< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1401/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: سقط جنین /فقه پزشکی /مسائل مستدحثه

 

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در مواردی بود که سقط جنین مجاز است. چند مورد بیان شد. یکی اینکه جنین در رحم مادر مرده باشد. گفتیم اینجا مسلم است که باید جنین را بیرون بیاورند و خروج تخصصی است و اصلا سقط جنین صدق نمی کند. مورد دوم جایی بود که حفظ جنین با حفظ جان مادر در تزاحم بود که یکی باید تلف شود. اینجا گفتیم باید یک اولویتی نسبت به حفظ جان یکی پیدا کنیم که اگر این اهمیت پیدا نشود دو انسان مسلمان زنده هستند و حق از بین بردن هیچکدام را نداریم. در مورد اولویت گفتیم اگر قبل از ولوج روح باشد، اولویت حفظ جان مادر پذیرفته شده است. ولی بعد از ولوج روح گفتیم مادر می تواندجان خودش را حفظ بکند و در اینصورت لازمه اش سقط کردن جنین است. شخص ثالث نمی تواند دخالت کند ولی مادر برای حفظ جان خودش می تواند اقدام کند. اینجا تزاحم بین دو حکم شرعی الزامی است. مورد سوم این بود که حفظ جنین موجب مرگ مادر نمی شود ولی موجب به خطر افتادن سلامت مادر می شود. گفتیم عنوان حفظ سلامت مجوز سقط نیست مگر اینکه یک عنوان ثانوی بیاید که عبارتست از عسر و حرج. اگر عسر و حرج اثبات شد، حکم حرجی جعل نشده است. گفتیم قاعده عسر و حرج امتنانی است و نمی توان این قاعده را جاری کرد چرا که موجب خلاف امتنان نسبت به جنین می شود.

جواز سقط جنین در صورت ناقص الخلقه بودن

مورد دیگری بیان شده که عبارتست از اینکه متوجه شویم جنین دارای نقص یا بیماری شدیدی است. آیا نقص عضو جنین موجب جواز سقط می شود. با توجه به عناوین اولیه، نمی توان قائل به سقط شد. در مورد اینکه بیماری ای داشته باشیم که در روایات اجازه سقط داده باشند، روایات بیانی ندارند و اجازه نداده اند. کسانی که دنبال جواز می گردند دنبال صدق عنوان ثانوی مانند عسر و حرج هستند چرا که دوره طولانی مدت موجب عسر و حرج برای خودشان و برای پدر و مادر هستند.

شبهه ای در مقام وجود دارد این است که بعضی از این جنین هایی که پزشکان می گویند ناقص هستند بعد از تولد معلوم می‌شود ناقص نیستند هرچند تشخیص پزشکان دقیق است ولی در مواردی چنین اتفاقاتی افتاده است. به دلیل عدم قطع به کلام پزشک نمی توان گفت حتما عسر و حرج اتفاق می افتد و استلزام بین حفظ جنین و عسر و حرج اتفاق نمی افتد. اینجا مسأله شخصی است و ممکن است یک خانواده بگوید اگر فرزند یک پا هم نداشته باشد مانعی ندارد و او را بزرگ می کنیم ولی خانواده دیگر بگوید نمی توانیم تحمل کنیم. پس یک قاعده کلی نمی توان به جواز سقط داد.

جواز سقط زنازاده

اگر فرزندی از راه زنا منعقد شده باشد آیا می توان گفت قبل از ولوج روح جایز سقط شود. تولد از زنا مخصص عموم حرمت سقط نیست و باید برای جواز سقط دنبال عنوان ثانوی باشیم که به مسأله عسر و حرج بر می گردد. ممکن است تولد ولد الزنا برای یک خانواده خیلی مسأله مهمی نباشد ولی برای یک خانواده دیگر حرجی باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo