< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1400/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: اصول فقه پزشکی /فقه پزشکی /مسائل مستحدثه

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در رابطه با فقه پزشکی به شرایط عوضین منتهی شد.

1- طرح بحث اصول فقه پزشکی

قبل از ادامه بحث در شرایط عوضین باید نکته ای را بیان کنیم. در زمینه فقه پزشکی که گفتیم فقه پزشکی اگر از حیث موضوع و مسائل و محتوا همان اخلاق پزشکی نباشد که در غرب می گویند، حداقل باید بگوییم ارتباط بسیار نزدیکی با اخلاق پزشکی دارد.

یک دائره المعارفی در رابطه با اخلاق پزشکی از طرف وزارت بهداشت درحال تدوین و تکمیل است که ظاهرا ششصد مدخل برای آن تعریف کرده اند و مقالاتی در آن گنجانده می شود که حداقل سه مقاله آن مربوط به فقه پزشکی است. یکی اصول فقه پزشکی است و دیگری قواعد فقه پزشکی و سومی آنها مسائل فقه پزشکی می باشد.

برای تدوین این مجموعه یک مقاله تحت عنوان اصول فقه پزشکی از بنده خواسته اند تدوین کنم که در مجموع چندین صفحه ای اصول فقه را بتوانیم برای مخاطبین غیر حوزوی تعریف و توضیح دهیم. مقاله را انجام دادیم و به نظر رسید با توجه به اینکه بحث خارج اصول نداریم همین مباحثی که در این مقاله آمده را چند روزی دنبال کنیم و بیان کنیم و همین بحث، در واقع اصول فقه پزشکی می باشد.

2- اصول فقه پزشکی

آیا اصول فقه پزشکی غیر از فقه پزشکی است. به نظر ما اصطلاحی در اخلاق پزشکی وجود دارد به نام اصول اخلاق پزشکی و از همینجا خلط مبحثی بوجود آمده و گفته اند همانطور که اصول اخلاق پزشکی داریم، اصول فقه پزشکی هم لابد داریم. در رابطه با اصول اخلاق پزشکی چهار تا قاعده است یکی قاعده «لاضرر»، که این یک قاعده فقهیه است؛ دیگری قاعده «احسان» که یک قاعده فقهیه است و دیگر بحث اختیار و چهارم بحث عدالت است. این چهارتا-عدالت، اختیار، ضرر نرساندن و سود رساندن- اصول اخلاق پزشکی است که در آمریکا این اصطلاح را گذاشته اند. حال که اینها اصول اخلاق پزشکی است که اگر بخواهیم آن را اسلامی کنیم می گوییم قواعد اخلاق پزشکی تا با اصول اشتباه نشود. فرقی بین اصل و قاعده است. قاعده یک حکم فقهی کلی است که مصادیقی دارد ولی اصول در کبرای استنباط قرار می گیرد تا بتوان با آن یک مسأله فقهی را استخراج کرد. پس بین اصول و قواعد، تفاوت وجود دارد. از نظر ما آنچه را که الان اصطلاحا اصول اخلاق پزشکی می گویند، در واقع چهار قاعده فقهیه است.

پس ما در اصول فقه پزشکی مقدمتا می گوییم که برای فقه پزشکی اصولی غیر از اصول فقه نداریم و علم اصول فقه همه جا کاربرد دارد. اینکه نوع مسأله، مسأله پزشکی باشد یا مسائل معاملات، ماهیت اصول را عوض نمی کند. اینها فقط تطبیقات اصول فقه هستند که ما اصول فقه را کجا تطبیق کنیم در مسائل پزشکی تطبیق کنیم یا در بیع و طهارت و صلات و ... قواعد اصولیه در همه جا به کار می آید.

مرحوم امام در نجف درس خارج اصول نداشته اند و درس خارج فقه خودشان در نجف به تناسب و به اندازه نیاز مباحث اصولی را نیز در درس مطرح می کرده اند. الان این شیوه هم در دنیا پذیرفته شده است. وقتی شما مقاله می نویسی در مقاله می گویید از چه روشی بهره بردم تا به نتیجه برسم. بحث از روش، بحث اصولی است. یعنی به خواننده مقاله می گویید از فلان روش حرکت کردم تا مسأله را به نتیجه برسانم. بنابراین ما در این مقاله ای که نوشتیم در تعریف علم اصول از تعریف «متد» استفاده کرده ایم و گفته ایم علم اصول فقه در واقع علم متدولوژی فقه است.

2.1- تعریف اصول فقه

تعاریفی را که برای اصول فقه در طول تاریخ فقه ذکر شده را بیان کرده ایم و عنصر اصلی تعاریف را استخراج کرده ایم. در تعریف اصول فقه بیان کرده ایم که «علم اصول فنی است که انسان به وسیله آن قواعدی را می‌شناسد که این قواعد ویژگی های زیر را دارند:

     این قواعد در طریق استنباط حکم شرعی کلی واقع می‌شوند.

     قواعدی که فقیه گاهی در مقام عمل منتهی به آنها می‌شود و نهایتا به آنها رجوع می‌کند.

     فی نفسه مشتمل بر حکم شرعی نمی باشد، بلکه در مسیر استنتاج حکم کلی فرعی الهی مورد استفاده قرار می‌گیرد»

با قید «فقیه گاهی در مقام عمل منتهی به آنها می‌شود» وقتی اصول عملیه جاری می کنیم نمی توانیم بگوییم شرع چنین حکمی دارد بلکه می گوییم وظیفه فعلی ما این است و شاید وقتی حضرت امام زمان علیه السلام ظهور کردند اجرای استصحاب را در این مورد جایز ندانند و بفرمایند حکم مسأله فلان است.

با قید «فی نفسه مشتمل بر حکم شرعی نمی باشد» بین قاعده اصولی و قواعد فقهی فرق گذاشته ایم. مثلا امر ظاهر در وجوب است، حکم شرعی نیست. ولی اگر صغری شرعی به آن ضمیمه شود مثلا امر «فاغسلوا وجوهکم» را به آن ضمیمه کنیم، نتیجه می گیریم که وضو برای نماز واجب است و وجوب وضو حکم شرعی می شود.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo