< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد لطف‌الله دژکام

1401/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تلقیح مصنوعی /فقه پزشکی /مسائل مستحدثه

 

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در جواز تلقیح مصنوعی توسط شوهر بود. گفتیم بیشتر فقها قائل به جواز هستند و از بعضی از فقها قول به حرمت نقل شده است. بحث در دلیل بر این حکم بود.

گفتیم به آیه ﴿وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ‌ فُرُوجَهُن﴾[1] برای جواز و عدم جواز تلقیح مصنوعی استدلال شده است. گفتیم این آیه ربطی به بحث ما ندارد و مربوط به نگاه کردن است و در صدد تصرفات دیگر نیست.

1- استدلال به آیاتی از سوره مؤمنون بر جواز تلقیح مصنوعی توسط شوهر

آیه دیگر آیاتی از سوره مومنون است﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ*إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ*فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ﴾[2] به این آیات استدلال شده بر جواز تلقیح مصنوعی توسط شوهر و همچنین برای عدم جواز. این آیات در سوره معارج نیز با همین عبارات تکرار شده است.

طریقه استدلال به این آیه این است که خدای متعال فرموده از جمله صفات مومنین این است که حفظ فروج می کنند مگر بر ازواج خودشان. اینکه فرموده «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ» امر به حفظ نیست بلکه وصف حفظ است. باید بگوییم از این وصف حکم الزامی فهمیده می شود. اینکه واجب است حفظ فرج به صورت یک باور همگانی عالمی در مورد قبح زنا اینطور است و وجود دارد. نگاه کردن اینطور نیست که عرف آن را قبیح بداند ولی لزوم حفظ فرج یک باور عمومی بین المللی است به همین خاطر امر نیامده بلکه وصف آمده است. آیه هرچند قبح زنا را نفرموده ولی همه مردم می فهمند. در همین حالتی که در عالم مشکلات اخلاقی زیادی است ولی روابط نامشروع را قبیح می دانند. حال که قبیح است نیاز به نهی ندارد که امر به حفظ فرج شود و وصف گفتن کفایت می کند.

بیان دیگر این است که حفظ فرج جزء مرتکزات متشرعه است. یعنی حتی بگوییم عقلا چنین حکمی ندارند ولی متشرعه این را قبیح می دانند. حال که حرمت واضح است وجوب حفظ فرج را داریم. اینکه در آیه عبارات را به صورت مذکر آورده مانند «الذین» و بحث ما در زن است که حفظ فرج بر او واجب است می گوییم اختصاص به مردان ندارد قانون اشتراک بین زن و مرد پیاده می‌شود. حال که حفظ فرج واجب است، می گوییم آیه نگفته از چه چیزی حفظ فرج کنند به عبارت دیگر اطلاق دارد. آیا مراد این است که از هر خلافی حفظ کنند؟ مثلا از استمناء خودشان را حفظ می کنند. لمس و نظر نباید باشد و خلاف های دیگر نیز نباید باشد. این خلاف را باید از بیرون استفاده کنیم که چه مواردی خلاف است. سوال این است که آیا تلقیح خلاف است یا نه؟ پس موارد خلاف از خود آیه فهمیده نمی شود و باید از قرائن خارجیه فهمیده شود. در مورد ازواج کار خلاف نداریم و هرکاری می توانند انجام دهند. یکی از کارهایی که می توانند انجام دهند تلقیح مصنوعی است. پس همانطور که برای غیر زوج هیچ تصرفی جایز نبود، زوج هر تصرفی می تواند انجام دهد. به این قرینه مقابله گویند.

1.1- اشکال استاد به استدلال به آیات

سوالی که می شود این است که فردی که همسر این زن است قبل از نکاح جزء افرادی بود که هیچ خلافی نمی تواند انجام دهد. باید دید عقد نکاح چه تصرفی را جایز می کند. مثلا قبل از نکاح نمی توانست زن را بزند آیا بعد از نکاح می تواند بزند. عقد نکاح تمتعات جنسی متعارف را جایز می کند. بنابراین عقد نکاح هر تصرفی را جایز نمی کند و نمی توان گفت قبل از نکاح همه تصرفات حرام بود و بعد از نکاح همه تصرفات جایز است بلکه بعضی تصرفات مجاز می شود. مقتضای عقد نکاح و کنیز این نیست که هر کاری که خواست با او انجام دهد. این آیه عموم و اطلاقی نسبت به تلقیح مصنوعی ندارد که بتوان به آن تمسک کرد. پس دلالت جواز از این آیه استفاده نمی شود.

2- استدلال به آیاتی از سوره مؤمنون بر جواز تلقیح مصنوعی توسط شوهر

به این آیه استدلال به حرمت تلقیح مصنوعی شده است. در کتاب الفقه علی مذاهب الخمسه مطلبی فرموده که استدلال آن شامل بحث ما نیز می شود. ایشان قاعده ای داده که می توان از آن در بحث استفاده کرد ایشان فرموده «الآية 30 من سورة النور ﴿وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ﴾ أمر اللّه سبحانه بحفظ العضو التناسلي من المرأة، و لم يذكر متعلق الحفظ، و لم يخصه بالمقاربة أو بأي شي‌ء آخر»[3] در کتاب مسائل مستحدثه آمده «فإنّها متضمّنة للأمر بحفظ الفرج، و لم يذكر فيها متعلّق الحفظ، كما لم يخصّص بالمقاربة، و هذا آية العموم؛ لأنّ حذف المتعلّق يفيد العموم، فمقتضى عموم الآية الشريفة لزوم حفظ العضو من كلّ شي‌ء حتّى التلقيح»[4] می فرماید آیه عمومی دارد و فرموده باید از هرچیزی حفظ کنند حتی تلقیح فقط زوج استثناء شده که تمتعات را خارج کرد و تلقیح در مستثنی منه باقی مانده است. تمتعات استثناء شده و تلقیح در مستثنی منه باقی می ماند.

این بحث در مورد تلقیح توسط شخص ثالث است ولی شامل بحث ما نیز می شود چرا که استثناء تمتعات را فقط خارج کرده ولی تلقیح از تمتعات نیست.

2.1- اشکال استاد به استدلال به آیات

ایشان فرموده استثنائات تصرفات است ولی ما گفتیم فعل خلاف است. این آیه سوء استفاده جنسی را می گوید. بیش از این اگر بخواهد فهمیده شود اول کلام است.

پس آیه ناظر به بحث دیگری است و ربطی به تلقیح مصنوعی ندارد و هرنوع تصرفی را نمی خواهد بگوید. آیات دیگری در مقام برای حکم مسأله ذکر نشده است. باید سراغ ادله دیگر برویم.

مرحوم سید صادق روحانی در «المسائل المستحدثه» بحث کرده و جواب « الفقه علی مذاهب الخمسه » را داده که به نظر ما آن جواب تمام نیست و به آنجا مراجعه کنید.

 


[4] المسائل المستحدثة، الروحاني، السيد محمد صادق، ج1، ص8. استاد در بیان فرمودند این عبارت مربوط به «الفقه علی مذاهب الخمسه» است در حالی که این عبارت در آن کتاب وجود ندارد و در همین کتاب است (مقرر).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo