< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدرضا عصمتی

1402/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/حد المحارب /مسأله1: تعریف محارب (بررسی مفهوم محاربه در روایات و کلام فقها، بررسی روایات)

 

در موضوع محاربه ی در آیه ی شریفه لغت ، تفاسیر و کلمات فقها را به تفصیل بیان کردیم و عمدا کلمات یکی یکی خواندیم برای یک نتیجه گیری واحد .

مجموعه ی این مطالب را که در نظر بگیریم شاید به این نتیجه برسیم که محاربه ی در این آیه ی شریفه مطلق حرب نیست چه حرب با مشرکین و کفار چه حرب با طغات و اهل بغی و امثال اینها ، بلکه محاربه ی در این آیه مراد کسانی هستند که اسلحه کشیدند و ایجاد ناامنی برای مردم کرده اند و اخافه الناس داشته اند این موضوع عبارت است از محاربه ی در این آیه و این معنا معنای حقیقی محاربه الله و محاربه الرسول نیست بلکه اسناد ،اسناد مجازی است به اعتبار اینکه این مردم دوستان خدا هستند و پیروان پیامبرند و حرب با آنها حرب با خدا و رسول نامیده میشود.

این خلاصه ای بود که ما تا به الان از گفتار متعدد استفاده کردیم ، برای این گفتار قرائنی هم ممکن است وجود داشته باشد .

فقها فرمودند: یکی از قرائن موجود در این آیه مبنی بر اینکه مراد از محاربه من جرد السلاح لاخافه الناس است یکی از موارد این است که آیه ی پس از آیه ی محاربه فرموده است الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم کسانی که توبه کنند قبل از اینکه دستگیر بشوند اگر توبه کنند اینها مجازات گفته شده در آیه ی قبل را ندارند

مجازات موجود این بود: قتل یا به دار زدن یا قطع پا و دست من خلاف یا تبعید ، این مجازات بود .

در آیه ی بعدی الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم بعد خدای تعالی غفور و رحیم است یعنی اگر توبه کردند دیگه این مجازات برای آنها نیست از اینکه نفی مجازات مذکوره ی در آیه مترتب شده است بر صرف توبه فرموده است همینکه توبه کنند کفایت می کند که این مجازات منتفی شود پس معلوم میشود کاری است و مساله ای است که با توبه حل می شود ولی مشرکین با توبه مشکلشان حل نمی شود کفار و ملحدین با توبه توبه شان فایده ندارد مشرک است او باید مومن بشود دست از شرکش باید بردارد دست از کفرش باید بردارد و الا به شکل دیگری توبه معنا ندارد، البته ما یک الهم الا ان یقالی به این حرف قبلا گفته بودیم و آن اینکه در مورد مشرکین هم تابوا آمده است فان تابوا و اقاموا الصلوه پس توبه منحصر به آیه ی محاربه نیست آنجای دیگه هم هست ولی اون آیه ، حالا میشه از اون الهم الا ان یقال برگشت که به قرینه ی اقاموا الصلوه و آتوا الزکاه تابوا در آن آیه ی شریفه ی ظاهرا آیه ی پنجم سوره ی توبه به معنای لغوی است یعنی برگشتند ازشرک ، تاب در لغت به معنای رجع است در آنجا به معنای رجع عن الشرک و دخل فی الاسلام لذا اقاموا الصلوه و آتوا الزکاه هست دیگه ،بله ، پس به این قرینه بگویید او اصلا توبه اصطلاحی مراد نیست توبه ی به معنای ندامت از کار که معنای اصطلاحی است نمی باشد پس این هذا اولا

و ثانیا اینجا الا الذین تابوا که بعد مجازات منتفی میشود حاکی این است که علت مجازات محاربه است توبه هم مربوط به محاربه است یعنی از این فعل توبه کردند از این فعل ناشایستشان و الا ممکنه مسلمان هم بوده اند

پس بنابراین این استثنای در آیه ی بعد قرینه میشود بر اینکه محاربه مطلق الحرب نیست محاربه به همین معنایی است که فقها برداشت کرده اند .

قرینه ی دوم در آیه ی شریفه جمله ی بعد از یحاربون الله هست انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ، و یسعون فی الارض فسادا ، خدا عطف کرده یسعون فسادا را بر محاربه ، در فساد فی الارض کار چیه؟ فساد فی الارض معنایش چیه؟ معنایش این است که زمین را خراب کنند ؟ معنایش این نیست که زمین را خراب کند ؟ معنایش یسعون لاهل الارض فسادا موجب فساد و تباهی مردم و اضرار به مردم بشود شما اگر این معنای یسعون فسادا را در نظر بگیرید قرینه می شود که یحاربون هم باید کاری باشد در تراز و در سیاق یسعون فی الارض فسادا این هم قرینه ی دوم.

مرحوم علامه ی طباطبائی رحمه الله علیه فرمودند قرینه ی سومی هم ممکنه ما اقامه کنیم و آن قرینه ی سوم این است که : ما تا حالا هیچ جای تاریخ نشان نداده است که پیامبر در جنگ کفار و مشرکین در غزوات افراد را بگیرد مثله کند دست و پایشان را قطع بکند ضمن اینکه کشته آنها را به دار بزند اینجور چیزی از پیامبر سراغ نداریم با غزوات مختلف و سرایای گوناگونی که پیامبر در طول دوران ده سال مدینه داشته اند هیچ جور اینجور مجازاتی که در آیه آمده در حرب مشرکین یا کفار و ملحدین چنین حدی جاری نشده و چنین مجازاتی نشده حاکی از این است که این مجازات مربوط به مشرکین و امثال اینها نیست یا امیر المومنین علیه السلام در صفین در جمل در نهروان با هیچ کس اینجور مجازاتی نکردند و اینجور برخوردی نشد ، حاکی از این است که این محاربه همین محاربه ای که فقها برداشت کردند ازش مقصود است .

پس تا حالا ما این مطالب را گفتیم و بر اساس قول لغویین قول مفسرین قول فقها می گوییم مراد از یحاربون الله من جرد السلاح و جهزه لاخافه الناس است و با حرب بغات و امثال اینها فرق می کند .

حالا یک مقداری به روایات نگاه کنیم تا روایات را ببینیم چیه؟

در روایات ما عینا همین مساله ای که عرض کردیم در روایات هم همین معنا به کار آمده است .

روایات مفصل هستند ،

بعضی روایات را خدمتتان نقل کنم .

یکی از آنها روایت مدائنی عن ابی الحسن الرضا علیه السلام سال عن قول الله عزوجل انما جزاء الذین یحاربون الله در آنجا حضرت فرمودند ، سوال کرد فما الذی اذا فعله استوجب واحده من هذه الاربعه چه کسی است که چه کاری انجام بدهد که یکی از این مجازات ها را مستحق یکی از این مجازات ها باشد؟ قال حضرت فرمودند اذا حارب الله و رسوله و سعی فی الارض فسادا فقتل قتل به اگر آدم کشت و ان قتل و اخذ المال قتل و سلب و ان اخذ المال و لم یقتل قطعت یده و رجله من خلاف و ان شهر السیف و حارب الله و رسوله و سعی فی الارض فسادا و لم یاخذ المال نفی من الارض امام علیه السلام به حسب مراتب جنایت فرمودند این چهار تا به این ترتیب اجرا بشود این روایت مدائنی است از امام رضا علیه السلام این روایت در کتاب کافی و تهذیب و استبصار آمده است .

این روایت را فرمودند که یک طریقش همین عبید الله مدائنی از امام رضا علیه السلام است که مدح و ذمی برایش نیامده است اهل رجال نه مدحش کردند و نه ذمش کردند خلاصه شیعه دوزاده امامی است مدح و ذمی ندارد حسنه میشود قابل اعتبار و اعتماد است ولی طریق دیگری دارد که در آن طریق محمد بن سلیمان آمده است که او را اهل رجال تضعیف کردند ولی چون به مضمون این حدیث احادیث دیگری داریم ما البته ما وثاقت صدوری هستیم ما خیلی به وثاقت راوی نه اینکه اصلا توجه نداریم او را طریق می دانیم برای وثاقت صدوری ، بهش موضوعیت نمی دهیم .

خب ، روایت دیگر ، صحیح محمد بن مسلم عن ابی جعفر علیه السلام از امام باقر علیه السلام فرمود من شهر السلاح فی مصر من الامصار فعقر اقتص منه و نفی من البلد و من شهر السلاح فی غیر الامصار و ضرب و عقر و اخذ المال و لم یقتل فهو محارب فجزائه جزاء المحارب حضرت فرمودند اگر کسی اسلحه بکشد در شهری از شهرها و خلاصه عقر اقتص منه اگر مثلا پای کسی را شکست یا ضربه ای بر کسی وارد کرد قصاص می شود و تبعید می شود ولی اسلحه اگر کشید در غیر امصار در بیابان در راه ها و ضرب و عقر و مردم را زد مثلا مجروح کرد مال هم گرفت ولی لم یقتل کسی را نکشت حضرت فرمودند فهو محارب این شخص محارب است و مجازاتش مجازات محارب است باید به تحویل امام بدهند و امره الی الامام امام اگر تصمیم گرفت بکشد او را و به دارش بزند و گاهی هم تصمیم بگیرد دست و پایش را قطع بکند ، قال و ان ضرب و قتل و اخذ المال ، هم مردم را زد هم مجروح کرد آنها را و هم کشت و اخذ المال مالشان را هم گرفت امام چیکار میکند؟ ان یقطع یده الیمنی بالسرقه دست راستش را بخاطر اینکه مال مردم را گرفته قطع بکند چون دزد است ثم یدفعه الی المقتول اولیاء المقتول به اولیاء مقتول بسپارد امام او را تا آنها هم مال پدرشان را که این مرد گرفته مالشان را بگیرند ازش ، فیتبعونه بالمال مالی که از آنها گرفته بگیرند ثم یقتلونه ، اول مال را بگیرند بعد بکشندش ، فقال ابوجعفر قال فقال له ابو عبیده ابو عبیده به امام باقر عرض کرد ارایت ان عفی عنه اولیاء المقتول اگر اولیاء مقتول بخشیدنش حالا چی؟ قال فقال ابو جعفر امام باقر فرمودند ان عفوا عنه کان علی الامام ان یقتله اگر اولیاء مقتول آزادش کردند امام او را بگیرد و بکشد لانه قد حارب و قتل و سرق آن سه جنایت کرده اولیاء مقتول حق داشتند حق خودشان را ببخشند دزدی هم که کرده امام دستش را قطع کرده ولی محاربه که کرده است امام می کشد او را ، فقال ابوعبیده ارایت ان اراد اولیاء المقتول اگر اولیاء مقتول ابوعبیده سوال کرد اگر اولیاء مقتول گفتند ما دیه میگیریم و رهایش می کنیم حالا چی؟ الهم ذلک اینکار را حق دارند انجام بدهند ؟ قال لا حضرت فرمودند نخیر ، علیه القتل باید بکشندش چون محارب است ربطی به اولیاء مقتول ندارد که او را خواسته باشند آزاد کنند با پول ، محارب است باید کشته بشود ،

خب ، این روایت دوم

سوال.....

جواب: آنها یعنی دیه بگیرند و نگیرند تاثیری ندارد

سوال.....

جواب: نه اونکه مال را تحویل میگیرند که به زور ازش میگیرند اون که هیچ ، ولی این دیه ای که اینها میگویند ممکنه بگه حالا که ما را میخواهند بکشند چرا دیه بدهم

ادامه

خب ، ملاحظه کنید ، این روایت اولش را خوب دقت کنید فرموده من شهر السلاح فی مصر من الامصار فعقر اقتص منه و نفی من البلد و من شهر السلاح فی غیر الامصار و ضرب و عقر و اخذ المال و لم یقتل فهو محارب ، ببینید این روایت در اولش این روایت فرق گذاشته بین اینکه این جنایت در شهر اتفاق بیفته یا در بیابان ، فرموده اگر در شهر اتفاق افتاد تبعیدش کنند و اگر در بیابان اتفاق افتاد بکشندش یا به دارش بزنند اون بقیه اون موضوع ، پی تفصیل داده بین شهر و غیر شهر

سوال....

جواب و ادامه بحث : ببینید این یک نکته ای است که قبلا قول فقها را که داشتیم میخواندیم معلوم میشود خیلی توجه نفرمودید ، ابوحنیفه گفت محارب تو شهر محارب نیست ، بعضی از فقهای اهل سنت گفتند اگر در شهر دزدی میکند این دزد است این محارب نیست ، کسیکه از سه کیلومتری شهر یا سه فرسخی شهر به دور است راه ها را ناامن کرده این محارب است کسیکه در داخل شهر اینکار را کرده این دزد است باید حد سرقت بر او جاری بشود ، توجه فرمودید ، خب این صدر روایت این تفصیلی که آمده مقداری البته نه صد در صد ، ولی مقداری با تفصیل فقهای عامه همخوانی دارد تفصیل داده بین موردی که فی مصر من الامصار باشد یا فی غیر المصر باشد فرمود اگر فی مصر باشد اقتص منه و نفی من البلد تبعید بشود ولی در غیر چیز باشد فهو محارب و جزائه جزاء المحارب ،

سوال.....

جواب و ادامه بحث : این الان این نقل این شکلی ندارد که ، حالا نقل دومی اگر داشته باشد نقل دوم را نگاه میکنیم ، توجه فرمودید، در کتاب وسائل الشیعه شهر السلاح فی مصر من المصار است ،توجه فرمودید، بعد دیگه غیر مصرش را ندارد ، و من شهر این مربوط به نسخه ی تهذیب است

علی کل حال ظاهرش این است که فرق گذاشته و تفصیل داده بین اینکه اتفاق فی مصر باشد یا فی غیر مصر باشد خب این را چی میگویید؟

فقهای شیعه فرمودند اگر کسی اسلحه بکشد لاخافه الناس فرقی نمی کند که فی مصر او غیر مصر ، بله ، فی لیل او نهار ، زن باشد یا مرد باشد ، هیچ فرقی نمی کند ، محارب است و باید حد محارب جاری بشود.

ظاهر این روایت این است که تفصیل است بین موردی که فی مصر باشد یا فی غیر مصر باشد

خب ، این یک مطلب که باید به این صدر روایت نگاه کنیم .

نکته ی دوم باز روایت دقت کنیم نوشته که حالا غیر الامصار ، بله، فرمود و ضرب و عقر و اخذ المال و لم یقتل فجزائه جزاء المحارب همین ادامه که امام چیکار کند؟ مخیر است بین اینکه بکشد و به دارش بزند یا دست و پایش را قطع بکند من خلاف ، دیگه بحثی از تبعید نیامده است در این قسمت دوم از تبعید نامی به میان نیامده است ، فرموده اگر ضرب وعقر و اخذ المال و لم یقتل این محارب است چیکارش کند امام ؟ اگر میخواهد مخیر است یا بکشد و به دارش بزند و یا دست راست و چپ او را قطع بکند ، بله ، این مطلب ، پس حالا اگر امام تصمیم گرفت که تبعید کند او را چی؟ تو این روایت تو این قسمتش نیامده است که تبعیدش بکنند یا تبعیدش نکنند ، یعنی در حقیقت این مجموعه نیامده یک مطلب یا دو مطلب را ذکر کرده اند ، آیا این حد محارب بتمامه بر او جاری میشود یا جاری نمیشود؟ یکی از این مجازات ها بر او جاری بشود یا قطع بشود یا به دارش بزنند یا دست و پایش را من خلاف قطع بکنند یا تبعیدش کنند به تمامه حتی در غیر امصارش همه اش نیامده است ، خلاصه فی النفس شیئ ، این دو تا نکته در این صحیحه وجود دارد که باید چیکار بکنیم ؟ از این دو تا نکته جواب بدهیم از این دو تا نکته باید جواب بدهیم ، آیا واقعا تفصیل بگوییم ؟ آیا واقعا این حدیث با فتوای فقهای شیعه در تنافی است ؟ یا در تنافی نیست ؟ و آیا این فرمایش امام که این دو تا حد را این دو تا مجازات جاری بشود انحصارا همین است و بقیه اش نمی شود اجرا بشود ؟ چیکار باید بکنیم؟ این صحیحه نیاز به توضیح داد .

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo