< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

99/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مکاسب محرمه/کذب / مسوغات کذب

 

قسم سوم تقیه: مستحب

گاهی استحباب دارد که تقیه انجام دهیم ولی واجب نیست؛ رجحان دارد که تقیه کنیم. بزرگان مواردی را برای آن بیان کرده‌اند که باید دقت کنیم که آیا این موارد از مصادیق تقیه استحبابی است یا نه.

شهید اول (رحمه‌الله) می‌فرماید: «المستحبّ إذا كان لا يخاف ضرراً عاجلاً و يتوهّم ضرراً آجلاً أو ضرراً سهلاً أو كان تقيّةً في المستحب؛ كالترتيب في تسبيح الزهراء (سلام‌الله‌علیها) و ترك بعض فصول الأذان».[1]

خوف ضرر گاهی عاجلاً است و گاهی آجلاً است؛ یعنی گاهی خوف ضرر فوری است و بالفعل، ضرر وجود دارد و گاهی ضرر فوری وجود ندارد ولی در آینده ممکن است ضرر داشته باشد، در این صورت دوم ممکن است تقیه استحباب داشته باشد.

نکته دیگری که از فرمایش شهید اول (رحمه‌الله) برداشت می‌شود این است که مراتب خوف فرق می‌کند. گاهی ظن به ضرر وجود دارد (احتمال قوی)، گاهی شک به ضرر است (احتمال متوسط) و گاهی وهم داریم (احتمال ضعیف) که ضرر متوجه می‌شود. اگر احتمال قوی باشد واجب است که تقیه کنیم در جایی هم که شک باشد شاید خوف ضرر صدق کند و ما باید تقیه کنیم و جلو ضرر مشکوک را بگیریم اما اگر ضرر موهوم باشد، یعنی احتمال ضعیف است که ضرری متوجه شود، از دیدگاه شهید اول (رحمه‌الله) اگر ضرر موهوم باشد و ضرر در آینده محتمل باشد نه اکنون، در این صورت تقیه رجحان دارد و واجب نیست.

صورت دومی که برای تقیه مستحب از فرمایشات شهید اول (رحمه‌الله) می‌توان استفاده کرد جایی است که ضرر، سهل و یسیری باشد. ضرر اقسامی داد: گاه ضرر جانی است، گاهی ضرر مالی است و گاهی ضرر آبرویی است. ضرر جانی هم گاهی کشتن است و گاهی ضرر اندکی است. ضرر مالی هم گاه زیاد است و گاه کم.

صورتی سومی که می‌توان از فرمایشات شهید اول (رحمه‌الله) استفاده کرد، جایی است که در مستحبات تقیه کند. گاه در نماز واجب تقیه می‌شود و گاه در اذان و اقامه که مستحب است تقیه می‌شود. یا مثلا در ترتیب ذکار تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مانند آنان رفتار کرد.

مرحوم شهیدی از ضرر عاجل و آجل، تعبیر به سهل و آسان کرده است: «الظاهر أنّ المراد من الضرر العاجل و الآجل‌ هو الضرر الصعب قبال الضرر السهل؛ يعني إذا كان لا يحتمل الضرر الفعليّ الغير السهل بترك التقيّة و لو في فعل الحرام و ترك الواجب و لكن يحتمل إمّا الضرر المتأخّر الغير السهل و إمّا الضرر الفعليّ السهل»[2] .

اشکال: به نظر ما این تفسیر درستی از فرمایش شهید اول (رحمه‌الله) نیست بلکه مراد از عاجل و آجل، ضرر بالفعل و ضرر در آینده است.

شیخ انصاری (رحمه‌الله) در توضیح تقیه مستحب می‌فرماید: «المستحبّ ما كان فيه التحرّز عن معارض الضرر، بأن يكون تركه مفضياً تدريجاً إلى حصول الضرر؛ كترك المداراة مع العامّة و هجرهم في المعاشرة في بلادهم، فإنّه ينجرّ غالباً إلى حصول المباينة الموجب لتضرّره منهم».[3] تقیه مستحب آن است که بالفعل ضرری ندارد اما اگر ادامه پیدا کند در آینده به ضرر منتهی می‌شود.

در کلام شهید اول هم همین بیان بود. مانند تقیه مداراتی که برای تحبیب قلوب است و همچنین اگر این تحبیب صورت نگیرد ممکن است در آینده به شما ضرر بزنند. البته در تقیه مداراتی نظر ما این بود که جایز است تا زمانی که به ارتکاب حرام یا ترک واجبی نیانجامد.

مرحوم حوم مامقانی در مثال‌های شیخ انصاری (رحمه‌الله) مناقشه کرده است. ایشان تقیه مداراتی را واجب می‌داند؛ زیرا اگر خطری در آینده وجود دارد باید از همان ابتدا جلو آن را بگیریم. ایشان به روایاتی استناد کرده است:[4]

روایت اول: عن محمّد بن يحيى[5] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[6] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ[7] عَنْ دُرُسْتَ الْوَاسِطِيِّ[8] قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام):‌ «مَا بَلَغَتْ تَقِيَّةُ أَحَدٍ تَقِيَّةَ أَصْحَابِ‌ الْكَهْفِ‌ إِنْ كَانُوا لَيَشْهَدُونَ الْأَعْيَادَ وَ يَشُدُّونَ الزَّنَانِيرَ فَأَعْطَاهُمُ اللَّهُ﴿أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ﴾[9] ‌».[10]

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: تقیه هیچ‌کس به تقیه اصحاب کهف نرسیده است؛ در اعیاد مشرکین شرکت می‌کردند و نشانه‌های اهل کفر را به کمر می‌بستند؛ پس خداوند به آن‌ها دو مرتبه اجر می‌دهد.

بررسی: برداشت شیخ انصاری (رحمه‌الله) از این روایت رجحان است اما مرحوم مامقانی، وجوب برداشت می‌کند. به نظر ما اینکه خداوند ثواب می‌دهد، دلالت بر وجوب ندارد؛ زیرا ثواب هم در وجوب و هم در استحباب وجود دارد؛‌ بنابراین اشکال مرحوم مامقانی به شیخ انصاری (رحمه‌الله) درست نیست.

روایت دوم: أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[11] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ[12] عَنْ هِشَامٍ الْكِنْدِيِّ[13] قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام) يَقُولُ:‌ «إِيَّاكُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلاً يُعَيِّرُونَّا بِهِ؛ فَإِنَ‌ وَلَدَ السَّوْءِ يُعَيَّرُ وَالِدُهُ‌ بِعَمَلِهِ،‌ كُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَيْهِ زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْهِ شَيْناً، صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا يَسْبِقُونَكُمْ إِلَى شَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَيْرِ، فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْخَبْ‌ءِ» قُلْتُ: وَ مَا الْخَبْ‌ءُ؟ قَالَ(علیه‌السلام): «التَّقِيَّةُ».[14]

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: بپرهیزید از کاری که باعث سرزنش ما شود. اگر عمل بچه‌ای بد باشد، پدرش را سرزنش می‌کنند. برای ما زینت باشید و ننگ و عار ما نباشید. در میان آن‌ها نماز بخوانید، مریض‌های آن‌ها را عیادت کنید و در تشییع جنازه آن‌ها شرکت کنید. در کارهای خیر از آن‌ها سبقت بگیرید و آن‌ها از شما سبقت نگیرند؛ ‌شما از آن‌ها اولی هستید. به خداوند سوگند که چیزی دوست‌داشتنی‌تر نزد خداوند از خٌب نیست. پرسیدند که خب چیست؟‌حضرت فرمود: تقیه.

برررسی: سند روایت ضعیف است و دلالت بر وجوب هم ندارد. دلالت دارد که تقیه چیز خوبی است اما وجوب از آن فهمیده نمی‌شود. تشییع جنازه، عیادت از مریض و ... واجب نیست؛ پس روایت دلالت بر رجحان می‌کند.

روایت سوم: الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ[15] عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ[16] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ[17] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ حَمْزَةَ[18] عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ[19] عَنْ أَبِي بَصِيرٍ[20] قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(علیه‌السلام)[21] : ‌«خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِيَّةِ وَ خَالِفُوهُمْ‌ بِالْجَوَّانِيَّةِ إِذَا كَانَتِ الْإِمْرَةُ صِبْيَانِيَّةً».[22]

امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: در ظاهر با آن‌ها مخلوط شوید اما در قلبتان با آن‌ها مخالف باشید، زمانی که حکومت کودکانه است (و حکومت عادلانه نیست).

بررسی: سند روایت ضعیف است و دلالت بر روجوب در هر موردی ندارد.

روایت چهارم: محمّد بن عليّ بن الحسين عن أبيه[23] في الخصال: قَالَ: حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ[24] عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ[25] عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ[26] عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ[27] عَنْ مُدْرِكِ بْنِ الْهَزْهَازِ[28] قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام): «يَا مُدْرِكُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَى نَفْسِهِ،‌ فَحَدَّثَهُمْ‌ بِمَا يَعْرِفُونَ‌ وَ تَرَكَ‌ مَا يُنْكِرُونَ».[29]

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: ای مدرک! خداوند رحمت کند کسی را که محبت مردم را به خودش جلب می‌کند؛ مطالبی بگوید که آن‌ها می‌فهمند و دوست دارند و ترک کند مطالبی که از آن بدشان می‌آید.

بررسی: روایت ضعیف است و قابل استناد نیست. دلالت بر وجوب هم ندارد زیرا فرمود: «خدا رحمت کند».

در مجموع اشکالی ندارد بگوییم که تقیه مستحب داریم تا جایی که منجر به ترک واجب یا ارتکاب محرمی نشود.


[2] حاشية على رسالة في التقيّة: 630- 631.
[4] حاشية على رسالة في التقيّة: 242 - 243.
[5] العطّار: إماميّ ثقة.
[6] أحمد بن محمّد بن عیسی الأشعري: إماميّ ثقة.
[7] الوشاء: إماميّ ثقة.
[8] واقفيّ مختلف فیه و هو ثقة ظاهراً و الظاهر أخذ المشایخ عنه قبل وقفه.
[11] أحمد بن محمّد بن عیسی الأشعري: إماميّ ثقة.
[12] الأنباري: إماميّ ثقة.
[13] مهمل.
[15] الحسین بن محمّد بن عامر: إماميّ ثقة.
[16] المعلّی بن محمّد البصري: مختلف فیه و هو إماميّ ثقة ظاهراً.
[17] محمّد بن جمهور العَمّي: ضعيف في الحديث فاسد المذهب‌.
[18] أحمد بن حمزة بن بزیع: مهمل.
[19] القلانسي: إماميّ ثقة.
[20] یحیی أبو بصیر الأسديّ: إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع.
[21] محمّد بن عليّ الباقر×.
[23] إماميّ ثقة.
[24] القمّي: إماميّ ثقة.
[25] إماميّ ثقة.
[26] محمّد بن أبي عمیر زیاد: إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع.
[27] إماميّ ثقة.
[28] مهمل.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo