< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدرضا عصمتی

1402/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/حد المحارب /مسأله1: تعریف محارب (بررسی مفهوم محاربه در روایات و کلام فقها(شیخ طوسی قدس سره، ...)

 

دیروز در جلسه ی قبل توضیح دادم کلامی را از شیخ در مبسوط گفتیم و کلامی را از شیخ در خلاف

بعضی گفته اند این دو کلام شیخ با هم تضاد دارد و تناقض دارد

در کتاب خلاف اینجور فرمود: المحارب الذی ذکره الله تعالی فی آیه المحاربه هو قطاع الطریق ، محاربی که خدا در این آیه فرموده دزدانی هستند که چنین و چنان می کنند پس محارب قطاع الطریق باید باشد ، در مبسوط فرمود: و المراد بهذا الآیه چنین وچنان بعد در پایان و الذی رواه اصحابنا اصحابنا مطلبی که اصحاب ما بیان فرمودند ان المراد بها مقصود از محارب کل من شهر السلاح و اخاف الناس هر کسیکه اسلحه بکشد و امنیت مردم را بهم بزند ، در کتاب مبسوط صحبتی از قطاع الطریق نکرده است فرموده : کل من شهر السلاح و اخاف الناس خواه قطاع الطریق باشد یا نباشد پس مبسوط این است ، صحبتی از قطاع الطریق نشده است در کتاب خلاف کلمه ی قطاع الطریق را آورده بعضی فرمودند به اینکه بین دو کلام شیخ تهافت و تناقض است در یک جا فرموده است حتما باید قطاع الطریق باشد تا محارب صدق بکند در یکجا فرموده اند در صدق محارب قطاع الطریق بودن موضوعیت ندارد قطاع الطریق هم نبود محارب هست از مبسوط این مطلب دوم استفاده میشود از خلاف مطلب اول که قطع الطریق قطاع الطریق بودن لازم است شرط است

برخی گفتند بین این دو کلام تهافت است و تناقض است

خب ، این مطلب را گفته اند ولی اگر ما دقت بکنیم مرحوم شیخ در کتاب خلاف یک مصداق از مصادیق محارب را ذکر کرده است و آن محاربی که قطاع الطریق باشد ، نخواسته بگوید که محارب ینحصر در این ، از آن جهت که داشته حرف اهل سنت را نقل می کرده است و اهل سنت عنوان قطاع الطریق را هم گفتند ایشان فرموده قطاع الطریق به تنهایی کفایت نمی کند یشهر السیف باید باشد در کتاب خلاف نظرش این است لذا اصلا این کلمه اثباتی است و با اثباتی که در مبسوط فرموده هیچ تنافی ندارد آنجا عنوان محارب را فرموده من شهر السیف و اخاف الناس در اینجا قطاع الطریق را هم اضافه کرده منتهی نه به عنوان اینکه قطاع الطریق بودن شرط است چون موضوع همین بوده این قید را هم آورده این قید قید خاصی که حکم را اختصاص مورد دون مورد بدهد نیست

سوال....

جواب: در اینجا هم اتفاقا من گفتم بالسیف ، من شهر السلاح گفته

ادامه

بعد شیخ در این امور وقتی مسائل را نقل میکند در ادامه قول و اقوال مختلف را نقل میکند میگوید شافعی همین را گفته دغار البلد وقتی که غلبه پیدا کنند بر شهری و اموال را بگیرند به شکلی که مردم هیچ پناهگاهی نداشته باشند این میشود محارب ، می فرماید شافعی همین را گفته ابویوسف ظاهرا مراد همین ابوحنیفه باشد

علی کل حال ، و قال مالک مالک گفته قطاع الطریق من کان من البلد علی مسافه ثلاثه امیال اگر سه میل با شهر فاصله داشت او قطاع الطریق جزء محارب است ولی ان کان دون ذلک اگر کمتر بود قطاع الطریق نیست دزد نیست حالا اگر دو کیلومتری آمده این فضولی را کرده ، ابوحنیفه گفته است اذا کانوا فی البلد او فی القرب منهم اگر در خود شهر باشد یا در نزدیک شهر مثل آنچه که بین حیره و کوفه هست یا بین قریتین باشد این قطاع الطریق حساب نمی شود لم یکونوا قطاع الطریق

شیخ می فرماید همه اینها این حرفها را زده اند ولی به نظر ما هر کسیکه اسلحه کشید و اخاف الناس فی مصر کان او فی غیر مصر ، فی بر کان او فی بحر هرچه باشد آن محارب است دلیلنا اجماع الفرقه و اخبارهم

بعد می فرماید علاوه بر اجماع و روایات ایضا قوله تعالی انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله

پس شیخ می خواهد بفرماید محارب کل من شهر السلاح و اخاف الناس هر که اینجور باشد عنوان محارب بر او صدق می کند

در جای دیگر در تبیان در کتاب تبیان تفسیر شیخ اعظم رضوان الله علیه بر قرآن در ذیل این آیه جلد سوم صفحه 504 فرموده المحارب عندنا المحارب عندنا هو الذی اشهر السلاح و اخاف السبیل محارب کسی است که اسلحه بکشد و راه را ناامن بکند اخاف السبیل سوائا کان فی المصر او خارج مصر فرق نمی کند تو شهر خارج از شهر ، فان اللص المحارب فی المصر و غیر المصر سواء کسیکه محاربه تو شهر و غیر شهر ندارد و به قال الاوزاعی ، شیخ در تبیان می فرماید این قول قول اوزاعی است ، و قال قوم می فرماید یک عده ای گفته اند محارب هو قاطع الطریق فی غیر مصر کسیکه راه مردم را گرفته ولی تو شهر نباشد اگر تو شهر اینکار را کرد محارب نیست ، ذهب الیه ابوحنیفه و اصحابه و هو المروی ان عطاء الخراسانی می فرماید ابوحنیفه و اصحاب ابوحنیفه گفتند اگر این کار در شهر باشد محارب نیست در خارج از شهر باشد محارب است ، عطاء خراسانی هم همین را گفته ، بعد شیخ ادامه می دهد و معنی یحاربون الله ای یحاربون اولیاء الله و یحاربون رسوله کسانی که با دوستان خدا دارند می جنگند کسیکه با خدا نمی تواند بجنگد و یحاربون رسوله بعد می فرماید و یسعون فی الارض فسادا و هو ما ذکرنا می فرماید این محارب همانی است که ما گفتیم من اشهار السیف و اخافه السبیل و جزائهم علی قدر الاستحقاق

تا حالا سه کلام از شیخ طوسی نقل کردیم در مبسوط و خلاف و تبیان

در کتاب نهایه که کتاب فتواییشان است فرموده: المحارب هو الذی یجرد السلاح و یکون من اهل الریبه فی مصر کان او غیر مصر فی بلاد الشرک کان او فی بلاد الاسلام لیلا کان او فی نهارا فمتی فعل ذلک کان محاربا ، محارب کسی است که اسلحه بکشد ، خوب دقت کنید و یکون من اهل الریبه ، اهل ریبه باشد بعد فرموده است حالا تو شهر باشد یا غیر شهر در بلاد کفر باشد یا در بلاد اسلام باشد شب باشد یا روز باشد فرقی نمی کند این شخص محارب است ،

اهل ریبه یعنی چی؟

شیخ در اون سه کتاب اول یعنی مبسوط و خلاف و تبیان اصلا عنوان اهل ریبه را به کار نبرد اهل ریبه را به کار نبرد اهل را به کار نبرد در کتاب نهایه من اهل الریبه فرموده است ، قید جدید است ، اولا این من اهل الریبه معنای او چیست ؟ ثانیا واقعا قید برای محارب است که اگر از اهل ریبه نبود از اهل ریبه اگر نبود آیا دیگه عنوان محارب صدق نمی کند ؟ این من اهل الریبه چه خصوصیتی دارد؟ آیا حکم را مقید میکند یا مقید نمی کند ؟ اولا اصلا اهل ریبه یعنی چی ؟

اولا اهل ریبه آیا به معنای مخالفین است ؟

ظاهر کلام شیخ رضوان الله علیه این است که مقصودش از اهل ریبه یعنی آدم های خلافکار ، آدم های زورگو، الاشقیاء مثل اینکه منافق باشد ، چاقوکش است ، لات است ، اگر اسلحه کشید لاخافه الناس این شخص محارب حساب میشود و الا لازمه ی حرف شیخ این است که و الا محارب نیست ، پس مقصود از اهل ریبه در کلام شیخ طوسی قدس سره مراد اشقیا ، بزهکاران هستند آدم های لاتی که خلاصه علاوت گری در می آورند اگر اینها اسلحه بکشند لاخافه الناس محارب حساب میشوند حکم محارب بر آنها جاری میشود ، در زمان خب این علاوت و اینها معلوم است منافقین هم هستند و امثال اینها ، اینهارا بهش میگویند محارب ،

فقهای بعد از شیخ

سوال...

جواب و ادامه بحث: خب بله میخواهیم این را بگوییم که موضوعیت دارد یا ندارد؟

فقهای بعد از شیخ رضوان الله علیهم اینها آمده اند بر کلام شیخ خرده گرفته اند و فرمودند در عنوان محارب قید من اهل الریبه و در ثبوت و در تحقق عنوان محارب اهل ریبه هیچ دخلی ندارد ، من اهل الریبه باشد یا نباشد مهم نیست همین که اسلحه کشیده لاخافه الناس او محارب است اهل ریبه باشد یا اهل ریبه نباشد ، این جهت مهم نیست ، حالا اگر یک مسجدی مثلا فرض بکنید هیچ الوات گری هم در نیاورده چاقو کش و فلان و فلان هم نیست حالا از این چی ها هستش از این یمانی ها هست خیلی هم نماز می خواند و اینها همه چیزش درست است حالا اگر این اسلحه کشید محارب نیست؟ حتما باید محارب جزء الوات های عالم باشد ؟

پس بنابراین من اهل الریبه اصلا خصوصیتی ندارد در صدق عنوان محارب ، در حقیقت باید گفت شیخ که فرموده از باب غلبه هست نوعا آدم هایی که اسلحه میکشند اینجور آدم ها هستند ولی این خصوصیتی ندارد کل من شهر السیف فهو محارب و اخاف الناس،

پس بنابراین این کلام شیخ طوسی بود در کتاب شریف نهایه

این چهار مورد از کلمات شیخ طوسی اعلی الله مقامه که جزء متقدمین اصحاب است و از فقهای آغاز دوره ی غیبت کبری است و شیخ طوسی هم شخصیت بسیار عظیمی است برای نهایه شیخ آنقدر در زمان خودش اهمیت داشته که بین علما مطرح بوده است که فتاوی شیخ در نهایه فتوای امام زمان علیه السلام است اینجور شهرت داشته است

دو نفر با هم بحث میکردند اینها فتوای امام زمان است یکی تشکیک کرده ، خلاصه خوابی دیده که امام زمان علیه السلام بهش فرمودن درسته این حرف و بعد رفته پیش شیخ طوسی اینجوری که نقل میکنند گفت شیخ طوسی فرموده حالا برات ثابت شد یا نه؟

علی کل حال شیخ طوسی موسس حوزه ی نجف است و در دوره ی خودش مورد هجمه ی مخالفین قرار گرفت از بغداد که مرکز حوزه ی شیعی بود زمان شیخ مفید شیخ با هزار زحمت فرار کردند و آمد به نجف پناه برد و در آنجا بنیان گذار حوزه ی بزرگ نجف شد که برکاتش همچنان ادامه دارد شیخ شخصیت بسیار بزرگ و عظیمی است دو تا از کتاب های روایی ما که جزء کتب اربعه هست و معتبر عند الشیعه هست نویسنده آنها شیخ طوسی است کتاب تهذیب و استبصار ، شیخ طوسی بسیار بزرگ و باعظمت است از هر جهت ، بعد از شیخ طوسی تا صد سال هیچ کس برخلاف شیخ طوسی فتوا نداده که علمای این صد سال را ازش تعبیر به مقلده می کردند یعنی اینها مجتهد نبودند اینها مقلد شیخ بودند و اولین کسیکه فتاوی شیخ را به نقد کشید فرمود شیخ عظمت دارد به جای خود محفوظ ، ولی سبط الشیخ بود ابن ادریس حلی که نوه ی ظاهرا دختری شیخ طوسی است او فتوای پدربزرگ را به نقد کشید ،

خب حالا ، چون این حرف را زدید حالا شاید خیلی از باب الکلام یجر الکلام میگویند سعدی داشت می رفت دخترش هم در خیابان بود رویش را هم قرص گرفته بود دخترش را نشناخت شعر گفت که : خوب رویان گشاده رو باشند تو که بگرفته ای مگر زشتی؟

دخترش هم نقد جوابش را داد گفت که : نوجوانان سرو آزادند تو که خم گشته ای مگر پشتی؟

سعدی خیلی ناراحت شد گفت عجب جوابی به ما داد بعد ناراحت رفت به خانه تو خانه همینجور با خودش ور می رفت ناراحت بود بعد دخترش گفت برای چی ناراحتی ؟ داستان را گفت ، گفت عیب ندارد از خودت بود عیب ندارد بعد فهمید که دختر خودش بود که اینجوری گفته ، خب وقتی خودی بود مشکلی ندارد مشکل حل میشود.

خب و قال الراوندی فی فقه القرآن ذیل الآیه المبارکه

در ذیل آیه ی شریفه راوندی اینجوری فرموده : من جرد السلاح فی مصر او غیره و هو من اهل الریبه علی کل حال کان محاربا فرموده اگر کسی اسلحه بکشد شهر باشد یا غیر شهر و از اهل ریبه باشد علی کل حال این محارب است و له خمسه احوال می فرماید که این محارب پنج حالت دارد: اگر آدم کشته و لم یاخذ المال مال نگرفته ، وجب علی الامام امام باید بکشد اورا ولیس لاولیاء المقتول العفو عنه و لا للامام نه امام حق دارد ببخشدش نه اولیاء مقتول

و ان قتل و اخذ المال دیگه پنج صورت را گفته تا اینکه فرموده و قد اخبر الله فی هذه الآیه بحکم من یجهر بذلک مغالبا بالسلاح خدا در این آیه حکم کسی را که تجاهر به محاربه بکند و با اسلحه آمده دزدی می کند این را خداوند تعالی با صراحت بیان کرده اگر کسی علنی دزدی می کند و مردم را می ترساند حکمش این است ولی اگر حالا اگر کسی دزدی کرد مخفیانه ، فرموده و السارق و السرقه فاقطعوا ایدیهما ، این دزدی وقتی ثابت شد فاقطعوا ایدیهما و دیگه محارب حساب نمی شود

این حرف را جناب راوندی گفته است

فاضل مقداد در تفسیر خودش فرموده کنز العرفان ، و اصل الحرب السلب ، اصل و ریشه ی حرب ، سلب است یعنی نفی ، و منه حرب الرجل ماله ، شخص مال خودش را حرب کرد یعنی سلب کرد فهو محروب و حریب این مال نفی شده از بین رفته و عند الفقها ، این معنای لغوی حرب است ، ایشون فرموده ، و عند الفقها کل من جرد السلاح لاخافه الناس فی بر او بحر لیلا او نهارا ضعیفا کان او قویا من اهل الریبه کان او لم یکن ذکرا کان او انسی فهو محارب، فرموده هر کدام از اینها باشد محارب است و فرقی نمی کند

این هم حرف جناب فاضل مقداد

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo