود- و شرع آن را پذیرفته است یا نه. اگر کتابت را قبول نکنیم، باید بگوییم ماهیت چنین عقدی یا اجاره فاسد است یا معاطات.

در بحث پزشکی آنچه خارجا واقع می شود این است که بین پزشک و بیمار صیغه عقد خوانده نمی شود لکن کتابت وجود دارد. آیا این اجاره فاسده است یا معاطات. اگر چیزی غیر از صیغه و لفظ مبرز باشد، می توان آن را پذیرفت یا نه؟ بالفرض اگر پذیرفته شود، آیا ملحق به معاطات می شود یا عقد فاسد است و «مایضمن بصحیحه یضمن بفاسده»

بنابراین پرسش ابتدایی این است که آیا این نوع قرارداد که در آن لفظ نیست، اجاره است یا معاطات. اگر معاطات شد، آیا حکم به لزوم می شود یا نه؟ اگر موضوعا آن را مشخص کردیم، حکم آن می آید.

فقها فرموده اند جایی که صیغه در عقد شرط است اگر صیغه ادا نشود، اگر هیچ صیغه ای نباشد، معاطات است و اگر صیغه غیر صحیح باشد، عقد فاسد می شود. اگر عقد فاسد باشد، اجاره فاسد است.

در خصوص اینکه ابراز باید به لفظ باشد، ادعای اجماع شده است. باید بررسی کنیم آیا اجماعی وجود دارد یا نه؟ اگر اجماع وجود دارد، آیا اجماع مدرکی است یا نه؟ باید ببینیم آیا در غیر اخرس چیزی می تواند جایگزین صیغه شود یا نه؟ و اگر چیزی جایگیزین صیغه شد، آیا عقد صحیح است یا فاسد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo