< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1401/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: آتانازی /فقه پزشکی /مسائل مستحدثه

 

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در آتانازی یا همان قتل ترحم آمیز بود. صور مختلفی از این نوع قتل وجود دارد که بعضی از آنها را در بعضی از کشورها مجاز شمرده اند. قتل نفس حرام است و عقلا نیز آن را قبیح می شمرند و مواردی که مجاز شمرده اند باید بررسی شود که آیا حرمت قتل شامل این موارد می شود یا نه.

آتانازی

مثالی که در بعضی کتب فقهی زده شده و مانند آتانازی است این است که یکی در جایی است که تشنه است و آب پیدا نمی کند تا از تشنگی می میرد. این شخص می گوید حالا که آب پیدا نمی کنم زجر نکشم و خودم را بکشم.

با توجه به افراد و اعتقادات افراد، تصمیم گیری ها متفاوت است. مسلمان با توجه به اعتقاد به معاد، اقدام به قتل را نسبت به مرگ و بعد از مرگ بررسی می کند. شخصی که مسلمان نیست می گوید این سختی این چند روز را برای چه تحمل کنم و خودش را می کشد ولی مسلمان می گوید اگر خودکشی کنم تا ابد باید در جهنم باشم و برای فرار از عقاب، خودش را نمی‌کشد و درد را تحمل می کند.

بحثی در علم کلام به نام اعواض است که جمع عوض است. شخصی دچار سختی می شود ولی می داند که خدای متعال عوض آن سختی را می دهد. کسی که دچار سختی شد خدای متعال این سختی را به نحوی برایش جبران می کند که به آن عوض می گویند. مرحوم علامه در کتاب «تبصره المتعلمین» میزان نیاز به علم کلام را برای فقیه بحث کرده است. باید عقاید دینی را فقیه بفهمد تا بعد از آن خلاف عقیده فتوی ندهد.

حال آیا از نقطه نظر فقهی آتانازی جایز است یا نه؟ اگر کسی بخواهد خودش را بدون هیچ توجیهی بکشد، که شکی در حرمت نیست. تخصیصی که زده شده این است که شخص می داند می میرد و زنده ماندن برای او عسر و حرج دارد. می داند که می میرد ولی نوع مرگ را انتخاب می کند و تسریع در آن می کند. اگر شخص تسریع در مرگ کند و بخواهد یک مرگ آسانتری را تجربه کند آیا چنین کاری جایز است. آتانازی یک نوع مرگ راحت است که با خودکشی متفاوت است. خودکشی دلیل عقلانی ندارد ولی در بحث آتانازی شخص می داند که در حال مرگ است و می گوید من قرار است که بمیرم ولی چرا سخت جان بدهم و سختی را تحمل کنم و زودتر و با مرگ راحت تر بمیرم تا دچار عسر و حرج نشوم. عسر و حرج، وجوب حفظ نفس را تخصیص می زند. می گوییم قاعده عسر و حرج شامل موارد قتل نمی شود.

بحث آتانازی در کلام فقها

مسأله ای در کتاب القصاص جواهر آمده در مورد اینکه اگر کسی به دیگری دستور دهد که خودت را بکش، اگر آن شخص خودش را بکشد و مقتول ممیز باشد، حکمی بر عهده آمر نیست ولی اگر مقتول غیر ممیز باشد در اینصورت آمر قصاص دارد. ایشان فرموده «لو قال: اقتل نفسك من غير إكراه له على ذلك ففعل فان كان المأمور مميزا فلا شي‌ء على الملزوم أي الآمر و إن كان سببا إلا أن المباشر أقوى منه و إلا يكن مميزا فعلى الملزم القود كما في القواعد و غيرها، لقوة السبب حينئذ على المباشر، و خصوصا مع الإكراه المتصور في حقه و إن كان في تحقق إكراه العاقل هنا إشكال باعتبار أنه لا معنى للاضطرار إلى قتل نفسه خوفا من قتله. لكن في المسالك و كشف اللثام «نعم لو كان التخويف بنوع من القتل أصعب من النوع الذي قتل به نفسه فدفعه به اتجه حينئذ تحقق الإكراه، و ترتب القصاص حينئذ على المكره الذي هو أقوى من المباشر».و قد يناقش بأن ذلك لا يقتضي جواز قتله لنفسه المنهي عنه، فلا حكم لاكراهه المزبور، و حينئذ يكون المباشر أقوى من السبب، و احتمال الجواز باعتبار شدة الأمر المتوعد به مناف لإطلاق دليل المنع، و إلا لجاز للعالم بأنه يموت عطشا مثلا أن يقتل نفسه بالأسهل من ذلك، فتأمل جيدا»[1] می فرماید اگر کسی دیگری را تهدید به قتل کند به یک نوعی از قتل و خود شخص به خاطر اینکه به آن نحو کشته نشود خودش را می کشد، در اینصورت ممکن است گفته شود این خودکشی موجه است چرا که اکراه محقق شده است و بر کسی که تهدید کرده است قصاص مترتب می شود.

صاحب جواهر فرموده در این کلام مناقشه شده به اینکه بالفرض شخص را تهدید کرده اند به قتل سخت تر و او هم از ترس قتل سخت تر خودش را کشته است ولی این تهدید مجوز قتل نفس نمی شود. ایشان فرموده اگر این قتل را جایز بدانیم باید بگوییم جایی که شخص می داند از تشنگی هلاک خواهد شد می تواند قبل از هلاکت خودش را بکشد با مرگی که راحت تر از تشنگی باشد. اینکه شخص نمی تواند خودش را در این حالت بکشد، مفروغ عنه است که جایز نیست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo