درس حدیث استاد محسن فقیهی
1400/02/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل
خلاصه جلسه گذشته: بحث ما در اخلاق درباره شرح حدیث عقل و جهل بود.
«فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِيِّينَ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقْتُكَ خَلْقاً عَظِيماً وَ كَرَّمْتُكَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِي قَالَ ثُمَّ خَلَقَ الْجَهْلَ مِنَ الْبَحْرِ الْأُجَاجِ ظُلْمَانِيّاً فَقَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَلَمْ يُقْبِلْ فَقَالَ لَهُ اسْتَكْبَرْتَ فَلَعَنَهُ».[1]
عقل، تسلیم ذات باری تعالی است؛ خداوند عقل را خلق نمود و به او دستور داد که برو و عقل رفت، سپس دستور داد بیا، عقل هم آمد اما به جهل دستور داد برو و جهل رفت اما وقتی دستور داد بیا، جهل نیامد. خداوند نیز به جهل فرمود که استکار کردی و او را لعنت کرد.
نقطه سیاه زندگی هر انسانی جهل است. زندگی هر انسانی از جهل و عقل تشکیل شده است؛ آنچه فرمان خداوند را امتثال میکند، عقل شما است و آنجایی که نافرمانی از خداوند و پیروی از هوای نفس است، جهل انسان است.
یکی از مهمترین ریشه مشکلات بشر، جهل و استکبار است. خودبزرگبینی ریشه بسیاری از مشکلات است. فسادهای جامعه، پیروی از هوای نفس و ظلمها و ... همه ناشی از استکبار است. اگر بتوانیم خودبزرگبینی را در خود بکشیم، مشکلات حل میشود. کینهها، کشتنها، فسادها، تجاوزها و ... همه ریشه در استکبار دارد. بهخاطر این روحیه استکباری است که انسان تسلیم حق نمیشود. هرکسی که خلاف قانون انجام میدهد، روحیه استکباری دارد. روحیه استکباری است که باعث میشود انسان از حق و حقیقت جدا شود.
استکبار گاهی در مقابل خداوند است و انسان خود را از خداوند بالاتر میداند. این بدترین و مهلکترین نوع از استکبار است که انسان خود را تسلیم خداوند نمیداند و خود را بالاتر و برتر از او میداند. مسلمان واقعی آن کسی است که تسلیم ذات باری تعالی باشد.
در مرحله بعد، استکبار در مقابل پیامبران و ائمه (علیهمالسلام) است. «علي مع الحق و الحق مع علي و الحق يدور حيثما دار علي»[2] امام علی (علیهالسلام) همراه با حق است و حق دایرمدار آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. تبعیت از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز تبعیت از خداوند است. قرآن کریم نیز حق است ﴿نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ﴾[3] ما باید تابع حق باشیم. به همین دلیل است که در هر مملکتی قانونی برقرار است و اگر قانون حق باشد باید همه تابع قانون باشند. برخی از مردم نهتنها از قانون خداوند سرپیچی میکنند بلکه از قانونی که اکثریت مردم و مجلس تصویب کرده هم سرپیچی میکنند؛ این همان روحیه استکباری است. چنین شخصی میگوید: «اگر انتخابات انجام شود من این انتخابات را قبول ندارم» این کسی است که استکبار دارد.
روحیه استکبار در هر کسی وجود داشته باشد، باعث ضلالت و گمراهی او است که گاهی به کفر منتهی میشود و ممکن است خداوند را نیز منکر شود. وقتی خداوند قانونی را تأیید میکند و شما آن قانون را نمیپذیرید، در مقابل خداوند ایستادهاید. کسی که استکبار دارد در مقابل قانون میایستد؛ زیرا خود را بالاتر از قانون مجعول میداند. وقتی قانونی تصویب شد باید تابع این قانون بود که نظر اکثریت است هرچند ممکن است این قانون اشتباهی باشد.
استکبار گاهی در محیط خانواده است و پدری نسبت به فرزندان خود استکبار دارد و گاهی نسبت به یک محله، شهر یاکشور و گاهی این استکبار درباره جهان است؛ آمریکای جنایتکار، نسبت به کل دنیا استکبار دارد و خود را از تمام دنیا بالاتر میداند، سازمان ملل را مجبور میکند که به حرف او گوش دهد. این روحیه استکباری، موجب فساد در جامعه است.
باید تلاش نمود که این روحیه استکباری در وجود ما نباشد. یکی از اهداف شکلگیری انقلاب اسلامی توسط مرحوم امام خمینی (قدسسره) آن است که با استکبار مبارزه شود؛ یعنی همه تابع حق باشیم و از مستکبرین جدا شویم و در مقابل آنها بایستیم. مرحوم حاج احمد خمینی میفرمود: روزی در حسینیه جماران، جمعیت برای حضرت امام شعار میدادند. حضرت امام به من فرمود: این جمعیت را میبینی که برای من شعار میدهند، اگر این جمعیت و همه دنیا هم علیه من شعار بدهند من دست از حق برنمیدارم. مرحوم امام خمینی، تابع شعار به نفع او نبود بلکه حق را تشخیص داده بود و تابع حق بود.
گاهی انسان خود را بالاتر از حق میداند. زمانی کشتی غولپیکری را ساختند که تمام امکانات در آن آماده شده بود و تکنولوژی پیشرفتهای داشت و تصوّر میکردند که امکان ندارد غرق شود. در روز افتتاح و شروع اولین سفر دریایی کشتی گفتند که اگر خدا هم بخواهد نمیتواند آن را غرق کند. در همان سفر اول، طوفان شد و کشتی غرق شد. توجه داشته باشیم که کلام، رفتار و گفتار ما ممکن است اشتباه باشد و ناحق باشد لذا همیشه باید استغفار کنیم و بدانیم که ما مساوی با حق نیستیم. ما به میزان فهم و درکمان عمل میکنیم اما باید توجه داشته باشیم که روحیه استکباری نداشه باشیم، ممکن است حق در مقابل من باشد. در مقابل اشکالات و انتقادات ممکن است حق آشکار شود و پس از آن اشکالی ندارد که انسان حق را بپذیرد.
به مناسبت هشتم شوال
تخریب بقیع توسط وهابیت، حرکتی جاهلانه و دشمنی با همه مسلمین بود. وهابیت میخواست قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را هم نابود کند اما با قیام و اعتراض مسلمانان روبرو شد. این عمل وهابیت برای انحراف اسلام از مسیر اصلی خود بود. ما وظیفه داریم که این روز را محترم بداریم و در این روز، علیه وهابیت اعتراض کنیم. انشاءالله روزی برسد که بقیع را برای تمام مسلمانان بازسازی کنیم و برای ائمه (علیهمالسلام) بارگاههایی باشکوه مانند مرقد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، امام علی (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) بسازیم و انشاءالله بقیع را از این غربت نجات دهیم.