درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
96/11/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مستثنیات از حرمت غناء/مبحث غناء/مکاسب محرّمه؛
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با مواردی بود که از حرمت غناء استثناء شده است.
مستثنای نهم: نغمههای مادرانه برای کودکان و نواهای بنّاها
در این رابطه دو قول وجود دارد.
قول اوّل: جواز
مرحوم مامقانی به جهت سیره مستمرّی که از زمان اهلبیت در اینباره در میان مردم رایج بوده است، قائل به جواز این نغمهها هستند. به نظر ایشان حتّی اگر این آواها مشوب به غناء هم باشند، باز مشکلی پیش نمیآید.[1]
قول دوم: حرمت
مرحوم لاری در حاشیه مکاسب قائل به حرمت این صداها هستند.[2]
به نظر ما، این مورد دلیل مستقلّی که استثنای آن را از ادلّه عام حرمت غناء ثابت کند، ندارد؛ بنابراین اگر ملاک اطراب در آن محقّق شد، ما قائل به حرمت هستیم و اگر موضوع غناء احراز نشد باید قائل به جواز آن باشیم؛ چرا که مشمول اصل اباحه خواهد بود.
مستثنای دهم: حکم سائر صداهای لهوی
مرحوم امام خمینی بحثی در رابطه با صداها و نغمههایی دارند که در میان بسیاری از مردم خواندن آن رایج است. اینگونه آوازها هیچ جذّابیتی برای شنونده نخواهند داشت؛ و معمولاً صدای عامّه مردم آنقدر زیبا نیست که خواندن اینگونه اشعار سبب ایجاد سبکی و خفّت و طرب شود. به همین خاطر اگرچه احتیاط بر این است که هر آنچه انسان را از یاد خدا غافل میکند، مورد اجتناب قرار گیرد و انسان از اینگونه نغمهها و زمزمهها دوری کند، ولی دلیلی برای حرمت چنین صداهایی نداریم؛ زیرا نمیتوان موضوع غنای محرّم را در اینجا محقّق دانست.[3]
به نظر ما، باید از قاعده پیروی کنیم. اگر در جایی ملاک اطراب محقّق شد و موضوع غناء احراز شد، آن صوت حرام است. در غیر این صورت باید از اصل اباحه پیروی کنیم.
مستثنای یازدهم: روزهای جشن و اعیاد
آیتالله مکارم شیرازی در این رابطه میفرمایند: از آنجا که صحیحه علیبنجعفر[4] بر جواز غناء در چنین موضوعی دلالت دارد، نمیتوان قائل به حرمت شد. البته، مراد از مجلس شادی و جشن، هر مجلسی نیست که استثنای اکثر لازم آمده و ادلّه حرمت مستهجن شوند؛ بلکه باید مجالس خاصّی را مثل مجالس عید و ختنه سوران و عروسیها و...، مراد معصوم دانست. در نهایت، ایشان موافق با احتیاط را دوری از سبکهای مناسب مجالس فسق و فجور حتّی در این روزها میدانند.[5]
به نظر ما، اگر شما قائل به وجود دلیل معتبر در مقام هستید، باید به آن عمل کنید و در حدود آن قائل به جواز باشید. چرا که روایت معتبر حتّی اگر واحد باشد، میتواند عامّ قرآنی و سنّت متواتر را تخصیص و تقیید بزند؛ و ادلّه حرمت غناء بر فرض که متواتر هم باشد، با این روایت میتواند تخصیص بخورد.
از سوی دیگر وقتی در نفس مفهوم و معنای غنای محرّم اختلاف باشد، در مواردی که قدر متیقّن از غناء احراز نمیشود، شبهه مصداقیه پیش میآید و در هنگام شک، مرجع، اصل اباحه است.
نگرانی ایشان از تخصیص اکثر بیمورد است؛ چرا که مراد روایت از مجلس شادی، مجالس مؤمنین است که از مجالس اهل فسق و فجور جدا و مباین با آن است. این دست از مجالس اگر از معاصی دیگر خالی باشد و همراه با خواندن کلامهای باطل و اختلاط زنان و مردان و... نباشد، مشمول روایت شده و صوت مرجّع در آن حلال خواهد بود. تعبیری که امام در روایت دارند:"ما لم یزمر به" شاهد بر این است که این مجلس با مجالس فسق و فجور متفاوت است؛ چرا که در آن مجالس ابزار و آلات موسیقی استفاده میشود و سبب تحقّق غنای محرم خواهد بود.
در رابطه با احتیاط هم باید بگوییم اگر مجلس مقارن با معاصی باشد، غناء محقّق شده و باید مورد اجتناب واقع شود و اگر غیر از این باشد دلیلی برای لزوم احتیاط نداریم؛ چرا که این نوع توصیه به احتیاط و سختگیریهایی از این دست سبب زدگی جوانان از دین میشود؛ زیرا بالاخره این نغمهها برای جوانان مطلوب است و اگر بتوان از ادلّه صورت حلالی برای آن احراز کرد، نباید در قبال آن سختگیری کنیم.