< فهرست دروس

درس نهایة الدرایة استاد محمد غیاثی

1401/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/اقتضاء النهی للفساد55 /مقتضای نهی از معامله10

 

○ نهایه‌الدرایه ج۲ص۴۰۶س۶تعلیقه۲۴۴

- اقتضاء النهی للفساد (۵۵)

- ادامه تبیین پاسخ آخوند ره از توهم سابق

۱. وضعی بودن اذن خداوند و تکلیفی بودن اذن سید ، موجب تفکیک در واژه اذن در روایت نیست زیرا در روایت مقابله میان عصیان سید و عدم عصیان خداوند است هرچند منشا این تقابل، مخالفت با اذن تکلیفی سید و عدم مخالفت با اذن وضعیِ خداوند است.

۲. مو‌یدِ صدق عصیان بر فعل غیر ماذون به اذن وضعی ، روایت دیگری است که با روایت محل بحث، از حیث سائل و مسئول اتحاد دارد : " فانه فی اصل النکاح کان عاصیاً " (به جای واژه فاسد ، واژه عصیان ذکر شده است).

۳. مویدی دیگر : در سوال سائل وارده شده " و لایحل اجازه السید له" چرا که به طور قطعی معنای حلیت ، در اینجا نفوذ است.

۴. ظاهرترین روایت در اطلاق معصیت بر فعلی که مورد اذن وضعی نیست : " ا عاص لله؟ قال علیه السلام عاص لمولاه. قلتُ: هو حرام؟ قال علیه السلام : ما ازعم انه حرام" ، اگر مراد از معصیت، انجام عمل حرام باشد، سوال از حرمت بعد از نفیِ صدور فعل حرام از عبد، وجهی ندارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo