< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1400/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: شروط عوضین /فقه پزشکی /مسائل مستحدثه

خلاصه مباحث گذشته:

گفتیم قرارداد بین پزشک و بیمار، اجاره می باشد. شروط عمومی که در باب اجاره وجود دارد در رابطه بین پزشک و بیمار نیز وجود دارد. تعریف و شروط اجاره و مباحث مربوط به اجاره بیان شد.

1- شرطیت عدم الحجر در قراردادها

در عروه آمده بود «الثاني: المتعاقدان و يشترط فيهما البلوغ و العقل و الاختيار و عدم الحجر لفلس أو سفه أو رقّيّة»[1] در مورد حجر ضمن مباحث صحبت کردیم. اگر طرفین محجور باشند نسبت به آن چیزی که محجور واقع شده اند نمی توانند تصمیم بگیرند. مثلا کسی که ورشکست شده نسبت به اموال خودش نمی تواند تصمیم بگیرد و نمی تواند با آن معامله ای انجام دهد ولی می تواند کارهایی که مربوط به مالش نیست را انجام دهد. مثلا پزشک اگر نسبت به اموالش محجور باشد به خاطر بدهی، در پولی که می گیرد نمی تواند تصرف کند ولی می تواند عمل پزشکی انجام دهد. پس شخص محجور تصرف مالی نمی تواند انجام دهد ولی تصرفات غیر مالی می تواند انجام دهد.

2- شروط عوضین

رکن سوم قراردادها و از جمله آنها قرارداد درمان، عوضان می باشد. در کتاب عروه آمده است «الثالث: العوضان»[2] یعنی رکن سوم در اجاره، عوضان هستند. «و يشترط فيهما أُمور: الأول: المعلوميّة» در قرارداد باید عوضین معلوم باشد واگر معلوم نباشد، معامله غرری می شود.

«الثاني: أن يكونا مقدوري التسليم» شرط دوم این است که متعاقدین قادر بر تسلیم آن باشند. بنابراین اگر جنسی در قعر اقیانوس افتاد نمی توان گفت من آن را عوض قرار می دهم.

«الثالث: أن يكونا مملوكين» شرط سوم این است که ملک خودش باشد و ملک دیگری را نمی توان به عنوان عوض قرار داد.

«الرابع: أن تكون عين المستأجرة ممّا يمكن الانتفاع بها مع بقائها» شرط چهارم این است که قابل انتفاع باشد.

«الخامس: أن تكون المنفعة مباحة»منفعت مباح باشد.

«السادس: أن تكون العين ممّا يمكن استيفاء المنفعة المقصودة بها» قابلیت این را داشته باشد که منفعت مقصوده را از آن استیفا کنند.

«السابع: أن يتمكّن المستأجر من الانتفاع بالعين المستأجرة» مستأجر بتواند از عین مستأجره انتفاع ببرد.اینها شروطی است که برای عوضین گفته شده است.

اهمیت بحث فقه پزشکی

یکی از کارهای استاد این است که حساسیت نسبت به موضوع بحث خودش در مخاطب ایجاد کند. اگر بعد از یکسال گذشت از بحث فقه پزشکی افرادی که در درس شرکت می کنند یا درس را مطالعه می کنند، بعد از رجوع به پزشک و بیمارستان فرقی با قبل نکنند و احساس کنند که علمشان به درد عمل نمی خورد، این بحث فایده ندارد. باید در عمل و رفتار ما، تأثیر مطلب دیده شود. تأثیر آن حساسیت نسبت به آن چیزی است که اطراف ما می گذرد. باید دید آیا در خارج و واقع آنچه که ما می‌گوییم اتفاق می افتد یا اینکه علم ما ربطی به واقع ندارد.

در درس اخلاق پزشکی که در دانشگاه علوم پزشکی داشتیم دانشجویان را – به وسیله ارجاع به سایتی که معرفی می کردیم- اختبار می کردیم تا ببینیم این شخص چقدر به مباحث اخلاق پزشکی و فقه پزشکی مانند حرام، حلال، جایز، باطل و... حساس است. یک تست حساسیت اخلاقی داریم که دانشجویان باید آن را پر کنند. این تست حساسیت اخلاقی وضع دانشجو را قبل از اینکه درس بگیرد به ما نشان می دهد. بعد از پایان درس دوباره آزمایش می کردیم و می گفتیم باید دوباره تست بدهید تا معلوم شود که آیا حساسیت دانشجو بعد از گذراندن این درس تغییر کرده است یا نه؟ باید ببینیم بعد از گذشتن 50 جلسه از درس فقه پزشکی، آیا حساسیت فقهی ما نسبت به مسائل پزشکی تغییر کرده است یا نه؟

اخیرا دو خبر داشتیم با توجه به آن دو خبر باید دید آیا به نظر شما می رسد که فقه باید اینجا حضور داشته باشد یا خیر؟ یک مسأله اینکه استاندار محترم فارس آقای دکتر ایمانیه در جمع کارگری صحبت می کردند و در مورد نگرانی کارگران از وضعیت درمان خودشان صحبت کردند که کارگران گفتند وضعیت مالی ما برای درمان خوب نیست.

ما می گوییم فقه برای بهبود وضعیت درمان کارگران چه کاری می خواهد انجام دهد. آیا فقه می تواند پاسخگو باشد یا خیر؟ فقه باید وظیفه خودش را برای بهبود وضعیت درمان انجام دهد هرچند نمی گوییم که جای دیگر اقدامات را بگیرد. فقه باید بتواند اقدام فقهی کند. در خبری که از خبرگزاری ها نقل شده آمده «ایمانیه در پاسخ به نگرانی‌های کارگران درباره وضعیت درمان خود، با تاکید بر اینکه هیچ پزشکی در بخش خصوصی یا دولتی حق دریافت رشوه ندارد، گفت: معنا ندارد که برای جراحی قلب ۹۰ میلیون تومان هزینه دریافت شود؛ زیرا تعرفه بخش خصوصی ۱۲ میلیون تومان است و دلیلی ندارد که پزشکی چندین برابر مبلغ مشخص شده هزینه دریافت کند.او ادامه داد: درصورت بروز و تکرار چنین مسائلی حتما باید از پزشک شکایت شود و دانشگاه علوم پزشکی با رویکرد جدید خود به جد پیگیری خواهد کرد.

استاندار فارس با اشاره به اینکه تهدید پزشکان به مهاجرت درصورت قطع مبالغ غیر قانونی آن‌ها گفت: پزشکانی که تهدید به مهاجرت می‌کنند می‌توانند بروند و ما آن‌ها را بدرقه خواهیم کرد؛ زیرا دوران منحصر به فرد بودن پزشکان سر آمده است و در تمامی رشته‌ها افراد توانمند صالح و سالم وجود دارد.

دکتر ایمانیه با بیان اینکه به غلط در ذهن مردم جا افتاده است که برخی پزشکان بیمار را از مرگ نجات می‌دهند و دستان شفابخش دارد، اظهار کرد: با عنوان کارشناس این حوزه می‌گویم که هیچ پزشک منحصر به فردی نداریم و این مساله باعث شده که افراد خانه و زندگی خود را بفروشند تا هزینه جراحی پزشکان را تامین کنند. وی افزود: اجازه نمی‌دهیم هرکس هر طور که خواست در حوزه پزشکی جولان دهد»

اینکه ایشان فرموده پزشک حق رشوه گرفتن ندارد، منظور چیست؟ آیا منظور همان زیرمیزی است؟ آیا زیرمیزی همان رشوه در اصطلاح فقهاست؟ اگر غیر از رشوه است، ماهیت آن چیست؟ آیا حلال است یا حرام؟ باید ادبیات این عرصه را تغییر داد. این کار خبرنگار نیست چون او فقیه نیست و درس فقه نخوانده است. مدیران نیز مانند خبرنگاران متخصص در فقه نیستند. این کار طلاب می باشد که متأسفانه کاری نمی کنند و بعد می گوییم این حکومت، حکومت ولایت فقیه است. این مسأله ای است که قابلیت بحث فقهی دارد و باید تکلیف آن را فقه مشخص کند. ما باید مجال را برای بحث فقهی و اخلاقی پزشکی باز کنیم. کسانی با ایشان مخالف هستند ولی باید بحث فقهی آن را ما درست کنیم بعد اگر با ایشان بحث سیاسی دارند خودشان حل کنند. در قسمت سیاسی شهروند هستیم ولی در قسمت فقهی صاحب نظر هستیم.

اینکه ایشان فرمود «معنا ندارد که برای جراحی قلب ۹۰ میلیون تومان هزینه دریافت شود» معنا ندارد چه حکمی است؟ باید این گزاره را فقهی کرد. باید معلوم شود که صحیح است یا باطل، حرام است یا حلال؟ اینکه معنا ندارد ناظر به کدام یک است؟ این یک مسأله سیاسی نیست بلکه بحث فقهی است. باید بررسی شود که این مبلغی که پزشک می گیرد، حلال است یا حرام؟ ایشان فرموده «زیرا تعرفه بخش خصوصی ۱۲ میلیون تومان است و دلیلی ندارد که پزشکی چندین برابر مبلغ مشخص شده هزینه دریافت کند» این یعنی اینکه شخص بیمار مغبون می شود و این بحث از زیرمجموعه های شرایط عوضین می باشد. این ها مباحث فقهی و حقوقی است. صحبت ایشان وقتی از این مباحث خارج شده، تبدیل به نزاع سیاسی شده. در ادامه آمده «استاندار فارس با اشاره به اینکه تهدید پزشکان به مهاجرت درصورت قطع مبالغ غیر قانونی آن‌ها گفت: پزشکانی که تهدید به مهاجرت می‌کنند می‌توانند بروند» این یک موضع حاکمیتی است. آیا اگر به مردم و پزشکان بگوییم که این لقمه حرام است، نیاز به یک موضع سیاسی و حاکمیتی داریم؟ اگر ما اقدام کنیم، کار به مسائل حکومتی کشیده نمی شود و حاکم می گوید با این کار شما این مسأله را از بحث حکومتی خارج کرده و به آن جنبه فقهی و اخلاقی دادید. وقتی این خبر خوانده می شود باید به ذهن شما خطور کند که این مباحث در فقه قرارداد درمانی حل شود. اگر مسأله آن را در فقه حل کردید، به حاکمیت کمک کرده اید. بله حاکمیت نقش خودش را دارد چرا که ممکن است بعضی زیربار حکم شرعی نروند ولی عده زیادی، حکم شرعی را قبول کرده و به آن گردن می نهند. یک خلأ فقهی و اخلاقی و حقوقی داریم وگرنه استاندار از جهت مسائل حکومتی کار خودشان را انجام می دهند.

سوال: آیا ما فقه فردی می گوییم یا فقه حکومتی؟

در جواب می گوییم ما هر دو را می گوییم. فقه نمی تواند بگوید می خواهم در این جامعه مبنای تصمیم گیری باشم ولی در مورد مسائل حکومتی حرفی نمی زنم و فقط فقه فردی را می گویم.

ما باید جمعی از پزشکان را که تقید شرعی دارند همراه کنیم تا بتوانیم اعمال حاکمیت کنیم. در وزارت بهداشت نیز کمیته اخلاق بالینی داریم که مصوب کرده اند باید یک فقیه عضو آن باشد.

کمیته اخلاق بالینی که حتما باید یک مجتهد عضو آن باشد برای آن است که اگرهمین مسائل، جنبه مدیریتی و حاکمیتی آن مشکل فقهی دارد، حل کنیم ولی اگر به مردم آموزش ندهید که این پولی که می گیرد حرام است و از طرف دیگر به پزشک نگویید نمی توانید چنین پولی بگیرید، حاکمیت در امور حکومتی به مشکل برمی خورد همانطور که آقای ایمانیه به مشکل برخورد کرده است.

اگر نگاه فقهی را به جامعه ندهید، اعمال حاکمیت با مشکل مواجه می شود. پزشک شاید نمی داند پولی که می گیرد، حرام است و خیال می کند از ناحیه مثلا حکومت به او زور وارد می شود و او هم می گوید بگذار ما هم زور بگوییم. ما باید جامعه را از این حالت خارج کنیم. نقش اخلاق مانند گریسی می ماند که به چرخ دنده ها می زنیم. نقش فقه، تسهیل کردن است. نه تنها بحث پزشکی نیاز به چنین کاری دارد، نهادهای دیگر حکومتی نیز چنین نیازی دارد مثل نظام مهندسی، بانک، و ....

فقه می خواهد اساس اداره اجتماع باشد و حاکم و شهروند و ارگان ها در چارچوب فقه حرکت کنند. ما باید آموزش های فقهی را بدهیم تا حاکمیت راحت تر بتواند با مردم کار کند.

خبر دیگر اینکه یکی از مسئولان نظام پزشکی گفته می خواهیم زمینه هایی ایجاد کنیم که خانمهایی که می خواهند به پزشک مراجعه کنند، بتوانند به پزشک همجنس مراجعه کنند.

در فقه پزشکی دو جور مسأله را خواهید گفت. یکسری احکام وضعی مثل اینکه این معامله صحیح است و این معامله باطل است. یکسری احکام تکلیفی که حرام است مرد به بدن زن نگاه کند. باید حکم را تأمین کرد. حوزه نمی تواند نسبت به این مسائل بی تفاوت باشد.

از باب اینکه کتمان علم بر شما حرام است، باید شروع به آموزش فقه کنید. فقط در یک مرکز بهداشتی شهید مطهری، روزانه سی هزار مراجعه کننده وجود دارد. یعنی سی هزار قراداد نوشته می شود. آیا مردم حلال و حرام را می فهمند؟ اینکه استانداراز گرفتن زیرمیزی 90ملیونی شاکی می شود فقط در یک واقعه اتفاق افتاده یا وقایع متعدد بوده است؟ اگر أخذ زیرمیزی دائمی است، آیا آموزش فقه ما مشکل ندارد؟

سؤال دیگر اینکه آیا فتاوی در این زمینه متفاوت نیست؟ اگر فتاوی در این زمینه متفاوت است چکار باید کنیم. شنیده ام که بعضی از فقها فرموده اند اگر زیر میزی بگیرند اشکالی ندارد. این معضلات باید توسط طلاب حل شود و به جامعه راهکار داد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo