< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی‌قائینی

1403/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مفهوم شرط /مبنای تعهد/

 

مرحوم آقای خویی فرمودند بنابر مسلک مشهور که وضع را امر اعتباری می‌دانند قضیه شرطیه بر مفهوم دلالت ندارد اما بنابر تفسیر حقیقت وضع به تعهد، قضیه شرطیه بر مفهوم دلالت دارد چون وضع یعنی تعهد که یک امر اختیاری است و در جمله شرطیه (چه خبری و چه انشایی) این امر اختیاری منوط به یک شرط شده است و لازمه بیّن بالمعنی الاخص آن این است که این شرط هم علت تامه است و هم منحصره است. لازمه اخذ این قید به اختیار و تعهد به اخذ آنچه در مقام استعمال اخذ کرده است این است که تحقق جزاء منوط به تحقق شرط است و جزاء بدون آن شرط محقق نیست. ایشان فرمود مفاد جمله خبری حکایت از واقع نیست چون حکایت یک امر غیر اختیاری است بلکه مدلول آن قصد حکایت است که یک امر اختیاری است و بعد هم فرمودند حکایت از تحقق یا عدم تحقق نسبت در خارج یک امر غیر اختیاری است که بر اساس وثاقت مخبر ثابت می‌شود. پس بر اساس تفسیر حقیقت وضع به تعهد، جمله شرطیه به وضع بر مفهوم دلالت دارد.

عرض ما نسبت به کلام ایشان چند مطلب است:

اول: این بیان اگر تمام باشد در جمله وصفیه هم مفهوم را اثبات می‌کند چون در آنجا هم قصد تعلق گرفته است به اخبار علی تقدیر الوصف.

دوم: این بیان اگر تمام باشد چیزی بیش از مفهوم فی الجملة را اثبات نمی‌کند. چون بیان ایشان از این جهت بود که وضع یک امر اختیاری است و نباید لغو باشد و اختیاری بودن وضع و دفع لغویت آن مستلزم چیزی بیش از دخالت فی الجملة شرط نیست اما اینکه این شرط علت تامه منحصره جزاء است لازمه این نیست که اختیار شخص به اخبار بر فرض خاصی تعلق گرفته است. منوط شدن تعهد شخص به وجود قید نهایتا موجب این است که گفته شود قید فی الجمله در تحقق جزاء دخالت دارد.

سوم: دلالت قضیه بر مفهوم به این بیان به تفسیر حقیقت وضع ارتباط ندارد. حقیقت وضع را به هر چه تفسیر کنیم آنچه مستلزم مفهوم بود از نظر ایشان این بود که مستعمل اخبار علی تقدیر خاصی را اختیار کرده است. اینکه وضع یک امر غیر اختیاری باشد ربطی به این ندارد که استعمال و إخبار هم غیر اختیاری باشد. استعمال و إخبار یک امر اختیاری است حتی اگر حقیقت وضع یک امر قهری باشد. همان نکته‌ای که ایشان در تبیین دلالت قضیه بر اساس تفسیر وضع به تعهد بیان کردند در استعمال وجود دارد. بر اساس آن نکته آنچه مستلزم مفهوم است اختیاری بودن فعل او است و این نکته در اصل إخبار وجود دارد.

لازم نیست برای اثبات مفهوم بر اساس فعل اختیاری از طریق حقیقت وضع وارد شد و این شبیه به اکل از قفا ست.

چهارم: مرحوم آقای صدر دقیقا عکس ادعای مرحوم آقای خویی گفته‌اند دلالت قضیه بر قصد حکایت مستلزم این است که قضیه شرطیه مفهوم نداشته باشد.

ایشان بعد از ردّ وجوهی که برای دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم بیان شده است فرموده حس لغوی من وجود مفهوم در قضیه شرطیه است و این حس لغوی قابل انتقال به دیگری نیست و تنها کاری که می‌توان انجام داد دفع منافیات مفهوم در قضیه شرطیه است یعنی می‌توان ادله منکرین مفهوم را پاسخ داد. ایشان چهار مطلب را به عنوان ادله منکرین مفهوم شرط بیان کرده است و تلاش کرده آنها را جواب بدهد. چهارمین دلیلی که ایشان ذکر کرده است همین مطلبی است که در کلام مرحوم آقای خویی ذکر شده است به این بیان که حس لغوی در جمل خبری شرطی عدم ثبوت مفهوم است. مثلا اگر گفتند «اگر سم بخوری می‌میری» هیچ کس از آن نمی‌فهمد که اگر شخص سم نخورد تا ابد زنده است و وضع قضیه شرطیه نسبت به جمل خبری و جمل انشایی تفاوتی نیست. پس اگر قضیه شرطیه در موارد إخبار بر مفهوم دلالت ندارد در موارد انشاء هم دلالت نخواهد داشت.

ایشان مشکل‌ترین دلیل برای انکار مفهوم را این دلیل می‌داند و پاسخ از آن را بر مبنای خودش در مفهوم جمل خبری مبتنی می‌داند. ایشان معتقد است اگر مفهوم جمل خبری حکایت از واقع باشد این اشکال پیش می‌آید چرا که مفاد آن این است که مرگ معلق بر شرب سمّ است پس اگر شرب سمّ نباشد مرگ هم نباشد باشد اما مفهوم جمله خبری إخبار و قصد حکایت است (همان چیزی که مرحوم آقای خویی هم فرمود) بنابراین معنای این جمله این است که خبر دادن من از مرگ تو معلق بر خوردن سمّ است و این جمله اگر هم مفهوم داشته باشد مفهومش این است که اگر شرب سمّ نباشد من از مرگ تو خبر نمی‌دهم نه اینکه اگر شرب سمّ نباشد مرگ محقق نمی‌شود.

ایشان می‌فرماید مفاد جمله خبری (چه حملیه و چه شرطیه) حکایت از نسبت است و نسبت امر ذهنی است و در خارج چیزی به اسم نسبت وجود ندارد بلکه در خارج عینیت است پس شرط مذکور در جمله شرط حکایت و إخبار و نسبت ذهنی است نه شرط عینیت در خارج و نهایت دلالت این مفهوم این است که اگر این شرط نباشد حکایت و إخباری نیست..

اما در جمل انشایی از آنجا که انشاء واقع و حقیقتی غیر از همان نسبت ارسالیه ندارد و این طور نیست که حکایت و محکی باشد، دلالت قضیه بر مفهوم مانعی ندارد. واقعی غیر از همان نسبت ارسالی نیست و تعلیق این نسبت ارسالی بر شرط یعنی اگر شرط نباشد آن نسبت ارسالی (که حقیقت انشاء است) نیست و این همان مفهوم است.

بنابراین ایشان همان چیزی را که مرحوم آقای خویی دلیل بر ثبوت مفهوم در جمله خبری و انشایی قرار داده است، دلیل بر عدم وجود مفهوم در قضایای خبری در مقابل جمل انشایی قرار داده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo