درس حدیث استاد محسن فقیهی
1400/03/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: افراط و تفریط
یکی از نکاتی که گاهی باعث انحراف میشود ورود بهافراط و تفریط است. مهم است که انسان در مسیر اخلاق، مسیر صحیح اخلاقی را بپیماید؛ لذا باید زندگی و آثار علمای اخلاق را بررسی کرد که چگونه بودهاند. مرحوم ملا احمد نراقی عالمی اخلاقی بود که کتاب «معراج السعاده» ایشان در نزد علمای اخلاق شناخته شده است. این بزرگوار در علم فقه، کتاب «مستند الشیعة في احکام الشریعة» را نوشته است که از بهترین کتابهای فقهی است. همچنین در علم اصول نیز کتاب نوشته است. ایشان در جامعه به شبهات پاسخ میداد و از دین مرزبانی میکرد، فعالیت داشت و هیچ گوشهنشینی نداشت. اینگونه نبود که گوشهای بنشیند و همیشه ذکر بگوید و اخلاق بنویسد. ایشان با ادیان و مذاهب مختلفی مانند مسیحیان، صوفیان، شیخیه و ... بحث میکرد و شبهات آنها را پاسخ میداد.
معنای انسان اخلاقی این نیست که فقط گوشهای بنشیند، خداوند را عبادت کند و ارتباطی با مردم نداشته باشد؛ این اشتباه بزرگی است! برای ورود به اخلاق باید دقت داشت که افراطوتفریط نکنیم؛ مخصوصاً علما، طلاب و فضلا که همه سربازان امام زمان (عجلالله فرجه) هستیم. سرباز باید کار و فعالیت داشته باشد؛ تعهد ما میگوید باید سربازی را انجام دهیم. میتوانیم سرباز شایستهای باشیم که از اسلام دفاع کنیم و اسلام واقعی را برای مردم بیان کنیم. ما وقف اسلام و حمایت از دین، حق و حقیقت هستیم، باید با کمال شجاعت با فساد مبارزه کنیم و در مسیر اسلام و انقلاب قدم برداریم. باید در هر زمان و مکانی به دنبال حق و حقیقت باشیم و بتوانیم آن را برای مردم بیان کنیم؛ ابتدا خودمان بفهمیم و سپس به مردم هم یاد بدهیم. هم ایمانمان کامل شود و ایمان مردم را کامل کنیم و هم عملمان، عمل صالح شود.
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود: «كُلُّ مَولودٍ يُولَدُ على الفِطرَةِ»[1] هر مولودی بر فطرت آفریده شده «يَعْنِي الْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»[2] فطرت یعنی معرفت به خداوند بلندمرتبه. باید معرفت خداوند را داشته باشیم این معرفت را برای دیگران هم بیان کنیم. معرفت خداوند هم همان توحید است: «عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ-﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها﴾[3] قَالَ فَطَرَهُمْ عَلَى التَّوْحِيدِ»[4] توحید یعنی خداوند یکی است و شریک ندارد. این شریک نداشتن ابعاد مختلفی دارد؛ باید در تمام زندگی، حرکات و سکنات، توجه انسان به ذات باریتعالی باشد. لا اله الا الله؛ باید اعمالمان را خالص برای خداوند کنیم. یکی از مراتب توحید آن اخلاصی است که باید داشته باشیم. کارها را برای خدا انجام دهیم و از انحرافات به دور باشیم. من که صحبت میکنم برای هوای نفسم از خودم تعریف و تمجید نکنم بلکه آنچه میگویم بهعنوان وظیفه شرعی بیان کنم.
اگر معرفت خداوند را داشته باشیم و توکل بر او کنیم، تمام کارهای و مشکلات ما حل میشود. باید بتوانیم با روشها و بیانهای مختلف به مردم بفهمانیم که باید معرفتمان به خداوند کامل باشد. نباید به دنبال تعریف از خود باشیم بلکه باید آنچه حق و حقیقت است و وظیفه شرعی است را بیان کنیم. اگر در کارهایمان خداوند را در نظر بگیریم، خداوند هم به ما کمک میکند. گاهی ما در گفتارمان شرک داریم به این معنا که به خداوند توجه نداریم و تمایلات نفسانی خود را در نظر میگیریم؛ به همین خاطر است که عصبانی میشویم و میخواهیم از خودمان تعریف کنیم. برخی از رفتارها با ﴿إِياكَ نَعْبُدُ وَإِياكَ نَسْتَعِينُ﴾[5] سازگار نیست؛ هدف باید فقط خداوند باشد نه اینکه برای مردم از خود تعریف کنیم بلکه باید حقیقت و واقعیت را با در نظر گرفتن خداوند بیان کنیم.
خیر و شر بندگان
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»[6] امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: اگر خداوند برای بندهای خیر بخواهد، به او شرحصدر میدهد.
شرح صدر یعنی برآشفته نشوی و با دیگران تعامل کنی. برخی افراد نمیتوانند دیگران را تحمل کنند. شرحصدر که در آیات و روایات بیان شده، برای این است که مسلمانان شرح صدر داشته باشند. نباید بگویم که هرچه من گفتم درست است بلکه ممکن است هر کسی اشتباه داشته باشد. مؤمن واقعی کسی است که شرحصدر دارد؛ یعنی تحمل بالایی دارد و میتواند نظرات مختلف را بشنود، تحمل کند و بهترینش را انتخاب کند.
امام صادق (علیهالسلام) در ادامه روایت میفرماید: «فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَيْهِ فَعَمِلَ بِهِ».
اگر شرح صدر داشته باشید، زود عصبانی نمیشوید و حقایق را به زبان میآورید. اگر بتوانید با زبانتان حقایق را بیان کنید بدون اینکه تمایلات نفسانی خود را داشته باشید و از خودتان تعریف کنید، بهترین راه است. امام صادق (علیهالسلام) نشانه شرح صدر را این میداند که حق را بیان میکند و انحراف ندارد. قلبش را به حق گرهزده و اولین کسی که به حق عمل میکند هم خود او است.
«فَإِذَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ تَمَّ لَهُ إِسْلَامُهُ» اسلام آن است که شرح صدر داشته باشید، به دنبال حق و حقیقت باشید، حق و حقیقت را بفهمید و سپس عمل کنید.
گاهی جهلها باعث میشود که انسان به انحراف کشیده شود. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود: «إذا أراد اللَّه بقوم خيرا كثّر فقهاءهم و أقلّ جهالهم فإذا تكلّم الفقيه وجد أعوانا و إذا تكلّم الجاهل قهر و إذا أراد اللَّه بقوم شرّا كثّر جهّالهم و أقلّ فقهاءهم فإذا تكلّم الجاهل وجد أعوانا و إذا تكلّم الفقيه قهر».[7]
جامعهای خیر در آن وجود دارد و موفق است که فقهای زیادی در آن وجود دارد. فقها یعنی علما و دانشمندان و روایت در علمای دینی ظهور بیشتری دارد. اینکه ما توصیه میکنیم که فقیه، مجتهد و ملا شوید برای این است که برای جامعه خوب است.
در جامعه موفق، عالمان زیاد و جاهلان کم هستند در چنین جامعهای اگر فقیه چیزی گفت، همه به او کمک میکنند. وقتی سخنی منطقی میزنید همه اطاعت میکنند اما وقتی جاهل کلامی بگوید، به او اعتراض میکنند؛ زیرا مردم این جامعه عالم و اهل تحقیق هستند؛ حرف عالم را میدانند و از آن اطاعت میکنند و حرف جاهل را هم میفهمند و از آن دوری میکنند.
جامعه باید اینگونه باشد که وقتی حرفی منطقی زده شد، طرفداران زیادی دارد ولی حرف غیرمنطقی، دشمنان زیادی دارد و از آن دوری میکنند.
«إذا أراد اللَّه بقوم شرّا كثّر جهّالهم و أقلّ فقهاءهم فإذا تكلّم الجاهل وجد أعوانا و إذا تكلّم الفقيه قهر»: آن جامعهای در شر واقع میشود که جاهلانش زیاد باشد. کسی در رسانهای شعاری ظاهرپسند میدهد و مردم هم به دنبال آن شعار میروند. مثلاً سخن از آزادی میزند که آزادی بیان باید باشد، زنان باید آزاد باشند، موسیقی باید آزاد باشد و ... .
زمانی جامعه به فساد میرود که کلام عالمان، خریداری ندارد اما حرف انسانهای فاسد، خریدار دارد و به دنبال او میروند. وای به حال جامعهای که به این روز برسد که علما هرچه فریاد بزنند، کسی کمک نکند.
جامعهای که شر در آن وجود دارد، جاهلانش زیاد است و عالمانش یا تعدادشان کم است یا چیزی نمیگویند؛ پس اگر جاهل چیزی بگوید، همه به سراغ او میروند اما اگر فقیه کلامی خداپسندانه بزند، دوری میکنند.
ما باید سعی کنیم که مطالب حق و حقیقت را برای مردم بیان کنیم، با دلایل منطقی و شرح صدر با مردم برخورد کنیم و سعی کنیم هر انسانی را هدایت کنیم و مسیر صحیح را برای او تبیین کنیم تا انشاءالله سرباز واقعی امام زمان (عجلالله فرجه) باشیم.