< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

99/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /استعمال لفظ در اکثر از معنا

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره استعمال لفظ در اکثر از معنا بود. یکی از مشکلات این بحث، تحریر محل نزاع است؛‌ زیرا حالت‌های مختلفی در آن قابل تصویر است:

استعمال اول: یکی از اقسام استعمال این بود که لفظ در مجموع دو معنا استعمال شود مانند «ما یسمی بزید» یا «المسمی بعین»، وقتی گفته می‌شود «جئنی بزید» یعنی زید بن خالد و زید بن ولید را برای من بیاور متکلم زید را در هر دو استعمال می‌کند. این استعمال، استعمال لفظ در اکثر از معنا نیست و چنین استعمالی اشکال ندارد.

استعمال دوم: گاهی استعمال در عام مجموعی است، مثلا گفته می‌شود: «اکرم هؤلاء العشره» باید این ده نفر اکرام شوند و اگر یکی از این ده نفر اکرام نشود مثل این است که هیچ کدام را اکرام نکرده‌اید. این استعمال هم استعمال لفظ در اکثر از معنا نیست و چنین استعمالی یقینا اشکال ندارد بلکه استعمال لفظ در عام مجموعی است.

استعمال سوم: استعمال در عام استغراقی، مثل «اکرم العلماء جمیعا» همه علما را باید اکرام کرد و هر کدام از علما که اکرام شود، تکلیف نسبت به او انجام شده است و اگر عالمی اکرام نشده وظیفه را نسبت به او انجام نداده است؛ به عبارت دیگر هر کدام از افراد عام، حکم مستقلی دارند. این قسم هم استعمال لفظ در اکثر از معنا نیست.

استعمال چهارم: استعمال در چند معنا علی سبیل الاستقلال و الانفراد باشد. این قسم محل بحث است. مثل اینکه دو بار استعمال شده باشد.

 

انواع استقلال

 

استقلال به دو گونه است: حکمی استعمالی

استقلال حکمی مانند همان مثال عام مجموعی است که وقتی اکرم العلماء گفته می‌شود نسبت به هر یک از افراد وظیفه مستقلی دارید و هر کدام طاعت و معصیت مستقلی دارد که در مقابل عام مجموعی قرار دارد که همه باید طاعت شوند و اگر یکی معصیت شود، تکلیف نسبت به هیچ‌کدام انجام نشده.

استقلال استعمالی آن است که لفظ در معنای اول مستقلا استعمال شده و در معنای دوم هم مستقلا استعمال شده است.

طرح بحثِ امکان استعمال لفظ در اکثر از معنا فرع بر این است که وضع لفظ برای دو معنا اشکال ندارد. وقتی قبول کردیم که یک لفظ می‌تواند چند معنا داشته باشد حال نوبت به این می‌رسد که آیا استعمال لفظ در اکثر از معنا جایز است.

نکته دیگر آن است که آیا معنای حقیقی، مجازی و‌کنایی در این بحث فرقی می‌کند؟ آیا باید هر دو معنای حقیقی باشد یا با معنای مجازی و کنایی هم این بحث امکان دارد؟ اگر بنا بر آنچه که مرحوم آخوند (رحمه‌الله) که بحث را عقلی دانسته و لفظ را فانی در معنا می‌داند لذا استعمال در دو معنا را جایز نمی‌داند، در این صورت فرقی نمی‌کند که معنای حقیقی باشد یا مجازی و بحث شامل همه معانی می‌شود.

 

انواع مراد

 

    1. مراد جدی: آن چیزی که در اراده ذاتی متکلم وجود دارد. آن مقصود جدی که در ذات متکلم وجود دارد.

2- مراد استعمالی: آن چیزی که دیگران از کلام متکلم برداشت می‌کنند.

غالبا مراد جدی با مراد استمالی تطابق دارد اما گاهی با هم تطابق ندارند؛ یعنی در ذهن متکلم مطلبی است که آن را واضح بیان نمی‌کند. حال پرسش این است که بحث استعمال در اکثر از معنا مربوط به مراد جدی است یا مراد استعمالی؟‌ بحث مربوط به مراد جدی است؛ یعنی برداشت مردم از کلام چیست. برخی از علما میان مراد جدی و مراد استعمالی مخلوط کرده‌اند و فکر کرده‌اند که بحث مربوط به مراد جدی است. بحث در مراد استعمالی است مانند شعر:

دی در بادیه دیدم شیر را    این را بریختم و از آن گریختم

در اینجا دو قرینه آورده شده که مشخص می‌کند که از بادیه و شیر، ‌هر کدام دو معنا دارند. بادیه هم به معنای بیابان و هم به معنای کاسه استفاده شده و شیر هم به دو معنای شیر خوراکی و شیر درنده استعمال شده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo