< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

99/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره صحیح و اعم بود و استدلال و ادله صحیحی‌ها را بیان می‌کردیم.

دلیل نهم: عبادات توقیفی هستند و از طرف شارع القاء شده است در این صورت،‌ هرچیزی که از طرف شارع القاء شده معنای عبادت می‌شود. شارع، صلاة را جعل کرده و برای آن اجزاء و شرایطی را بیان کرده؛ پس توقیفی است و اگر جزئی به آن اضافه شود، بدعت و حرام است و اگر جزئی از آن کم شود، باطل است؛ بنابراین نباید به عرف مسامحی رجوع کرد چون این الفاظ را شارع برای ما بیان کرده و باید بر اساس آنچه شارع خواسته استعمال و بیان کنیم.[1]

اعمی‌ها بین موضوع‌له و مأموربه تفاوت قائل شده و می‌گویند که مأموربه باید صحیح باشد اما موضوع‌له چیز دیگری است که اعم از صحیح و فاسد است، اینکه درست نیست؛‌ زیرا این الفاظ را شارع وضع کرده و توقیفی هستند، باید معانی این‌ها از شارع به ما برسد و عرف مسامحی نمی‌تواند آن‌ها را برای ما معنا کند. در امور توقیفی باید تحت امر شارع عمل کنیم و آنچه شارع فرموده،‌ موضوع‌له است نه اینکه فقط مأموربه و مطلوب است بلکه موضوع‌له آن لفظ همان معنا است خواه به وضع تعیینی باشد یا تعیّنی.

این کلام، منافاتی با صحت سلب و تبادر ندارد؛ زیرا تبادر و صحت سلبی که ما در این بحث بیان کردیم، تبادر و صحت سلب نزد متشرعه است نه تبادر و صحت سلب نزد عوام مردم.

اشکال: همان‌گونه که لغات توقیفی هستند و ما به عرف مسامحی رجوع می‌کنیم، اینجا هم باید به عرف رجوع کنیم.[2]

پاسخ: لغت برای عموم مردم است و تفاوتی بین مسلمان و کافر نیست اما در هر علمی اصطلاحات مخصوص آن علم وجود دارد و وقتی شارع برای ما الفاظی را جعل کرده (خواه به وضع تعیینی یا تعیّنی) برای متشرعه معنایش روشن است. الفاظ عبادات که در زمان معصومین (علیهم‌السلام) استعمال شده، معنای صحیح از آن اراده شده که خود معصومین بر آن پافشاری داشته‌اند و اجزاء و شرایط آن را بیان کرده‌اند.

در مواردی که نمی‌دانیم کسی نمازش صحیح است یا نه، از باب حمل فعل مسلم بر صحت می‌گوییم نمازش صحیح است و اگر عرف به نماز فاسد، صلاة اطلاق کرد، استعمال مجازی است. معنای «الاستعمال، اعم من الحقیقة و المجاز» همین است که گاهی استعمال حقیقی و گاهی مجازی است.

 

دلیل دهم: صحیحی‌ها برخلاف اعمی‌ها وجه اضبطی دارند. صحیحی‌ها می‌گویند که عبادت باید اجزاء و شرایطی باشد تا مقبول باشد و مبرء ذمّه باشد اما اعمی‌ها چه وجه مضبوط و مشخصی دارند؟‌[3]

اشکال: در مباحث گذشته گفتیم که تصویر جامع هم بنا بر صحیحی و هم بنا بر اعمی امکان دارد؛ پس می‌توان ضابطه‌ای برای آن قرار داد وگرنه همان اشکالی که به اعمی وارد شده به صحیحی هم وارد می‌شود. اشکال به اعمی این است که می‌گوید اگر این برخی اجزاء یا شرایط باشد به آن صلاة گفته می‌شود اگر هم نباشد، باز به آن صلاة گفته می‌شود، در صحیحی هم همین‌گونه است زیرا برخی از نماز‌ها رکوع، قیام، قرائت یا ... دارد و برخی ندارد. ما نمی‌توانیم یک نماز را به‌عنوان صحیح برای همه بیان کنیم. این در صورتی است که تصویر جامع را ممکن ندانیم اما اگر تصویر جامع را ممکن دانستیم (همان‌گونه که ما گفتیم) این اشکال بر هیچ‌کدام وارد نیست. تصویر جامع در صحیحی «ما یترتب علیه الاثر أو یرقّب منه الاثر» است اما در اعمی «ما ترکّب من جزء فصاعداً» است.

دلیل یازدهم: اگر به وجدانتان مراجعه کنید و الفاظ را در آیات و روایات، تتبّع کنید متوجه می‌شوید که وضع برای صحیح شده. گاهی ممکن است مسامحه کنیم و به کسی که نمازش باطل است می‌گوییم که نماز خواند اما اگر مسامحه نباشد، آنچه در روایات و آیات وجود دارد، نماز صحیح، اراده شده است.

شیخ انصاری (رحمه‌الله) می‌فرماید: «... قضاء الوجدان الخالي عن شوائب الريب بذلك؛ فإنّا إذا راجعنا وجداننا بعد تتبّع أوضاع المركّبات العرفيّة و العاديّة و استقرائها و فرضنا أنفسنا واضعين اللفظ لمعنى مخترع مركّب، نجد من أنفسنا في مقام الوضع عدم التخطّي عن الوضع لما هو المركّب التام، فإنّه هو الذي يقتضي حكمة الوضع- و هي مساس الحاجة إلى التعبير عنها كثيراً و الحكم عليها بما هو من لوازمه و آثاره- أن يكون موضوعاً له. و أمّا استعماله في الناقص فلانجده إلّا مسامحةً».[4]

جمع‌بندی ادله صحیحی

الفاظی که در آیات، روایات و عرف متشرعه استعمال می‌شود، اگر بدون قرینه باشد حمل بر صحیح می‌شود اما اگر همراه با قرینه‌ باشد می‌تواند حمل بر اعم شود و استعمال در باطل، مجازی است.


[2] إشارات الأصول: 35.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo