< فهرست دروس

درس خارج فقه احمد فرخ‌فال

99/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: ولاية الفقيه/تعاملات حکومت و ولایت /تعامل ولی با مردم و جامعه

 

خلاصه جلسه گذشته :

در تعاملات ولی امر و حاکم اسلامی نامه امام امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام ولی زمان به حاکم بصره مورد تبیین وگفتگو قرار گرفت ، امیرالمومنین علی علیه السلام به عثمان بن حنیف فرمودند که تو نباید سر سفره کسانی بنسینی که از کاستن حقوق خدمه خود سفره های رنگین تهیه می کنند ، بعد حضرت فرمودند من اگر می خواستم می توانستم در یک وضعیت دنیایی بهتر زندگی کنم اما همه تلاش من رسیدن به رعیت بوده و هست و تو هم اگر می خواهی امامت را کمک کنی و ولی امر خدا را در زمان خود کمک کنی أَعِينُونِي بِوَرَع وَاجْتِهَاد، وَعِفَّة وَسَدَاد[1] بعد حضرت فرمودند که من می توانستم آنچه که مال من بود دنبال کنم و اگر می خواستم دنبال دنیا باشم به حلال دنیا وضعه خیلی بهتر بود اما خودم نمی خواهم حتی آنچه که حق ما بود از فدک از ما گرفتند وَمَا أَصْنَعُ بِفَدَك وَ غَيْرِ فَدَك[2] و من چرا به دنبال فدک و غیر فدک بروم وقتی می بینم انسان را در قبر می گذارند و حتی اگر قبر را وسیع بکنند خاک و کلوخ و سنگ ها همه ی آن وسعت را پر می کنند و جایی برای انسان نمی گذارد .

در اینجا حضرت تعامل امام و ولی را با دنیا بیان می کنند

; وَإِنَّمَا هِيَ نَفْسِي أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى لِتَأْتِيَ آمِنَةً يَوْمَ الْخَوْفِ الاْكْبَرِ (القيامة)، وَتَثْبُتَ عَلَى جَوَانِبِ الْمَزْلَقِ. وَلَوْ شِئْتُ لاَهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ، إِلَى مُصَفَّى هذَا الْعَسَلِ، وَلُبَابِ هذَا الْقَمْحِ، وَنَسَائِجِ هذَا الْقَزِّ.[3]

توضیح و نظر استاد : اگر می خواستم مسیرم را به سوی عسل های پاک دنیا می بردم تا استفاده کنم و از مغز گندم که لذیذترین جای گندم است برای خود نان درست کنم و اگر می خواستم می توانستم مسیرم را به گونه ای تنظیم کنم که از بافته ابریشم لباس تهیه کنم .

وَلكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ، وَيَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الاْطْعِمَةِ ـ وَلَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوِ الْيمَامَةِ مَنْ لاَ طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ، وَلاَ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ ـ أَوْ أَبَيْتَ مِبْطَاناً وَحَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَأَكْبَادٌ حَرَّى ، أَوْ أَكُونَ كَمَا قَالَ الْقَائِلُ وَحَسْبُكَ دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَة وَحَوْلَكَ أَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى الْقِدِّ![4]

توضیح و نظر استاد : ولکن هرگز چنین کاری نمی کنم و نمی گذارم هوای نفس من به من غلبه کند و هیهات از اینکه بگذارم هرس و طمع من وادار کند مرا به سوی انتخاب طعام های رنگی ، و حال آنکه شاید در حجاز یا یمامه یعنی اطراف حجاز کسانی هستند که حتی امید داشتن یک قرص نان برای سیر شدن شکم خود را ندارند و سابقه ندارد یک دفعه شکم آنها سیر شده باشد از غذا و طعام و من چگونه سیر شوم و شب سیر بخوابم! اطراف تو جگرههای خشکیده و جگرهای سوخته در دل هایی که به پشت آنها چسبیده باشد .

أَأَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ : هذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ؟! وَلاَ أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ، أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ (خشونة) الْعَيْشِ! فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ الطَّيِّبَاتِ، كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ، هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلاَفِهَا، [5]

توضیح و نظر استاد : آیا من با مردم اینجور تعامل کنم که اکتفا کنم به همین که به من بگویند یا امیرالمومنین و یا اینکه نه من باید تعامل درست داشته باشم اما در سختی ها و در تلخی های روزگار با مردم مشارکت نکنم و آیا من نباید در سختی ها برای آنها الگو باشم! و من خلق نشدم برای اینکه مشغول خوردن باشم مثل حیوانات که همه ی فکر او این است علف بخورد و من نه مثل آن حیوانی هستم که به شکم خود می رسد و نه از آن حیواناتی هستم که در بیابان رها شدند تا شکم خود را پر کند و اصلا این حیوان از آینده خود خبر ندارد

وَتَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا، أَوْ أُتْرَكَ سُدًى، أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً، أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلاَلَةِ، أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ! وَكَأَنِّي بِقَائِلِكُمْ يَقُولُ : «إِذَا كَانَ هذَا قُوتُ ابْنِ أَبِي طَالِب، فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الاْقْرَانِ، وَمُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ». [6]

توضیح و نظر استاد : من هرگز مثل آن حیوانی نیستم که شغل او پر کردن شکم خود است و از آینده خود خبر ندارد که چه به سر او می آید آیا مرا بیهوده آفریدند و آیا مرا به بازی گرفتند و آیا ریسمان گمراهی در دست گرفتم و یا در راه سرگردانی قدم بگذارم گویا می شنوم که شخصی از شما می گوید اگر غذای فرزند ابی طالب همین است پس سستی او را فرا گرفته و از نبرد با شجاعان باز مانده است

نظر استاد : خب این مطالب بسیار سنگین و مهمی است و ما در بحث حاکمیت و ولایت گمجیه ای از اصرار در این نهج البلاغه داریم و این نامه دومی است که از تعاملات امام و تعاملات حاکم اسلامی عرض می کنم و این بیانات حضرت زیاد است (در انتهای درس استاد فرخ فال نکاتی در مورد جمهوری اسلامی و تحریم ها و دشمنی ها بیان نمودند که توصیه می شود به فایل صوتی مراجعه شود)

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo