< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

1401/07/10

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: نظام خانواده

 

جلسه اول

﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ * فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ * لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[1]

با سلام و درود فراوان به روان سید الشهدا و شهیدان راه حق و بنیان گذارجکهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ره و تمام کسانی که برای حفاظت از این مشعل هدایت گر الهی که توسط اهل بیت رسالت صلوات الله علیهم اجمعین ما را به اینجا رسانده که امروز دور هم جمع شدیم و درباره فقه جامع و فقه نظام و فقه نظام جامع خانواده گفتگو کنیم و امیدواریم که خداوند توفیق خاص خودش را عنایت کند که بتوانیم در این مسیر سهیم شویم و گام برداریم و منشأاثر و تحول باشیم

با الهام از آیه سوره نور نکته ایی می تواند برای ما نور ببخشد در زمینه نظام جامع خانواده یا چند نکته:

     مطالبی که در راجع نظام جامع خانواده قابل طرح و تأمل و جستجو هستند :

    1. تعریف نظام جامع خانواده که به تفصیل در سال های گذشته در چند نوبت مورد مطالعه قرار دادیم و الزامات آن را هم مورد گفتگو قرار دادیم

    2. آیا چنین نظام جامعی ضرورت دارد و باید باشد یا اگر چنین نظام جامعی نباشد چه اتفاقی می افتد؟

    3. آیا واقعاً چنین نظام جامعی وجود دارد؟ این ادعای بسیار بزرگی است که یکی ادعا کند که از لابلای آیات پراکنده ظاهراً و روایات پراکنده در طیّ دو قرن و نیم از زمان اهل بیت و پیامبر ص در طی دو قرن و نیم این روایات که به صورت پیوسته و پراکنده با تمام مشکلاتی که اهل بیت ع در طول این مدت داشتند و کلماتی نورانی از زبان آن ها صادر شده و در کتب حدیثی و تفسیری و جوامع غیر حدیثی و تفسیری جوامع دیگری که به دست ما رسیده؛ آیا چنین نظام جامعی را می توانیم ببینیم و بدست آوریم؟

    4. چگونه ار این آیات وروایات پراکنده به این نظام جامع دست یابیم ؟

    5. چرا تا کنون چنین نظام جامعی مطرح نشده؟ کتب فقهی که داریم اصلا ما عنوان خانواده را در کتاب نمی بینیم و فقط عناوینی چون نکاح طلاق رضاع و انفاق و امثال این ها در این کتب میبینیم. این سوالی است که نیاز به پاسخ دارد.

پاسخ سوال اول را در مباحث گذشته می توانند دنبال کنند و احتیاج به تکرار نیست و فقط در یک سطر یک تعریف خلاصه ایی از این عنوان بدهیم :

منظر از نظام جامع خانواده اسلامی یا فقه نظام جامع خانواده در اسلام اینست که :

مجموعه قوانین و احکامی که شارع مقدس برای خانواده از تشکیل تا انحلال و مدیریت در نظر گرفته این مجموعه قوانین یک منظومه کاملی را به ما می توانند ارائه بدهند و مقصود ما از این نظام جامع خانواده اسلامی همین است و چیزی فراتر از این در اینجا ادعا نمی کنیم.

قوانینی که اسلام برای تشکیل و مدیریت خانواده تا انحلال خانواده که امری مطرح و ممکن و چه بسا گاهی اجتناب ناپذیر باشد؛ اسلام این ها را تعیین کرده و اگر ما اینها را کنار هم ببینیم به یک منظومه جامع می رسیم.

این نسبت به تعریف که در جلسات گذشته مطرح شد. با تعریف وارد بحث می شویم

سوال دوم ضرورت دارد یا نه؛ به نوعی به این سوال پاسخ داده شد که خداوندی که هدایتگر انسان و جامعه بشری یعنی خداوندی که جامعه بشری را بوجود آورد طبق آیه سوره حجرات ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾[2] در حقیقت چندین نکته ظریف در این آیه به چشم می خورد که ما شما را بوجود آوردیم و اینچنین بوجود آوردیم که در یک وضعیت خاص به نام زوجیت یعنی زوجی که این ها کانون خانواه را تشکیل دهند و از میان کانون خانواده ﴿مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ﴾ حالا مابین این آدم و حوایی که بوجود آمدند تا بوجود آمدن شعوب و قبائل بحث های زیادی هست که نشان دهنده این است که جامعه بشری بر محوریت خانواده شکل گرفت و این خانواده بزرگ بوجود آمد و این مد نظر اون آفریننده و قانون گذاری که برای این جامعه بشری با محوریت خانواده هدفی بسیار بسیار عظیم که عبارت باشد از قرار دادن انسان ها در یک مسیر تکاملی با بوجود آوردن فضای مناسب برای مسابقه در تکامل، ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾ یعنی ما بستری را بوجود آوردیم که شما انسان ها شما مردم که مخلوق خدا هستید بستری را بوجود آوردیم که در این بستر در مسیر کمال با هم به مسابقه بپردازید حالا این مسابقه را از ، ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾ میتوانیم بدست آوریم یعنی دلالت التزامیه این آیه همین باشد؛ چون اینجا افعل التفضیل معنا پیدا نمی کند مگر اینکه امکان تفاضل امکان تکامل و مسابقه دادن در این مسیر فراهم شده باشد اگر این فراهم نشود یک تعبیر بی جا و لغوی می شود ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾ وقتی شما نمی توانید تکامل پیدا کنید نمی توانید در مسیر تقوا از هم پیشی بگیرید دیگر معنا ندارد که بفرماید بهترین شما گرامی ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست این تعبیری است که در آیات دیگر خیلی راحت باز شده.

﴿فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ﴾[3] آمده ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾[4] آمده ﴿سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ﴾[5] آمده؛ یعنی تصریح شده که ما شما را دستور می دهیم که از هم پیشی بگیرید سرعت عمل داشته باشید و طبیعی است که استباق و تسابق و در مسیر مسابقه قرار گرفتن تحقق پیدا می کند که انسان ها در این مسیر تکامل پیدا می کنند.

خداوندی که برای چنین نقشه راهی در این آیه کریمه مطرح میکند حتما برای این تسابق قوانینی خداوند قرار می دهد تا این مسابقه ممکن و هموار و راحت تحقق پیدا کند. زمانی این مسابقه تحقق پیدا می کند که انسان از هر لحاظ چون این تقوا و أتقاکم؛ تقوا یک صفتی است که به همه ابعاد وجودی انسان ربط دارد، تقوا برا خلاف معنای سلبی تقوا که یعضی برای تقوا را به معنای خوف و ترس می بینند ویا به معنای انجام ندادن و گناه نکردن می دانند که همان ورع می تواند باشد.

تقوا واژه ایی است که به انسان قدرت پیشگیری از انحرافات در تمام ابعاد پنداری رفتاری گفتاری کرداری بدهد. در همه ابعاد وقتی انسان در مسیر سالم حرکت کرد تقوا معنا می شود و خودش را مطرح می کند.

به عبارت دیگر هر جا در قرآن در رابطه تقوا آیه ایی می ببینیم ﴿اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ﴾[6] ﴿فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ﴾[7]

مسابقه دادن در این مسیر از آیه إن أکرمکم عندالله أتقاکم استفاده می شود که در آیات دیگر آمده فاستبقوا الخیرات

در این سرعت عمل طبیعی است که در مسیر مسابقه قرار گرفتن تحقق پیدا می کند خداوندی که برای انسان چنین راهی را مطرح می کند و برای این مسابقه خداوند قطعا قوانینی تعریف می کند

زمانی مسابقه تحقق پیدا می کند که

هر جا در مورد تقوا آیه ایی می بینیم چون از ریشه وقایه گرفته شده معنای ریشه در تمام واژه ها باید حضور داشته باشد و ممکن است که هر واژه معنای جدا داشته باشد

در نتیجه هر جا کلمه تقوا دیده شد باید در کنار آن یک منظومه ایی از مقررات و قوانین تصور کنیم تا اینکه این وقایه معنا پیدا کند و تحقق پیدا کند.

اگر قرآن از همه جلو زده نه فقط با قانون تضمین سلامت شما را طراحی میکنیم بلکه کاری میکنیم که شما بتوانید پیشگیری کنید، ووقتی انحراف مطرح می شود کافی است مثل اینکه میوه ایی آسیبی می بیند به بقیه میوه ها سرایت میکند؛ آسیبی که به رفتار و کردار ما یا پندار ما وارد شود می تواند به همه ابعاد دیگر سرایت کند لذا آسیب های رفتاری کرداری منتقل می شود.

در روایت داریم که فردی که گناه می کند نقطه سیاهی در قلب او وارد می شود و اگر توبه نکند این نقطه سیاه رشد میکند و قلب منقلب می شود.

(پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «اِنَّ الْعَبْدَ اِذا أَخْطَأَ خَطِيْئَةً نُكِتَتْ فِى قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَودأء فَاِذا هُوَ نَزَعَ وَاسْتَغْفَرَ اللهَ وَتابَ صَقُلَ قَلْبُهُ فأِنْ عادَ زِيْدَ فِيْها حَتّى تَعْلُوا عَلَى قَلْبِهِ، وَ هُوَ الرّانْ (الرَّيْن) الَّذِىْ ذَكَرَ اللهُ فِى كِتابِه «كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ»)[8]

امام صادق(عليه السلام)مى فرمایند :اِذا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِى قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءٌ فَاِنْ تابَ اِنْمَحَتْ، وَاِنْ زادَ زادَتْ حَتّى تَغْلِبَ عَلى قَلْبِهِ فَلا يُفْلِحُ بَعْدَها أَبَدا»[9]

رفتار روی بقیه ابعاد اثر گذار است همانطور که پندار و اعتقاد هم اثر گذار است. یعنی کافیه این واژه را در قرآن بفهمد که از همین کافیه که به اینجا برسیم که حتما باید نظام جامعی به دلالت التزامی و به عنوان پیش فرض وپیش نیاز مطرح شود که اگر این نباشد تقوا معنا پیدا نمی کند یعنی شما یک قانون گذاری که نیامده همه آسیب ها را ندیده و پیشگیری آسیب ها برنامه ریزی نکند نمی تواند ادعا کند که من شما را به تقوا می رسانم و به شما قدرت پیشگیری از آفت خوردگی برای شما بوجود می آورم

پس از کلید واژه تقوا می توانیم که حتما برای زندگی انسان که خانواده یک محور اصلی و رکن اصلی از جامعه است به نظام نیاز دارد.

جامعه نیاز به خانواده دارد و فرد نیاز به خانواده دارد و خانواده هم به فرد و هم جامعه تأثیر گذار می تواند باشد. این یک مسیر برای اینکه بفهمیم یک نظام جامعی باید وجود داشته باشد .

در حقیقت دو سوال جواب داده شد هم قانون گذار با گلید واژه ایی مثل تقوا اعلام می کند شما ای جامعه بشری شما ای خانواده ها حتما برای رسیدن به کمال مطلوب که در تقوا خلاصه می شود که همه نیکی ها و خوبی ها در تقوا نشان می دهد تقوا در حقیقت کلید واژه ایی است که همه خوبی ها را در بر می گیرد

امام علی ع در خطبه متقین فرمودند : «فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ»[10] با تقوایان همه فضائل را در خود جمع کرده اند و امام همه فضائل را بیان می کند؛ «مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ» کلید واژه هایی در مورد متقیان و سبک زندگی اسلامی را به خوبی ترسیم می کند، یعنی اگر بپرسد که آقا یک منبع دهید و به یک وثیقه ایی یا یک متنی معرفی کند که سبک زندگی اسلامی در آن بیان شده باشد از زبان معصوم ع به صورت یک منظومه نه به صورت اجزاء این سبک زندگی که در آیات و روایات پخش هستند، همین خطبه متقین است به عبارت دیگر یک تفسیر موضوعی از تقوا امیرالمومنین به ارث گذاشته که نشان دهنده وجود یک منظومه از مقررات و قوانین و الگوهایی که این الگوها در کنار هم یک نظام جامع برای زندگی انسان ترسیم کرده است.

این یک راه یعنی از یک کلید واژه برسیم به اون پیش فرضها و پیش نیازها این کلید واژه که جز نظام جامع چیز دیگری نیست

راه دیگر برای اینکه ما به ضرورت وجود نظام جامع یعنی ضرورت نظام جامع برای انسان و ضرورت عرضه چنین نظام جامعی توسط خالق متعال و آفریننده انسان که از انسان یک سبک زندگی خاصی خواسته تا او را به کمال برساند، از این آیات قرآن یکی همین سوره نور است یکی هم آیه شریفه سوره ملک ﴿لَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[11] کسی که آفریده می داند چه آفریده و لازمه این دانستن حتما برای هدفی آفریده حتما یک منظور متناسب با خود آفریننده ایی که کمال مطلق است، ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[12] تواناست همه چیز در دست اوست و او توانا است و این انسان را آفریده و برای او مسیر مشخصی را که این مسیر از آگاهی و روشن بینی شروع میکند چون به هر حال ﴿وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ﴾[13] ما اگر گوش فرا میدادیم و تعقل می کردیم این زندگی را نمی باختیم باختی در زندگی نبود، ﴿قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ﴾[14] این آب معین که گوارا است اگر خدا در اختیار شما خدا ندهد چه کسی می تواند این آب گوارا را بدهد کلیه آیات این سوره راهنمای ما است به اینکه خداوند همه چیز را برای رسیدن به اون اهداف آفرینش را فراهم کرده و روی نقاط حساس زندگی ما دست میذاره و به رخ ما می کشد این یک مسیر ؛ یعنی به جای کلید واژه به مجموعه آیات مرتبط با هم و همه در کنار هم یک مسیر را نشان می دهند.

یا آیه سوره نور ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ ﴾[15] خداوند نوربخش است و روشن کننده همه آسمان و زمین است و خداوند اشراف کامل بر همه هستی دارد و چنین کسی که چنین اشرافی دارد آیا نیاز مخلوقات خودش را برای داشتن مقررات لازم برای رسیدن به کمال آن ها را رها می کند!! یعنی نگاه جامع و قانون جامع ندارد خداوند مسیر مناسب برای رسیدن به اهداف را ندارد این آیه می گوید که خدا از بالا به آفرینش نگاه می کند و خروجی آن را هم بیان کرده است ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ﴾[16] این نور وقتی که در در خانواده بتابد خداوند به این خانواده ها سربلندی می دهد و آن ها را به سوی خودش بالا می برد بعد اون سبک زندگی برگرفته شده از تابش چنین نور الهی که لطف خدا و رحمت خدا و قوانین خدا که لطف و رحمتش در این قوانین تجلی پیدا کرده خدا نشان می دهد یعنی یک نگاه کاربردی و یک نگاه صرف نظری نیست یک نگاهی است که منتهی می شود به یک نتیجه عملی و واقعی که خروجی داشته هم از لحاظ فلسفی پشتوانه دارد و هم از لحاظ واقعیت اجتماعی این خروجی مناسب خودش را تحقق بخشیده که این را در سیره اهل بیت ع یا آیاتی که با روایات تفسیر شده که این مقصود چه کسانی هستند؟ بیوت انبیاء علیهم السلام و بیت حضرت محمد مصطفی ص و آل محمد ع اینها در این آیه تفسیر شده که این افراد شاخص های وجود این ها شاخص های رفتاری کرداری اعتقادی این افراد چه هست * فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ ﴿وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ * لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾[17] به جایی میرسند که در زندگی خودشان به جز یاد خدا هدف قرار نمی گیرد و تمام اشیاء دیگر در حاشیه قرار می گیرند مجبور نیستند نه واتساپ نه تلگرام هیچ کدام از این مشغولیات آن ها را از یاد خدا دور نمی کند. الان مشغولیات در اختیارش هست ولی مشغول نمی کند یعنی قدر ت معنوی و روحی آن ها بالاست که شاغلی دیگر به جز یاد خدا آن را مشغول نمی کند.

ایجور نیست که مجبور باشد که چادر بزند بدون تحمیل او خود به سمت حجاب و عفاف روانه شده.

حالا جامعه ایی که به اینجا برسد که برای فرار از حجاب به مبارزه بپردازد و درگیری ایجاد می کند با جامعه ایی که برای حفظ عفاف و حجابش با وجود همه ی مرقبات و همه انگیزه های مادی برای رفع حجاب بر حجاب خودش استقامت کند و با وجود همه انگیزه های مخالف حجاب بر مسیر صحیحی که خدا خواسته ﴿ذَٰلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ﴾[18] آنچه که موجب طهارت روحی و معنوی و رفتاری و گفتاری و کرداری برای انسان می شود جامعه به اینجا میرسد که پایبند این حریم هایی که خدا برای حفظ او در نظر گرفته پایبند او بشود خیلی فاصله بین این دو جامعه است.

اینجا این نگاه خدا از بالا به جهان هستی و به انسان و جامعه انسانی و نیازهای جامعه انسانی این نگاه از بالا و نگاه خداوندی که بر همه چیز محیط است بر همه چیز توانانست و طبق حکمت قانون گذاری می کند این ایجاب می کند که حتما باید یک چنین قانون جامعی نظام جامعی باید وجود داشته باشد و این نظام جامع را خداوند در آیات برای ما هر چند پراکند ومطرح می کند اما مطرح کرده است به عبارت دیگر اگر ما بخواهیم صحبت کنیم باید بگوییم خدا به شیوه های مختلف این نظام جامع را عرضه کرده از مثل سوره حمد و عصر و کوثر که این ها با اون حکمت بالغه الهی این نظام جامع را خلاصه کرده تمام قرآ« در سوره حمد خلاصه شده نظام اجتماعی مطلوب در سوره عصر خلاصه شده همانطور مسیر تکاملی انسان در سوره کوثر مطرح شده ولی در سوره های دیگر این خلاصه ها و چکیده ها تبیین شده و به خوبی باز شده به طوری که برای هر یک سوره ها تمام قرآن را می توان به کار گرفت و تفسیر تفسیر بشود یعنی این فایل فشرده ای که در سوره های حمد عصر و کوثر مطرح شده یا همانطور توحید این فایل قابل باز شدن است

این پراکندگی به خاطر اینکه روش مناسب الهام گیری و بهره گیری را بدست نیاوردیم احساس می کنیم این آیات پراکنده هستند اما اگر کسی روش دستیابی به مفاهیم قرآن را بیابد و باتوجه به اینکه قرآن جمال و تفصیل دارد و قرآ« هم فرموده ﴿كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ﴾[19] محکمات قرآن شما میبینید که در بعضی از سوره ها به تفصیل مثل اعراف فرقان نور میبینیم به گونه ای مسائل مطرح می شود که مثل یک سرفصل تفصیلی قرآ« سخن می گوید و با انسان ها داد و ستد برقرار می کند و آن ها را به سمت نظام جامع هدایت می کند و این سوره نور برخلاف تصور برخی که میان آیات این سوره ارتباط لازم را نمی بینند در حالی که این سوره سوره ویژ در نظام خانواده است و می توان گفت که نظام خانواده در این سوره به خوبی مطرح شده حتی آینده جامعه بشری که در آیه 55 سوره نور﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ﴾[20] این آیه نوید بخش تحول جهانی و اون تحقق او ایده انبیا که تمام بشریت در یک زندگی به سبک مومنانه به خدا و موحدانه این جامعه بشری به این سمت در حال حرکت است و امکان پذیر نیست مگر برنامه جامع و نظام جامع پشت سر این حرکت تحول آفرین وجود داشته باشد تا خروجی این حرکت بشود اون جامعه مهدوی توحیدی که بشریت را از منجلاب سقوط به اوج اعتلا و قدرت و تکامل مطلوب انسانی و الهی برساند.

خیلی ها میان آیات این ارتباط را به خوبی نمی بینند در حالی که نوع چینش مطالب در سوره این ارتباط محسوس است. لذا با شیوه های گوناگون و نگاه از بالا یا با نگاه از پایین حرکت از انسان و نیازهای او حرکت کنیم و مطمئن باشیم که خدا همه نیازها را تشخیص داده و درمان های لازم را برای انسان در نظر گرفته تا انسان به تعبیر قرآن ﴿فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[21] خدا در این سوره آسیب شناسی کرد وضعیت انسان و آدم و حوا را و بر اساس آسیب که مطرح و ملائکه آن را بیان کردند ﴿قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ ﴾[22] خداونند این آسیب را معالجه کرد و علاج آسیب را فرمود ﴿فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[23]

از آسیب شناسی قرآن شروع میکند و بعد آسیب زدایی میکند و آنجا که فرمود ﴿وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ ثمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ﴾[24] آدم به اون مرحله انتخاب و اصطفی رسیده ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ﴾[25] خدا برمیگزیند او را برای خلافت و مسئولیت پذیری در زمین و بر اساس این خلافت خداوند تمام نیازهای انسان برای رهایی انسان تقدیم مینماید و تقدیم نموده در طول تاریخ بشر نقش انبیا در این مسیر نقش هدایت گری به سمت این قانون آسیب زدا رهنمون نموده است .

 


[8] الجامع لأحكام القرآن، قرطبى، محمد بن احمد، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، 1364 هـ.ش، ج19، ص227 ؛ روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، آلوسى، سيد محمود، تحقيق: على عبدالبارى عطية، دارالكتب العلميه، بيروت، چاپ اول، 1415 هـ.ق، ج15، ص279؛ تفسیر مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، دار احياء التراث العربى، بيروت، چاپ سوم، 1420 هـ.ق، ج31، ص88.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo