< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

99/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الفاظ/ وضع/ صحیح و اعم

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره صحیح و اعم بود و ادله اعمی را بیان می‌کردیم. دلیل اول اعمی‌ها تبادر بود؛ وقتی می‌گویند «زید یصلی» تبادر می‌کند که زید نماز می‌خواند خواه صحیح باشد یا فاسد. مدعی این دلیل باید قائل باشد که این تبادر در زمان شارع هم بوده لذا می‌گویند: اکنون این تبادر وجود دارد و به نماز صحیح و فاسد، نماز اطلاق می‌شود و با اصالة عدم نقل، قائل می‌شویم که در زمان شارع هم همین‌گونه بوده است؛ این تبادر نسل در نسل به ما رسیده است.

اشکال: نمی‌توان از اصالة عدم نقل استفاده نمود؛ زیرا یقین داریم که در زمان شارع، مراد از لفظ صلاة، صلاة صحیح بوده هرچند بعد از زمان شارع، عرف متشرعه مسامحی آن را در صلاة فاسد هم استفاده کرده باشد اما آنچه معصومین‌ (علیهم‌السلام) اراده کرده بودند، صلاة صحیح بوده. عرف متشرعه دقیق هم مرادشان صحیح بوده است. با وجود چنین یقینی تبادر اعم معنایی ندارد.[1]

صحیحی‌ها هم به تبادر استدلال کردند اما آن‌ها می‌توانند با اصالة عدم نقل بگویند که در زمان شارع نیز این‌گونه بوده؛ زیرا یقیناً شارع در صحیح استعمال کرده است.

دلیل دوم: عدم صحت سلب[2]

کسی که نمازش فاسد است نمی‌توان گفت که نماز نمی‌خواند. نمی‌توان عنوان صلاة را از عمل او سلب کرد.

اشکال: نماز چند فرض دارد:

1- یقیناً نمازش صحیح است؛ در این فرض اشکالی در اطلاق عنوان صلاة نیست؛

2- نمازش مشکوک است؛ در این صورت از باب حمل فعل مسلم بر صحت، نمازش را صحیح می‌دانیم؛

3- یقین داریم که نمازش فاسد است که این فرض خودش دو صورت دارد:

الف: قائل آن را فاسد می‌داند اما فاعل فکر می‌کند که نمازش صحیح است؛ در این فرض هم فاعل می‌توان عنوان صلاة را بر عملش اطلاق کند؛

ب:‌ هم قائل و هم فاعل آن را باطل می‌دانند؛ در این صورت که خود فاعل نیز نمازش را فاسد می‌داند، یقیناً اطلاق صلاة مجازی است.

محقق خراسانی (رحمه‌الله) نیز می‌فرماید: «وأنّ صحّ الإِطلاق عليه بالعناية».[3]

بزرگانی که در بحث صحیح و اعم گفتند که نمی‌توان برای اعم، جامعی تصویر کرد، نمی‌توانند به عدم صحت سلب استناد کنند؛‌ زیرا آنچه می‌خواهید سلب کنید را باید بتوانید تصوّر کنید، وقتی نمی‌توانید جامع را تصوّر کنید چگونه می‌خواهید آن را صحت سلب یا عدم صحت سلب کنید؟ البته ما قبول نداریم و جامع را هم برای صحیحی و هم برای اعمی قابل تصویر می‌دانیم.

دلیل سوم: تقسیم نماز به صحیح و فاسد[4]

صحیح است که نماز را به نماز صحیح و فاسد تقسیم کنیم؛ وقتی می‌توان آن را تقسیم کرد، باید مقسَم در اقسام داخل باشد. مثل اینکه انسان را تقسیم به سفید و سیاه می‌کنیم که سفید هم انسان است، سیاه هم انسان است.

اشکالات

اشکال اول: «الاستعمال اعم من الحقیقة و المجاز». وقتی گفته می‌شود «الماء اما مطلق أو مضاف» آب یا مطلق است یا مضاف، آیا مضاف آب است؟ اطلاق آب بر مضاف،‌ مجاز است. آب یعنی مطلق اما در مضاف تسامح می‌کنیم و آب را به معنای هر مایعی دانسته‌ایم. مایع یا مطلق است یا مضاف اما آب فقط مطلق است نه مضاف. در محل بحث هم معنای مجازی را لحاظ کرده‌ایم که صلاة را دو قسم دانسته‌ایم؛ یعنی «ما یسمی صلاة» آنچه ظاهر صلاة ‌را دارد نه واقع آن را.

اشکال دوم: آیا این تقسیم در لسان شارع بوده یا لسان متشرعه؟ احتمال قوی می‌دهیم که شارع هیچ‌گاه نفرموده «الصلاة إما صحیحة أو فاسدة» بلکه در لسان متشرعه و عرف مسامحی استعمال شده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo