درس خارج اصول استاد محسن فقیهی
97/02/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: علوم موردنیاز مجتهد/مبحث اجتهاد و تقلید
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در «ما یتوقّف علیه الاجتهاد» بود؛ که اجتهاد و استنباط دارای مقدماتی است. علومی را در این بحث ذکر کردیم که از مقدّمات تحقّق اجتهاد بود. یکی از چیزهایی که مرحوم امام در صحیفه نور بیان فرمودهاند این است که اجتهاد متوقف بر این است که مجتهد تأثیر زمان و مکان را در اجتهاد بداند. این حرف امام موردبحث قرار گرفت، سمینارهایی گرفته شد و در این مورد مقالاتی نوشته شد و بحثهایی صورت گرفت که معنای این حرف چیست و چطور میشود که زمان و مکان، احکام الله را تغییر دهد؟
توجیه اوّل این بحث این است که گاهی موضوعات عوض میشود و بهتبع موضوعات، احکام نیز عوض میشود؛ مثلاینکه وقتی سگ در نمکزار تبدیل به نمک شود، پاک میشود. چون موضوع تغییر کرده لذا حکم نیز عوض میشود. یا بهعنوانمثال در استطاعت برای حج؛ زمانی استطاعت به این بوده که یک مقدار نان خشک و آب و یک اسب داشته باشید و با آنها به سمت مکه سفر کنید و حج بهجا بیاورید؛ اما الآن استطاعت خیلی فرق کرده و هرکسی نمیتواند به حج برود. پس استطاعت به تغییر زمانها فرق کرده است؛ همچنین مثل مصداق فقیر و نفقه زن درگذشته و حال.سؤال اصلی بحث اینجاست که آیا تغییر احکام به خاطر تغییر موضوعات است یا حکم خداوند بدون تغییر موضوع عوض میشود؟ مثالی که زده میشود این است که خون هم نجس است و هم بیع و شراء آن حرام است، اما اکنون با گذشت زمان بیع و شرائش جایز است. در اینجا موضوع تغییر نکرده ولی حکم تغییر کرده است. مسلّم است که در اینجا عوض شدن حکم به خاطر این است که ملاک حرمت خون، عدم منفعت محلّله مقصوده بوده و روایاتی که در این زمینه وجود داشته روایات تعبّدی نبوده اما الآن که منفعت محلّله مقصوده برای خون پیداشده، بیع آن جایز است؛ پس بازهم تغییر حکم به خاطر تغییر موضوع است.گفتیم که برای درک بهتر این بحث کلمات علما را موردبررسی قرار میدهیم که کلمات شهید اول و محقق اردبیلی و صاحب جواهر بیان شد.سید اصفهانی میفرماید: اندازهای در نفقه نزدیکان نیست بلکه حد واجب، مقدار کافی از طعام و پوشاک و مسکن است باملاحظه حال و شأن و زمان و مکان.[1]
مرحوم کاشف الغطاء میفرماید: تغییر احکام به تغییر زمان انکار شدنی نیست و قبلاً گفتیم که یکی از اصول مذهب امامیه عدمتغییر احکام است مگر به تغییر موضوعات بهوسیله زمان و مکان و اشخاص است. پس حکم و دین خدا در حق همه مردم واحد است و سنّت خدا تغییر نمیکند.[2]
مرحوم امام میفرماید: من به فقه تقلیدی و اجتهاد جواهری ایمان دارم یعنی ما باید از گذشتگان در اجتهاد تقلید کنیم یعنی همان روش آنها را در استنباط احکام به دست بیاوریم و مانند صاحب جواهر و شیخ مفید و شیخ طوسی، اجتهاد کنیم و نباید هیچ تخلّفی از این روش صورت گیرد. اجتهاد به این روش صحیح است اما نظر من این است که یک مقدار نرمش در فقه نیز لازم است بلکه زمان و مکان دو عنصر مهم و اصلی در اجتهاد است. پس ممکن است شما یک مسئلهای را ببینید که قبلاً یک حکم داشته و الآن همان مسئله دارای حکم دیگری میشود به خاطر علاقاتی که متغیّر و حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد در یک نظام میشود. اگر مجتهدی علاقات متغیره را بداند که اکنون سیاست عوضشده و دشمن تغییر کرده، فکر نکنید که حکم خدا عوضشده ولی در حقیقت موضوع تغییر کرده و ضرورتاً حکم جدیدی را میطلبد و به همین خاطر برای مجتهد سزاوار است که به قضایا و مسائل زمان خودش احاطه داشته باشد.[3]
آیتالله مکارم بعد از ذکر شروط اجتهاد میفرماید: سزاوار نیست که شک شود در اینکه زمان و مکان در اجتهاد دخالت دارند.[4] و در جای دیگر میفرماید: ازآنچه گفتیم مشخص میشود که زمان و مکان در اجتهاد دخالت دارند ولی نه بهصورت دخالت در حکم بدون واسطه بلکه از راه دخالت در موضوع، پس احکام تا روز قیامت ثابت هستند و این موضوعات است که در زمانها و مکانهای مختلف عوض میشود و بهتبع آن حکم نیز تغییر میکند.[5]
برای روشن شدن بحث اقسام تأثیر زمان و مکان در موضوعات را بیان میکنیم:
اول: تأثیر زمان و مکان در صدق موضوعات.
تغییر موضوع گاهی انقلاب آن موضوع به موضوع دیگر است مانند اینکه خمر تبدیل به سرکه شود که این مورد، در اینجا مراد ما نیست. گاهی هم موضوع در یک زمان یا مکان صدق میکند و در زمان یا مکان دیگر صدق نمیکند. مثل استطاعت که در زمان قدیم با یک مقدار آذوقه و آب و یک اسب حاصل میشد و در زمان ما با سی میلیون حاصل میشود؛ و مانند فقر و غنی و نفقه زوجه و امساک به معروف که در آیه شریفه «فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ»[6] بیانشده که منظور از معروف یک زندگی عرفی معمولی است.
این عنوانها بهحسب زمان که موضوع عوض میشود، حکم هم عوض میشود. یکی از مثالها مسئله مثلی و قیمی است، چه چیزهایی مثلی هستند و چه چیزهایی قیمی، اینها در زمان و مکانهای مختلف متفاوت هستند مثلاً تخممرغ زمانی معدود بوده و دانهای فروخته میشد و در زمانی کیلویی فروخته میشود، همچنین در مورد گردو؛ و میدانید که در معدود ربا نیست ولی در مکیل و موزون ربا است، پس طبق عرف زمان و مکان، هرگاه تخممرغ یا گردو معدود باشند ربا در آنها نیست و اگر مکیل یا موزون باشند ربا در آنها راه دارد.
دوم: تأثیر زمان و مکان در ملاکات احکام.
یعنی گاهی اوقات زمان و مکان ملاکات احکام را عوض میکنند مانند خون که توضیح آن گذشت و زمانی بیع و شراء آن حرام بوده ولی الآن نجات جان انسانها به آن بستگی دارد.