درس خارج فقه احمد فرخفال
1400/09/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تعاملات بشری/مبحث امربه معروف و نهی از منکر/
مرحوم امام و مرحوم صاحب جواهر : « علم به معروف یا منکر » شرط وجوب امربه معروف و نهی از منکر است .
استاد : مرحوم امام (ره) شروط وجوبِ امربه معروف و نهی از منکر را اینگونه بیان میکنند[1] :
القول : في شَرائِطِ وجوبِهما : الأول ) أن یَعرِفَ الآمِرُ أوِ النَّاهي أنَّ مَا تَرَکَهُ المُکَلَّف أوِ ارتَکَبَهُ مَعروفٌ أو مُنکرٌ ...
مرحوم امام میفرمایند : اولین شرطی که وجوب امر به معروف و وجوب نهی از منکر دارد این است که آمر باید معروف را به خوبی بشناسد و ناهی هم منکر را به خوبی بشناسد .
استاد : نکتهای هست این است که آیا این شرط ، شرط وجوب است یا شرط واجب؟ باید گفت که این شرط وجوب است و اگر بخواهیم برای شرط وجوب یا شرط واجب مثال بزنیم بایستی بگوئیم : شرط وجوب مثل استطاعت برای وجوب حج ، شما همیشه مجبور نیستید که شرط وجوب را افراض و احراز کنید بر خلاف شرط واجب که وقتی وجوب آمد بایستی شرط واجب افراض و احراز شود ؛ مثلاً شما بالغ عاقل مکلف به وجوب اقامة نماز شدید ، شرط واجب در اینجا طهارت است و باید بروید و طهارت کسب کنید و نمیتوانید بگوئید که هر کس مرا وضو داد من نماز خواهم خواند ، برخلاف استطاعت برای حج ، استطاعت بر حج شرط وجوب است. لذا علم برای امربه معروف و نهی از منکر ، شرط وجوب است نه شرط واجب ، یعنی آیا لازم است مکلف برود دنبال شناخت امربه معروف و نهی از منکر تا آنها را بشناسد و اقدام به معروف و نهی از منکر کند؟ خیر ، مکلف برای اینکه خودش معروف را انجام دهد و منکر را ترک کند واجب است که برود و آن را یاد بگیرد .
... فَلا یَجِبُ علي الجَاهِلِ بِالمَعروف وَ المُنکر وَ العِلمُ شَرطُ الوجوب کَالإستِطاعَةِ في الحَج ...
استاد : پس مرحوم امام (ره) اولین شرط وجوب امربه معروف و نهی از منکر را علم میدانند.
نظر صاحب جواهر[2] :
... الأوّل : أن یَعلَمَهُ مَعروفاً وَ مُنکَراً لِیَأمَنَ ( لِیُؤمَن ) مِنَ الغَلَط ...
ایشان میفرماید اولین شرط امربهمعروف و نهی از منکر این است که آمر آن معروف را به عنوان معروف بداند و منکر را منکر تا از غلط ایمن باشد ...
چرا این شرط بیان میشود؟ برای اینکه مکلف دچار راه اشتباه نشود . به عبارت بهتر اگر مکلف معروف و منکر را نشناسد آن وقت در مواجهه با آن ممکن است منکر را امر کند و معروف را نهی . لذا مرحوم صاحب جواهر میفرماید : برای اینکه آمر یا ناهی دچار اشتباه نشود باید عالم به معروف یا منکر باشد .
... کما صَرَّحَ بهِ الحِلِّي وَ الفَاضِل وَ الشَّهیدان وَ المِقداد وَ غَیرُهُم علي مَا حُکِيَ عَن بَعضِهِم بَل عَنِ المُنتَهي نَفيُ الخِلافِ فیه ...
یعنی در « منتهی » گفته شده که شرط علم به هیچ وجه مورد اختلاف نظر علما نیست .
... وَ مُقتَضَيهُ کونُ ذلک شَرطاً للوجوب کَالإستطاعَةِ لِالحَجّ ...
مرحوم صاحب جواهر میفرماید : مقتضای این که علم را شرط بدانیم این است که علم بایستی شرط وجوب باشد تا بتواند اینطور همه گیر و فراگیر باشد چون اگر شرط واجب شد اینگونه فراگیری را نمییابد .
... وَ حینَئذٍ فَالجَاهِلُ مَعذورٌ لکن في حَاشِیَةِ الکَرکي وَ المَسَالِک أن نَظَرُ في ذلک قالَ فِي الأوّل: وَ لِقَائِلٍ أن یَقول: إنَّ في إشتِرَاطِ الوجوبِ بِهِ نَظَراً فَإنَّ مَن عَلِمَ زیداً قَد صَدَرَ مِنهُ فِعلٌ مُنکَر أو تَرَکَ مَعروفاً في الجُملة بِنَحوِ الشَهَادَةِ عَدلَین وَ لایَعلَم المَروف وَ المُنکَر یَنبَغي أن یَتَعَلَّق به وُجوبُ الأمر وَ النَّهي وَ یَجِبُ علیهِ تَعَلُّمُ مَا یَصِحُّ مَعَهُ الأمر وَ النَّهي ...
میفرماید : اشکال این حرف که میگوید « علم واجب باشد » این است که : کسی که علم دارد که از زید فعلی صادر شد حال یا منکر بود و یا ترک معروف . فی الجمله میداند فعلی که انجام میدهد یا ترک معروف است یا فعل منکر ...
... کما یَتَعَلَّقُ بِالمُحدِثِ وُجوبُ الصَّلاةِ وَ یَجِبُ عَلَیهِ تَحصیلُ شُروطِهَا فَأِنَّ الأمرَ بِهِمَا وَرَدَ مُطلَقاً وَ تَقییدُهُ یَتَوَقَّفُ علي الدَّلیل وَ هو مُنتَفٍ ...
امربه معروف و امر به نهی از منکر ، علی الإطلاق وارد شده ، یعنی مکلف چه بداند و چه نداند امربه معروف یا نهی از منکر بر او واجب . و اینکه میگوئید اطلاق وجوب امربه معروف و نهی از منکر مقید به عالم است ، این حرف نیاز به دلیل دارد و این دلیل در اینجا منتفی است.
استاد : البته اینجور که میفرمایند منتفی است ، خیر ، روایت تصریح دارد که در ادامه به آن میپردازیم تا ببینیم که روایت چه میگوید .
... وَ ظَاهِرُ تَعلیلِهِم یُرشِدُ إلي ذلک فَإنَّهُ کما هو ظاهِرٌ لا یَستَلزِم مَدَّعوه ...
استاد : مرحوم صاحب جواهر این حرفها را نمیپذیرد و میفرماید : این مطلب ما را آورده آخرین جایی که میخواهد نشان دهد و میگوید دلیل میخواهد و دلیل هم منتفی است در حالی که دلیل منتفی نیست و وجود دارد .
... وَ قالَ في الثَّاني مِنهما وَ قَد یُنَاقَش بِأنَّ عَدَمَ العِلمِ بِالمَعروف وَ المُنکَر لا یُنَافي تَعَلُقَ الوجوب بِمَن لَم یَعلَم وَ إنَّمَا یُنَافِیهِ النَّفسُ الأمر وَ النَّهي حَذَراً مِنَ الوُقوعِ في الأمرِ بِالمُنکَر وَ النَّهي عنِ المَعروف فَحینَئذٍ فَیَجِبُ علي مَن عَلِمَ بِوُقوعِ المُنکَر أو تَرکِ المَعروف مِن شَخصٍ مُعَیَّنٍ في الجُملَةِ بِنَحوِ الشَهَادَةِ العَدلَین یَجِب أن یَتَعَلَّم مَا یَصِحُّ مَعَهُ النَّهي ...
ایشان میگوید : در حاشیة کرکی و مسالک مخالفت کردند اما نوع مسیر مخالفتشان فرق میکند و آن را بیان میکند ولی هر دو قائل به این هستند که جاهل معذور نیست .
استاد : تا اینجا مشخص شد که دو قول وجود دارد؛ یک قول میگوید این علم شرط وجوب است ( که مرحوم امام ، صاحب جواهر و صاحب شرایع هم قائل به همین قول هستند ) و قول دیگر که میگوید یُحتَمل که بگوئیم علم شرط نیست بلکه کسی که علم هم ندارد از باب مقدمة واجب باید برود و علم به معروف و منکر پیدا کند و آن وقت اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند . پس ما نمیتوانیم بگوئیم که شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکر علم است .
این صحبت مرحوم صاحب جواهر بود که ایشان بیان کردند .