< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدرضا عصمتی

99/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: العام و الخاص/التخصيص بالمفهوم /تخصیص عام به مفهوم موافق

 

بحث در این بود که آیا تخصیص عام بوسیله خاص مفهومی صحیح است یا صحیح نیست ؟ صاحب کفایه فرمودند : اگر مفهوم مفهوم موافق باشد یقینا تخصیص درست است و مورد تسالم و توافق همه اصولیین و فقها است. و اما اگر مفهوم، مفهوم مخالف باشد مساله اختلافی است. جلسه قبل از قول امام (ره) نقل کردیم که اولا اگر مراد از تسالم اجماع باشد اجماع در مسائل فقهی دلیل تعبدی مورد قبول است اما در مسائل اصولی حجیت و اعتباری ندارد . ثانیا امام فرمودند : مفهوم موافق چیست ؟ تا ببینیم تخصیص درست یا نه. 5 احتمال یا 5 مورد امام نام بردند که فقها درآنجا اسم مفهوم موافق آوردند و آن موارد و مصادیق را مفهوم موافق نام گزاری کرده اند . احتمال چهارم این بود که مراد از مفهوم موافق یعنی مدلولات سیاقیه که ما دلالات سیاقیه را توضیح دادیم گفتیم ما در بین مدلولات و معانی التزامیه چیزی داریم که لا یسمع ... و علما او را مدلول یا مدلولات سیاقیه نامیده اند .که سه قسم بود .دلالت اقتضا، دلالت تنبیه، دلالت اشاره. اینها را در جلسه قبل به تفضیل توضیح دادیم احتمال پنجم مفهوم موافق عبارت بود از قیاس محصوص علت اسم قیاس مستنط علت و محصوص علت را توضیح دادیم . بعد از این توضیحات سوال اول: تخصیص عام به وسیله مفهوم موافق آیا صحیح است یا نه؟ امام (ره) فرمودند: اگر مفهوم موافق از قبیل احتمال اول باشد یا دوم یا سوم و یا پنجم این قسم و این موارد از مفهوم موافق اگر عامی بود و اینها خاص بود به شرط اینکه عموم و خصوصش از نوع عام و خاص مطلق باشد نه عامین من وجه تخصیص بلا اشکال مانعی ندارد.چرا ؟ زیرا شبه ای که در تقدیم خاص بر عام وجود داشت در مورد مفهوم شبه این است که گفته اند دلالت مفهومی اضعف است و دلالت منطوقی عام اقوی است و در دوران امر بین دلالت اقوی و دلالت اضعف دلالت اقوی مقدم است . چرا؟ زیرا از قبیل نص و ظاهر یا اظهر و ظاهر می شود نص بر ظاهر و اقوی مقدم است.شبه این است . ولی مادراینجا عرض می کنیم به تبع از فقها که ملاک در تقویم ظهور است ربطی به منطوق و مفهوم ندارد. اینگونه نیست که همه جا منطوق اظهر باشد بلکه ما تابع ظهوریم اگر خاص باشد و عام هر دو وجود داشته باشند معلوم باشد منطوق اگر ظهور بود ظهور خاص مقدم است به نظر عرف عقلایی. بنابراین در این احتمالات چهارم این ترتیبی که امام فرمودند غیر از احتمال چهارم بقیه احتمالات مفهوم موافق مخصص برای عام را می گیرد و اما احتمال چهارم آیا مخصص وارد می شود یا نه؟یعنی دلالات سیاقیه که بعضی آنها را مفهوم موافق نام گزاری کرده اند دلالات سیاقیه مخصص عام است یا نه ؟ در جلسه قبل وقتی خواستیم وارد دلالات سیاقیه شویم این مطلب را گفتیم مدلول التزامی جمله ترکیبیه اسم مفهوم است آنچه که لفظ مطابقتا و جمله مطابقتا دلالت می کند اسم او منطوق است بعد فرمودند اما در بین مدلول ها و دلالات، مدلولی داریم ؟ لایسمع ...نه اسم او را مفهوم می گزارند نه منطوق . و بهتر آن است که او را مدلول سیاقی نام گزاری کنیم چطور؟فرمودند : گاهی جمله ما به دلالت التزامی دلالت می کند بر لفظ مفردی. یعنی در اینجا لفظی حذف شده است .مثل اینکه واسال القریه خود به خود دلالت می کند که قریه قابلیت سوال ندارد .باید مضافی محفوظ باشد اهل القریه اهل درتقدیر است.پس فسال قریه به التزام دلالت می کند بر یک لفظ مفردی که اهل باشد یا بر دلالت معنای مفرد کلمه دلالت کند بر یک مفهوم دیگر مثل اینکه حاتم دلالت کند بر جود و سخا. اینها را دلالت مفهومی نمی گویند . گاهی جمله ما دلالت می کند بر معنای التزامی که او مفرد نیست مدلول التزامی است و لی بین آن معنای لازم و بین منطوق ما که ملزوم است ملازمه بیین بمعنی الاخص وجود ندارد. یا اصلا ملازمه نیست یا اگر ملازمه است بین بمعنی الامم است یا اصلا ملازمه بین نیست . اگر این طور باشد ولو مدلول التزامی جمله است ولی مفهوم نیست زیرا مفهوم باید مدلول التزامی جمله باشدو ملازمه بین منطوق و آن مدلول التزامی لزوم بین من اخص باشد بنابراین اینها را ما مفهوم نمی گوییم . می گوییم مدلول سیاقی . اگر بگونه ای که آن معنا را متکلم کرده است و صدق کلام اقلا یا عرفا و لغتا بر آن محضوف و معنا متوقف است یسما ... و اگر متکلم اراده کرده است ولی صدق کلام بر او متوقف نیست یسما دلالت ...و گرنه متکلم آن معنا را ارده کرده است.و نه صدق کلام به او بستگی دارد یسما ... در این چنین موردی آیا مفهوم مخصص عام وارد می شود یا نه؟ امام (ره) می فرماید : اینجا محل تامل است مفهوم به این معنا و مورد دلالت سیاقیه اینجا عام را تخصیص می زند یانه محل تعمل است چرا؟ زیرا اگر خوب دقت کنیم اینجا لا یسما دلالتا بخصوص این قسمت اخیر . ظهور را با هزار اما و اگر باید درست کنیم ظهور در ناحیه عام واضح و روشن است و او حجیت دارد ولی حجیت چنین مفهومی تابع ظهور است که خیلی از وقتا ظهور ندارد خصوصا دلالت اشاره .وقتی فرموده است ولوالدات .... بعد فرمودند و حمل و ...شما ممکن است با یک سری حساب هایی که پیش خود بکنید بگویید حداقل حمل شش ماه است این معنا اصلا این جمله نه او را اراده کرده نه اجمال است احمال است بنابراین ظهوری در کار نیست. اگر ظهوری در کار نیست دلیل ندارد که او را بر ظهور عام مقدم بداریم و ظهور عام را بوسیله او تخصیص بزنیم.پس بنابراین اینکه صاحب کفایه مطلقا فرمود مخصص عام قرار می گیرد به اطلاقش قابل قبول نیست . بزرگان دیگر در اینجا مطلب خاصی نیاوردن سخن صاحب کفایه را بعنوان اصل مسلمی پذیرفته اند و از محل مفهوم موافق رد شده اند . لذا فرمودند اما مفهوم مخالف.در مفهوم مخالف ایا مخصص عام وارد می شود یا نه؟ مفهوم مخالف یعنی مورد که منطوق یا حکمی دارد آنچه مدلول التزامی جمله بر او دلالت می کند حکم دیگری است مخالف با حکم منطوق از نظر حکم مثل اینکه فرمود الماء ... آب وقتی به کر رسید انفعال پیدا نمی کند با ملاقات نجس.و اما مفهومش این می شود که اذا لق... اگر به حد کر نرسید منفعل می شود بوسیله ملاقات نجس . اگر خاص مفهومی داشتیم ایا عام منطوقی را تخصیص می زند یا نه؟ اگر عام آمده است کل ماء ... این مفهوم کل ماء طاهر را تخفیف می زند بگوییم اللذین .... یا تخصیص نمی زند اینجا فقها حرف دارند و بعضی برای بحث اثباتش گفتند نمی شود بعضی گفتند چنین مفهومی اثبات می شود .

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo