« فهرست دروس

درس حدیث استاد محسن فقیهی

97/12/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: روش کسب اخلاص

«مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِيمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الدُّنْيَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه‌».[1]

یکی از چیزهایی بسیار مهم در انسان، اخلاص است. هر آنچه انسان به دنبال آن است به‌آسانی به دست نمی‌آید بلکه باید مقداری تلاش، فعالیت و زحمت کشید تا آن را به دست آورد. انسان یک‌شبه اخلاص را به دست نمی‌آورد.اخلاص باعث نورانیت قلببرای کسب اخلاص باید قدم‌هایی را برداشت تا به این درجه رسید. گاهی برخی را می‌بینیم که صحبتشان به‌گونه‌ای است که گویی همه‌چیز را می‌فهمند و همه مسائل را متوجه هستند؛ زمانی که صحبت می‌کند به‌قدری زیبا حرف می‌زند و حقایق را بیان می‌نماید که گویی نوری در قلبش وجود دارد که حقایق را ظهور و بروز می‌دهد.برخی چنین حالتی دارند که ملائکه در کنار آن‌ها است و قدم‌هایشان بر روی بال ملائکه است. دعاهایی وارد شده است که با خواندن آن‌ها ملائکه در کنار انسان می‌آیند و انسان را محافظت می‌کنند تا جایی که زبان انسان را نیز مواظبت می‌کنند که چه چیزی بگویند و چه چیزی نگویند.چله‌داری راه کسب اخلاصبرای رسیدن به مقام اخلاص، امام باقر (ع) می‌فرماید: اگر می‌خواهید اخلاص داشته باشید یک اربعین داشته باشید.انسان زمانی که عملی را می‌خواهد انجام دهد مثلاً برمی‌خیزد و نماز شب می‌خواند، در ابتدا خلوص او در درجه‌ای پایین است؛ مثلاً خانواده می‌گویند: چه عجب! فلانی بلند شده و نماز شب می‌خواند. ممکن است در این نماز مقداری ریا باشد ولی اگر این نماز در شب‌های بعد تکرار شود خالص می‌شود؛ خانواده و دوستان، حرف‌هایشان را زدند و تمام شده پس‌ازآن، لله می‌شود. نماز شب خالص برای خداوند پس از تکرار حاصل می‌شود.سایر اعمال نیز همین‌گونه است؛ مثلاً زمانی که برای نماز جماعت می‌رود ابتدا ممکن است برای این باشد که مردم بگویند: برای نماز جماعت آمده است؛ اما زمانی که این عمل هرروز تکرار شود، ریا تمام شده و اخلاص پیدا می‌شود. امام جماعت شدن هم همین‌طور است؛ اوایل ممکن است این حس به انسان دست دهد که امام جماعت هستم، جمعیتی پشت سر من هستند و همه به من اقتدا می‌کنند و تابع من هستند؛ ممکن است غرور و تکبر در ذهن انسان شکل بگیرد. بار دوم که برای نماز آمد این حس کم می‌شود؛ بار سوم و موارد بعدی این حس کم‌تر می‌شود تا جایی که فقط برای خدا نماز جماعت می‌خواند. بااینکه برایش زحمت دارد و هیچ منفعتی حتی منفعت مادی ندارد اما برای خدا امام جماعت می‌شود. اخلاص در روز اول نیست اما در آینده برای انسان پیدا می‌شود. کسی که هرروز نماز جماعت می‌خواند و جمعیت هم پشت سر او هستند ممکن است در روز‌های اول مسائلی در ذهنش خلجان پیدا کند اما پس از مدتی تمام می‌شود.

معنای اربعین این است که با رسیدن به اربعین، خالص می‌شوی؛ عملی را که چهل روز انجام دهید به خلوص می‌رسید؛ ریاهایی که ممکن بود در این عمل داشته باشید تمام می‌شود و فقط برای خداوند می‌شود. تعبیر امام (ع) این است که «مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ ... أَرْبَعِينَ يَوْماً» خلوص حاصل نمی‌شود مگر با اربعین؛ اگر چهل روز عملی را مرتب انجام دهید، خلوص برای شما حاصل می‌شود.

«مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِكْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الدُّنْيَا»: پس از چهل روز، خداوند او را خالص می‌کند. وقتی چهل روز مقید می‌شوید که دروغ نگویید، غیبت نکنید، تهمت نزنید، هیچ کار خلافی انجام ندهید، واجبات و مستحبات را انجام دهید، نماز شب بخوانید و تمام کارهایتان را انجام دهید به این مقام می‌رسید. از همین امروز تصمیم بگیرید که چهل روز را دقت کنید، ان‌شاءالله هیچ گناهی مرتکب نشوید، واجباتتان را خوب و خالص ادا کنید.

«وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا»: عجیب است! خداوند پس‌ازاین چهل روز به شما دید و بصیرتی می‌دهد که دردها و دوای دردهایتان را تشخیص می‌دهید. مراد از «دردها» چیست نمی‌دانیم اما درد گاهی درد معنوی و گاهی مادی است.

«فَأَثْبَتَ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه»: حکمت در قلب شما داخل و ثابت می‌شود و زبان شما این حکمت را بیان می‌کند. می‌بینید وقتی روی منبر نمی‌دانید چه بگویید یک‌باره مانند بلبل صحبت کرده و حرف‌هایی عالی می‌زنید؛ ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد که مطالعه زیادی نکرده‌اید اما خداوند کمک می‌کند و مطالب عالی می‌گویید حتی از زمان‌هایی که مطالعه کرده بودید بهتر منبر رفتید. این‌ها لطف خداوند و عنایت پروردگار است؛ این‌ها «أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه» است. خداوند به شما کمک می‌کند و آبروی شما را می‌خرد.

روایت دیگر

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا﴾[2] قَالَ لَيْسَ يَعْنِي أَكْثَرَ عَمَلًا وَ لَكِنْ أَصْوَبَكُمْ عَمَلًا وَ إِنَّمَا الْإِصَابَةُ خَشْيَةُ اللَّهِ وَ النِّيَّةُ الصَّادِقَةُ وَ الْحَسَنَةُ ثُمَّ قَالَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى يَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِي لَا تُرِيدُ أَنْ يَحْمَدَكَ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النِّيَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّيَّةَ هِيَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ يَعْنِي عَلَى نِيَّتِهِ».[3]

اگر از شما بپرسند «أَحْسَنُ عَمَلًا» چیست؟ نگویید یعنی کسی که زیاد نماز می‌خواند (أَكْثَرَ عَمَلًا) خیر! معنای أَحْسَنُ عَمَلًا، أَكْثَرَ عَمَلًا نیست؛ اشتباه نکنید. امام صادق (ع) می‌فرماید: زیاد عمل کردن معیار نیست «لَكِنْ أَصْوَبَكُمْ عَمَلًا» معیار، اعمالی است که خوب و درست انجام می‌دهید.

«أَصْوَبَكُمْ عَمَلًا» یعنی چه؟

«وَ إِنَّمَا الْإِصَابَةُ خَشْيَةُ اللَّهِ وَ النِّيَّةُ الصَّادِقَةُ وَ الْحَسَنَةُ» اعمالی که با ترس از خدا انجام می‌دهید. انسان گاهی اعمالی را با غرور مرتکب می‌شود مثلاً در هنگام انفاق با تکبر و غرور می‌گوید: من این پول را به شما می‌دهم. گاه انسان از ترس خداوند انفاقی را انجام می‌دهد؛ این دو تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. زمانی برای شهرت، انفاق می‌کند، زمانی برای «خَشْيَةُ اللَّهِ» انفاق می‌کند.

امام صادق (ع) می‌فرماید که اگر می‌خواهید بدانید «أَحْسَنُ عَمَلًا» چیست، «أَکثر عَمَلًا» نیست؛ خداوند عمل زیاد را از شما نمی‌خواهد بلکه عملی را می‌خواهد که همراه با نیت خالص و «خَشْيَةُ اللَّهِ» باشد.

راهکار اخلاص

چه کار کنم که نیت خالص در قلب من بیاید؟ امام صادق (ع) توضیح داده و راهکار آن را بیان می‌کند: «الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى يَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ»؛ اگر شما عمل را ادامه دهید، ادامه دادن باعث اخلاص می‌شود.

روزهای اول اتیان عمل، اخلاص کم است اما به‌مرور که عمل تکرار می‌شود خالص می‌شود. نماز شب را بخوانید و هیچ‌وقت هم ترک نکنید، خالص خالص می‌شود. من قول می‌دهم کسی که نماز شب را به همراه برخی آداب و خصوصیات آن انجام دهد، ان‌شاءالله تمام مسائل دنیوی و اخری او حل می‌شود. همیشه اشکال نکنید که اخلاص ندارم؛ شما ادامه دهید اخلاص پیدا می‌شود.

عمل خالص یعنی چه؟

«وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِي لَا تُرِيدُ أَنْ يَحْمَدَكَ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النِّيَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّيَّةَ هِيَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ يَعْنِي عَلَى نِيَّتِهِ».

امام صادق (ع) چقدر زیبا بیان می‌کنند؛ اگر شما عملی را انجام دهید و توقع نداشته باشید که احدی از شما تعریف کند، فقط برای خدا باشد.

مجاهدت عالم دین

آنچه برای ما در «احسن عملا» مهم است «اکثر عملا» نیست بلکه «عمل خالص» است. علمای بزرگ ما تلاش کرده‌اند و دین شیعه اثناعشری را برای ما حفظ کرده‌اند؛ لذا ما هم باید نگهدار این دین باشیم. مرحوم امام خمینی (ره) چه زجرهایی کشیدند و چه تبعیدهایی شدند. در زمان شاه وقتی امام آن صحبت‌ها را می‌کردند عده‌ای می‌گفتند: ایشان را اعدام خواهند کرد. ایشان جان خود را کف دست گرفته بود و این قیام و انقلاب را به ثمر رساند. مجاهدین و مبارزان زمان شاه مانند مقام معظم رهبری و علمای بزرگ نیز شکنجه‌های زیادی شدند و جان‌فشانی‌هایی کردند تا این انقلاب به اینجا رسیده است.

اخلاص سید حامد حسین هندی

داستانی را برایتان نقل می‌کنم تا بدانید خلوص و اخلاص چگونه بوده است:

مرحوم سید حامد حسین که صاحب «عبقات الانوار» است متوجه می‌شود کتابی در خانه عالمی سنی در مدینه وجود دارد که اگر آن کتاب را به دست بیاوریم می‌توانیم حقایقی را بیان کنیم تا اهل تسنن نیز متمایل به تشیع شوند. ایشان تصمیم می‌گیرد که کتاب را به دست بیاورد لذا با مریدانش از هند به مکه می‌رود و اعمال حج را بجا می‌آورند. مریدانش به هند برمی‌گردند اما میر حامد حسین می‌ماند.

ایشان به مدینه رفته آن عالم سنی را پیدا می‌کند و ابراز ارادت به او می‌کند. خود را مرید او معرفی می‌کند، هرروز در نماز جماعت او حاضرشده و دست او را می‌بوسد؛ آن‌قدر خود را کوچک نشان می‌دهد که نوکر او می‌شود و تمام کارهای منزل او را انجام می‌دهد. عالم سنی این‌قدر به او علاقه‌مند می‌شود که کلید خانه را به او می‌دهد و میر حامد حسین به‌راحتی وارد منزل می‌شده تا جایی که شب‌ها در کتابخانه این عالم سنی می‌خوابیده است.

شب که همه می‌خوابیدند ایشان تک‌تک کتاب‌ها را می‌گردد تا آن کتاب را پیدا می‌کند و از روی آن کتاب نسخه‌برداری می‌کند؛ شما حساب کنید ایشان کتاب قطوری را برداشته و بنویسد. آن‌قدر برای آن عالم سنی نوکری می‌کند تا اینکه کتاب را تمام می‌کند. جعبه‌ای را تهیه می‌کند و تمام کتاب‌های نسخه‌برداری‌شده را در آن می‌گذارد و نزد عالم سنی می‌رود و به بهانه سر زدن به آشنایان خداحافظی می‌کند.

برای رسیدن به هند، سوار کشتی می‌شود، در راه دریا طوفانی می‌شود و جعبه چوبی که کتاب در آن بوده در دریا می‌افتد. ایشان این همه زحمت کشیده تا آن کتاب را بنویسد اما کتاب در دریا می‌افتد. ایشان خود را به دریا می‌اندازد و کتاب را می‌گیرد؛ مردم او را نجات می‌دهند. عقبات الانوار و سایر کتاب‌های ایشان با چنین زحماتی نوشته شده است.

آن عالم سنی بعداً می‌فهمد که این کسی که نوکری او را می‌کرد چه کسی بوده است و چه کلاهی بر سرش رفته است؛ میر حامد را تعقیب می‌کند اما به نتیجه نمی‌رسد.

این را می‌خواهیم بگوییم که علمای ما اخلاص داشتند، با اخلاص کار می‌کردند و این همه زحمت کشیدند تا این دین به دست ما برسد. من و شما هستیم که باید این دین را اعمال، رفتار و کردارمان حفظ کنیم.


logo